کد خبر: 3837273
تاریخ انتشار : ۰۴ شهريور ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۱
جواد مزدآبادی:

سینماگران را دسته‌بندی نکنیم

گروه هنر ــ یک کارگردان سینما و تلویزیون گفت: جدی‌ترین آسیبی که سینما را به حاشیه رانده دسته‌بندی خودی و غیرخودی است. این نگرش باعث شده تنها عده‌ای شاغل و بخش عمده‌ای بیکار باشند.

جواد مزدآبادی، کارگردان سینما و تلویزیون، در گفت‌و‌گو با خبرنگار ایکنا درباره چرایی کم‌کاری‌اش در سینما اظهار کرد: شرایط برای حضور فیلمسازان جوان در سینما بسیار دشوارتر از گذشته است. در سینمای فعلی دو سبک فیلمسازی داریم. ابتدا آثار جشنواره و هنری که چندان ارتباطی با مخاطب ندارد. دوم فیلم‌های سینمای بدنه. در این شکل از سینما چند بازیگر وجود دارد که حضورشان در هر فیلمی به معنای فروش آن آثار است. رضا عطاران و جواد عزتی از جمله این هنرمندان هستند. این قبیل بازیگران بیشتر با چند تهیه‌کننده خاص کار می‌کنند، برای همین امکان همکاری با آن‌ها برای همه سینماگران وجود ندارد.

وی افزود: درباره شکل اول (سینمای هنری) باید بگویم با توجه به اینکه سینما صنعت بسیار گرانی شده، دیگر هر فیلمسازی قادر به فعالیت در این ژانر نیست، به ویژه که این دست فیلم‌ها در اکران موقعیتی خوبی ندارند، هرچند گروه هنر و تجربه برای حمایت از فیلم‌های این حوزه شروع به کار کرده، اما با توجه به تعداد معدود سینماهایشان عملاً کارایی چندانی ندارند. مجموعه عواملی که توضیح دادم این نتیجه را حاصل می‌کند که شرایط فیلمسازی در سینمای کشورمان بسیار سخت می‌شود و سینماگرانی نظیر من بعد از سال‌ها فعالیت در هنر هفتم تنها دو فیلم را می‌سازند.

بودجه‌های دولتی در اختیار افراد خاص

مزدآبادی با بیان اینکه عدم تخصیص بودجه‌های دولتی به سینما آسیبی دیگر در سینمای فعلی است، گفت: با توجه به اینکه بخش عمده‌ای از سینمای ما دولتی است، این سؤال در ذهن به وجود می‌آید که چرا بودجه‌هایی که برای تولید از طرف دولت به سینما تخصص داده شده به شکل مناسبی در اختیار همه قرار نمی‌گیرد تا امکان فیلمسازی برای عده بیشتری فراهم باشد؟ جواب این است که هر جا بودجه‌ای وجود دارد، حواشی آن نیز هست. این حواشی انحصارگرایی است که سبب می‌شود، عده‌ای خاص قادر باشند پشت سر هم فیلم بسازند و بخش عمده‌ای خانه‌نشین باشند!

کارگردان فیلم سینمایی «طاووس‌های بی‌پر» تأکید کرد: بگذارید مثالی بزنم. زمانی که احمد میرعلایی در سمت مدیرعامل بنیاد سینمایی فارابی مشغول کار بود شاید نزدیک به ۲۰ بار من به دفتر او مراجعه کردم و درخواست دیدار کردم تا پیرامون طرحی که دارم حرف بزنم، اما هیچ‌گاه این اجازه به من داده نشد که حتی با وی گفت‌وگو کنم، حتی وقتی با پژمان لشکری‌پور، معاون او، حرف زدم با وجود اینکه قول مهیا کردن شرایط را به من داده بود باز هم نتوانستم بودجه‌ای برای تولید فیلمم فراهم کنم. این امر نشان می‌دهد بودجه‌های دولتی به فیلمسازانی نظیر من نمی‌رسد.

