به گزارش ایکنا؛ جيمز بلمی یکی از مستشرقان آمریکایی و استاد دانشگاه میشیگان است كه درباره قرآن تحقیقاتی انجام داده است. او در تحقیقات خود، قرآن را مانند نسخه خطی قديمیای فرض کرده و با ارائه چند مقاله، به نقد و بررسی چندين كلمه در قرآن پرداخته است. وی معتقد است كه قرآن، دچار تصحيف و تغییر شده؛ بنابراین لازم است با بررسی محتوايی آيات و سور قرآنی، این اشتباهات اصلاح شود. او در برخی مقالههای خود، بعضی از كلمات قرآن را تغییریافته میداند و کلمهای صحیح به جای آن ارائه میدهد. مقاله «نقد و بررسی کلمات پیشنهادی جیمز بلمی در آیات 52 حج و 32 عبس» اثر رباب شاهمرادی و سیدمجید نبوی که در نشریه «International Journal of Multicultural and Multireligious Understanding» منتشر شده است، به نقد و بررسی كلمات پيشنهادی جيمز بلمی درباره كلمه «تمنی» در آيه 52 سوره مباركه حج و همچنين كلمه «ابا» در آيه 32 سوره عبس میپردازد.
در قسمت مقدمه مقاله میخوانیم: «قرآن کریم، معجزه جاوید پیامبر اکرم(ص)، از زمان نزول مورد توجه عالمان، پژوهشگران، ادیبان و مستشرقان قرار گرفت. مستشرقان یا خاورشناسان در قرنهای اخیر، با انگیزههای مختلف به مطالعه فرهنگ شرق خصوصاً قرآن پرداختهاند. برخی با انگیزه تبشیری و انتقادی برخی با انگیزه استعماری و برخی با انگیزه علمی به مطالعه علمی شرق و فرهنگ اسلامی پرداختند. یکی از خاورشناسانی که درباره قرآن تحقیقاتی انجام داده؛ جیمز بلمی است. او از اساتید دانشگاه میشیگان آمریکا بوده که در حوزه مطالعات قرآن، پژوهشهايی را انجام داده است. وی معتقد است بعضی واژگان قرآنی به علت بیتوجهی کاتبان در هنگام کتابت، تصحیف شده و تغییر یافتهاند. جیمز بلمی ضمن بر شمردن این کلمات، سعی میکند واژگان جدیدی را به جای آن کلمات پیشنهاد دهد که با وجود داشتن معنای جدید، با سیاق آیات نیز تناسب داشته باشد. او در مقالات خود، اصطلاح نقد متن را به سه معنای «تصحيح خطاهای متون» و «علم كشف خطا» و «هنر كشف خطا و هنر برطرف كردن آن» به كار میبرد و نقد متن را شامل سه مرحله دستيابی به يك متن اوليه و سپس ارزيابی آن متن و در نهايت اصلاح غلطها میداند.
او در مقالات خود، اصطلاح نقد متن را به سه معنای «تصحيح خطاهای متون» و «علم كشف خطا» و «هنر كشف خطا و هنر برطرف كردن آن» به كار میبرد و نقد متن را شامل سه مرحله دستيابی به يك متن اوليه و سپس ارزيابی آن متن و در نهايت اصلاح غلطها میداند
بلمی به همين روش به نقد متن قرآن و بررسی امكان اشتباه بودن برخی واژههای موجود در قرآن میپردازد و موارد زير را مبنای كار خود معرفی میکند 1) معنای روشن تفسير پيشنهادی مصحح در قياس با متن در اختيار ما. 2) معنای اصلاحشده كه بايد با سبك قرآن هماهنگ باشد 3) بايد از حيث رسمالخط هم قابل توجيه باشد 4) بايد بتوان نشان داد كه انحراف اوليه متن به چه صورتی رخ داده است. او در مقاله خود در رابطه با اين اشتباهات واژگان در قرآن، حدود 30 مورد را مثال میزند و دليل اشتباه بودن آن را نيز بيان میكند.
