به گزارش ایکنا؛ سی و یکمین شماره فصلنامه علمی ترویجی «پژوهشنامه معارف قرآنی» به صاحبامتیازی دانشگاه علامه طباطبایی و محمدحسین خوانینزاده منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تحلیل انتقادی از انحراف سلفیه در معناشناسی صفات الهی از منظر قرآن»، «لایههای قدرت سیاسی نامطلوب در قرآن»، «نیاز اولیه انسان به احترام از نگاه قرآن با تاکید بر روش معناشناسی ساختگرا و شناختی»، «واکاوی تعارض ظاهری آیات مربوط به حکم زانیه»، «اکوار و ادوار در قرآن»، «بررسی و پاسخ شبهه «قرآن و فرهنگ مردگرایی» از سوی مستشرقان»، «بررسی داستان کودکی حضرت موسی (ع) در سوره قصص بر پایه الگوی روایی گریماس».
انحراف سلفیه در معناشناسی صفات الهی
در چکیده مقاله «تحلیل انتقادی از انحراف سلفیه در معناشناسی صفات الهی از منظر قرآن» چنین میخوانیم: ««سلفیه» اصطلاحی نوظهور در تاریخ اندیشه اسلامی است که گروهی از اهل حدیث و پیروان احمدبن حنبل، ابن تیمیه و محمدبن عبدالوهاب برای خویش برگزیدهاند. آنان در روش شناخت، نقلگرا و در فهم نقل، ظاهرگرا هستند. عقل را شایسته فهم مسائل الهی ندانستهاند و رسالت آن را تنها فهم درست سخنان سلف میدانند. بر مبنای هستیشناسی سلفیه، خدا موجودی آسمانی و نشسته بر عرش در آسمان هفتم است. صفات خبری زاید بر ذات همچون «ید»، «نفس» و «وجه» دارد و در قیامت به چشم سر دیده خواهد شد. آنان در تبیین و تفسیر اینگونه صفات الهی از حیث معناشناسی بر اساس اصل ظاهرگرایی در قرآن و سنت، و به تبعیت از برخی اهل اثر و اصحاب حدیث به معنای ظاهری و عامیانه این صفات بسنده کرده، آنان را تاویل نمیکنند. این گروه با تفسیر افراطی و متعصبانهای که از توحید دارند، فقط خود را توحیدی میخوانند و سایر مسلمانان را مشرک و کافر قلمداد میکنند. امام علی (ع) تشبیه را رد کرده است و برای رد آن، ادلهای آورده است. امیر مومنان علی (ع) تنزیه مطلق را قبول ندارد و قائل به این است که خدا را در حدی که خود خدا و پیامبران او معرفی کردهاند و بر اساس آیات و افعال او، میتوان شناخت. در این مختصر مبانی سلفیه به خامه نقد کشیده شده است.»
لایههای قدرت سیاسی نامطلوب
در آغاز مقاله «لایههای قدرت سیاسی نامطلوب در قرآن» آمده است: «قرآن کریم مهمترین و اصیلترین منبع اسلامی است. بیشک در این منبع کامل، در زمینه قدرت سیاسی سخن رانده شده است. قدرت سیاسی به «مطلوب» و «نامطلوب» تقسیم میشود. یکی از مقولاتی که در تحلیل قدرت سیاسی نامطلوب اهمیت دارد، شناسایی لایههای آن است. سوال اصلی اینکه: لایههای قدرت سیاسی نامطلوب از منظر قرآن چیست؟ فرضیه تحقیق آن است که «زر»، «زور» و «تزویر» بیانگر لایههای سهگانه قدرت سیاسی نامطلوب در قرآن، یعنی آشکار، نیمه پنهان و پنهان هستند. روش تجزیه و تحلیل دادهها، تفسیر موضوعی قرآن با بهرهگیری از روش استنطاقی است. روش جمعآوری اطلاعات، کتابخانهای و از ابزار فیشبرداری استفاده شده است. یافتههای تحقیق نشان میدهد که «زر»، «زور» و «تزویر»، منابع سهگانه شکلگیری لایههای سهگانه قدرت سیاسی نامطلوب از منظر قرآن هستند. در لایه اول، قدرت سیاسی عریان و آشکار است و با استفاده از زور و ترساندن دیگران اعمال میشود. در لایه دوم، قدرت سیاسی با استفاده از منابعی همچون ثروت و با تحریف ارزشها اعمال میشود و در لایه سوم، قدرت سیاسی با خدعه و مخفی کردن نیت عامل قدرت صورت میگیرد.»