وی با تأکید بر اینکه نباید سینما را به خودی و غیرخودی تقسیم کرد، گفت: یک نگاه اشتباه سال‌هاست در سینمای ما وجود دارد که اکثر مدیران درگیر آن هستند. آن‌هم اینکه سینماگران به خودی و غیرخودی تقسیم می‌شوند. نکته جالب اینکه معیار برای خودی بودن هم در هر دوره تفاوت می‌کند؛ برای مثال در مقطعی اصطلاحاً فیلمسازانی که عنوان مذهبی را یدک می‌کشند مورد حمایت هستند و زمانی دیگر سینماگرانی که به لحاظ سیاسی با مدیران همخوان هستند. در این میان سینماگری که بخواهند فارغ از این دسته‌بندی‌ها فعالیت کند، حاشیه‌نشین خواهد شد.

سینماگران را دسته‌بندی نکنیم

مزدآبادی متذکر شد: مشکلی که با این دست تقسیم‌بندی‌ها دارم به دینی یا غیردینی خواندن سینماگران مربوط می‌شود، زیرا در ایران اسلامی همه سینماگران به آرمان‌های دینی و انقلابی کشور وفادار هستند؛ بنابراین مدیران سینمایی چگونه تشخیص می‌دهند سینماگری دینی است یا خیر. آیا من که در تلویزیون فیلم‌های متعدد ارزشی ساخته‌ام و در سینما هم کاری چون طاووس‌های بی‌پر را کارگردانی کرد‌ه‌ام، در مقیاس و اندازه دینی نمی‌گنجم که به من فرصت کار داده نمی‌شود؟

وی با تأکید بر اینکه چرا در دومین کارش سراغ سینمای بدنه رفته است، تصریح کرد: همان طور که گفتم طرح‌های دینی و ارزشی بسیاری داشتم که هر کدام می‌توانست همانند کار اولم اثری ارزشمند باشد، اما وقتی فیلم‌های این حوزه در اختیار افرادی خاص قرار دارد چاره‌ای برایم باقی نمی‌ماند تا «ورود زنده‌ها ممنوع» را بسازم، البته اگر در همان کار هم دقت کنید، متوجه خواهید شد شاخصه‌های دینی و اسلامی در آن زیاد است، ولی زبانی که برای بیان آن انتخاب کردم طنز است.

مزدآبادی راه برون‌رفت از وضعیت نابسامان حاکم بر سینما را مساوات دانست و گفت: عده‌ای معتقد به سینمای دولتی هستند، اما این سینما همانگونه که گفتم انحصار را پیش می‌آورد. بخشی دیگر خصوصی‌سازی را مسیر مناسبی برای هنر هفتم می‌دانند. این اتفاق هم به نظرم نوعی دیگر از انحصار را رقم خواهد زد، پس در چنین شرایطی تنها پیشنهادی که باقی می‌ماند یک سیاست کلی است که باید متکی بر اندیشه‌های انقلابی باشد. همانند دهه شصت که این روحیه در سینما حاکم بود و عده‌ای بسیاری توانستند در آن رشد کنند.

وی در انتهای سخنانش تأکید کرد: تا چند سال پیش فیلم‌های ایرانی در جشنواره‌های مختلف به موفقیت‌های عدیده‌ای دست پیدا می‌کردند، اما در چند سال اخیر به شدت از میزان این دست کار‌ها کاسته شده، چون شکل روایت ما از معضلات اجتماعی دیگر جذابیت خود را از دست داده است. این وضعیت می‌تواند تغییر کند، به‌شرطی‌که یک گروه خبره کارشناسی کنند که چه فیلم‌هایی نیاز امروز جهان است. در دنیای امروز فیلم‌هایی که در آن موضوعات انسانی مد نظر باشد اولویت‌دار است. در همین رابطه چند طرح درباره کشتار مسلمانان میانمار داشتم که امکان ساختش در سینما مهیا نشد، هرچند در قالب دو تله فیلم به آن پرداختم، اما از این دست موضوعات فراوان است و اگر سینماگرانی که برای جشنواره‌ها فیلم می‌سازند به آن توجه کنند، نتیجه مطلوب خواهد بود.

گفت‌وگو از داود کنشلو

انتهای پیام
captcha