البته ايده تصحيح متن قرآن از ابدائات او است و تا پيش از بلمی كمتر كسی اتهام اشتباه كاتبان و ناسخان نخستين کلام وحی را مطرح کرده بود. پيشينه تاريخی طرح اين موضوع، مربوط به دهه نود ميلادی میشود و از اين جهت از غرابت و تازگی برخوردار است. بلمی در آیات 52 حج و 32 عبس پیشنهادهایی برای کلمات قرآن ارائه میدهد که در ادامه به بررسی و نقد آن پرداخته میشود.
نظرات بلمی درباره کلمه «تمني» و «ابا»
در بخشی از مقاله با عنوان «بررسی نظرات بلمی درباره کلمه «تمني» و «ابا»» آمده است: جیمز بلمی در مقالات خود در صدد اثبات این است که برخی از واژگان قرآن دچار تغییر و تصحیف در نسخهبرداری و کتابت شدهاند. او معتقد است که در آیه 52 سورهی حج کلمه «یملی» به علت غفلت کاتب وحی و لغزش قلم او تغییر شکل یافته است و «تمنی» ثبت شده است. او مسئله را به این صورت توضیح میدهد: «کلمه تمنی به معنی آرزو کردن است که به صورت اسمی و فعلی معنای صحیحی ندارد. بلکه معنای مورد انتظار در آیه از برخوانی و از برخواندن است». سپس برای اینکه بر ادعای خود شاهدی بیاورد به آیه 78 سوره بقره استناد میکند و میگوید: در آیه «وَ مِنْهُمْ أُمِّيُّونَ لا يَعْلَمُونَ الْکِتابَ إِلاَّ أَمانِيَّ وَ إِنْ هُمْ إِلاَّ يَظُنُّونَ» نیز اگر «امانی» را به معنی آرزوها بگیریم آیه مفهوم صحیحی نخواهد داشت زیرا ترجمه آیه بدین صورت خواهد شد: و منهم أمیّون(یعنی مردمانی بیسواد که کتاب آسمانی(تورات) را نمیدانند...)، «لا یَعْلَمُونَ الْکِتَب إِلا أَمَانیَّ وَ إِنْ هُمْ إِلا یَظنُّونَ» (در میان آنها «أمیّونی» وجود دارند که کتاب آسمانی را چیزی جز آرزوهای خام نمیدانند و فقط گمان میبرند).
بلمی در بخش دیگری از مقاله خود به بررسی کلمه «ابا» در آیه 31 سوره عبس میپردازد و بیان میکند که «ابا» نیز در آیه دارای مفهوم درستی نیست و به همین جهت مفسران در تفسیر این آیه به مشکل برخوردهاند. لذا این کلمه را به «لبا» اصلاح میکند، زیرا که تصور میکند در این صورت معنای آیه با این تغییر قابل فهم خواهد شد. او بار دیگر نسبت اشتباه را به کاتبان وحی میدهد و میگوید: نویسنده کلام وحی هنگام نوشتن در خیالات خود غرق شده و به جای حرف «لام» الف نوشته و روی حرف «ب» توقف کرده است. بلمی «لبا» را به نعمتهای فراوان خداوندی که به انسانها ارزانی شده است ترجمه میکند و تأکید دارد که این واژه جدید با سیاق آیه تناسب بیشتری دارد.
نقد دیدگاههای بلمی
مؤلفین مقاله در ادامه به نقد دیدگاه بلمی پرداختهاند و چنین گفتهاند: در ابتدا به نقد کلی دیدگاه بلمی و سپس به نقد کلمات پیشنهادی پرداخته میشود. نویسنده مقاله، قرآن را مانند یک نسخه خطی قدیمی میداند که در کتابت آن اشتباه نوشتاری رخ داده است و به همین دلیل بعد از بیان تصحیف و تغییر رخ داده شده، درصدد اصلاح آن است. نظرات او از چندین جهت قابل بررسی و نقد است که در ادامه به بیان آن میپردازیم. ابتدا لازم است یادآوری کنیم که قرآن یک کتاب خطی قدیمی نیست بلکه معجزه جاوید پیامبر(ص) خاتم است که به صورت خارقالعادهای از تحریف در امان نگه داشته شده است. خداوند به این حفاظت در آیاتی چند از قرآن اشاره صریح دارد در آیاتی مانند «إِنَّا نَحْنُ نَزَّلْنَا الذِّکْرَ وَ إِنَّا لَهُ لَحافِظُون»(حجر/9) «ما خود اين قرآن را نازل كرديم و خود قطعاً نگهبان آن خواهيم بود».