نیاز اولیه انسان به احترام
در طلیعه مقاله «نیاز اولیه انسان به احترام از نگاه قرآن با تاکید بر روش معناشناسی ساختگرا و شناختی» که در این شماره انتشار یافته است میخوانیم: «تامین نیاز انسان به احترام، شایستگی و قدرت موجب اعتماد به نفس، خودشکوفایی و موفقیت میشود و ضربه به این نیاز نیز موجب احساس ضعف و حقارت میگردد. هدف از این تحقیق، بررسی این نیاز و بنیادین بودن آن از نگاه قرآن است. به این منظور، با شیوه دادهبنیاد، کلیدواژههای مرتبط با احترام در نرم افزار مکس کیودا وارد شدند و کار کدگذاری همراه با تحلیل محتوا به شکل مقولهبندیهای مختلف انجام گرفت. برای معنایابی واژگان در این تحقیق، از روش میدان معنایی ساختگرا و معناشناسی شناختی و برای موارد بینامتنی از روش تفسیر موضوعی استفاده شد. تحلیل کلیدواژگان و موارد بینامتنی، فراوانی پانصد کد مرتبط با موضوع احترام را در قرآن نشان داده است و سطوح متعددی از راهکارهای رشد یا ضربه به احترام و نیز علل شکلگیری یا مقابله با احترام را استخراج کرده است. در نتیجه، این میزان از بسامد نشانگر بنیادین بودن نیاز به احترام از نگاه قرآن است. بررسی کلیدواژههای احترام و همنشینهای آنها دو زیرمجموعه قدرت در برابر ضعف و شایستگی در برابر تحقیر را برای نیاز احترام نشان میدهند.»
روایتشناسی داستان کودکی حضرت موسی(ع)
در چکیده مقاله «بررسی داستان کودکی حضرت موسی (ع) در سوره قصص بر پایه الگوی روایی گریماس» آمده است: «روایتشناسی یکی از شاخههای نقد ادبی، به ویژه روایتهای داستانی است و در اصل به بررسی دستور زبان حاکم بر روایتها میپردازد. این شاخه از دانش میکوشد تا چارچوب و الگویی نظری کاربردی برای تحلیل گونههای مختلف روایت را فراهم کند. گریماس، معناشناس فرانسوی، به عنوان مهمترین نظریهپرداز معناشناسی روایت کوشیده است تا الگویی منسجم برای مطالعه روایت ارائه نماید. بر اساس آنچه از نظر وی و معناشناسی نوین دریافت میشود، شناخت مراحل تولید تا دریافت معنا، ژرف ساخت روایت در قالب الگوی کنش و زنجیرهها و گزارههای متنوع مورد تجزیه و تحلیل قرار میگیرد. در این جستار، سعی شده که بر اساس این الگو، داستان کودکی حضرت موسی (ع) بررسی شود و بر همین اساس، نتایج ذیل حاصل گردید: ۱ نقش محوری عنصر الهی در قصص قرآنی و تاثیر آن در پیشبرد روند اصلی ۲ تقسیم پیکره کلیدی این داستان قرآنی بر وجود دو عنصر در حال پیکار و تغلیب کنشگر توکلکننده بر خدا. ۳ قصص قرآنی عموما، به ویژه این داستان، در حال انتقال روحیه توحیدمحوری به مخاطبین خود است.».
انتهای پیام