نظرات بلمی از چندين جهت قابل بررسی و نقد است كه در ادامه به بيان آن میپردازيم. در آيه 41 سوره فصلت میخوانيم: «آنها كه كفر ورزيدند و در برابر قرآن مقاومت كردند از اين عمل و رفتار مشئوم خود طرفی نمیبندند؛ زيرا اين كتاب به دليل عزيز بودن و تنزل از ناحيه خداوند حكيم و حميد، باطل شدنی نيست و از همه جوانب، مصون از بطلان، و هماره معزّز و محمود است» چون تنزل از «عزيز» مايه عزت و تنزل از «حكيم» مايه حكمت و تنزل از «حميد» پايه مَحمِدت است و كتاب محرّف واجد هيچ كدام از اين سه وصف ممتاز نيست.
وجود تعداد بیشماری از حافظان و قاريان در صدر اسلام مؤيد جايگاه ويژه قرآن نزد مسلمانان و حفاظت و حراست از كلمه كلمه آيات الهی است. تاريخ شهادت میدهد كه تواتر شفاهی قرآن بر كتابت آن هميشه مقدم بوده است
همچنین با نگاهی به تاريخ صدر اسلام و مقدار اهتمام پيامبر(ص) و صحابه به حفظ و حراست از مقام شامخ قرآن باعث میشود تمام ترديدها درباره وقوع تحريف در قرآن به كلی ابطال شود. وجود تعداد بیشماری از حافظان و قاريان در صدر اسلام مؤيد جايگاه ويژه قرآن نزد مسلمانان و حفاظت و حراست از كلمه كلمه آيات الهی است. تاريخ شهادت میدهد كه تواتر شفاهی قرآن بر كتابت آن هميشه مقدم بوده است. محمود راميار در پانوشت كتاب «در آستانه قرآن» در اینباره اينگونه مینويسد: قرآن در آغاز وحی و در صدر اسلام تكيه بر حفظ داشت. يعنی مسلمانان قرآن را آيه به آيه و سوره به سوره چنان كه از معلم میآموختند، حفظ میكردند. هر معلمی، از معلم پيش از خود آموزشی ديده بود و قرائتی را آموخته بود و آن قرائت را آن چنان كه آموخته بود، بدون تغيير در زبر و زير كلمه، به نسل بعدی، به طور شفاهی، میآموخت. اين آموزش، نسل اندر نسل ادامه میيافت، كتابتی هم كه بود تنها مؤيد اين حفظ بود و بس. خط تنها يار و ياور حافظه شمرده میشد، نه بيشتر. تكيه تنها بر حافظه بود و احتياجی به كتابت نداشت.
نتیجهگیری
در قسمت نتیجهگیری مقاله میخوانیم: بلمی به جايگاه قرآن نزد مسلمانان و تاريخ صدر اسلام و حساسيتهای بيش از حد پيامبر(ص) و صحابه در حفظ و حراست از قرآن واقف نبوده، بر ترجمه و تفسير قرآن نيز تسلط لازم را نداشته است. با مراجعه به تفاسير شيعه و سنی در ذيل اين دو كلمه به این نتیجه میرسیم كه هيچ تغییر و تصحيفی در كلمات مورد نقد بلمی ايجاد نشده و اختلاف قرائاتی نيز در مورد اين دو كلمه گزارش نشده است. علاوه بر آن اين دو كلمه از نظر تفسيری و بلاغی در نهايت استواری است و با سياق و محتوای آيات تناسب معنايی دقيقی دارد. تفاسير موجود درباره اين آيات و روايات فراوانی كه در ذيل اين كلمات وجود دارد، به كلی نظر بلمی را رد میکند و تصحيف و تغییر ادعایی او را باطل و بیاساس میداند.
انتهای پیام