آیتالله آقانورالدین عراقی، ریاست حوزه علمیه اراک را قبل از مرحوم آیتالله حائری به عهده داشت. آن مرحوم از بیت مرحوم آیتالله حاجآقامحسن، یعنی برادرزاده و داماد آن مرحوم، دانشمندی بزرگوار و مرجعی عالیقدر و فقیهی شایسته و به محاسن اخلاقی و ملکات فاضله علم و حسن خلق و تواضع موصوف و معروف بوده است. وفاتش در حدود 50 سالگی بوده و قبرش زیارتگاه مردم عراق است.
شاگردان آقانورالدین عراقی
از برکت حوزه درسی مرحوم آقانورالدین عراقی همین بس که مقدمه تأسیس حوزه علمیه قم گردید، از این ناحیه مقدسه، شاگردان دانشمند و شیفته اهلبیت(ع) قدم در میدان راهنمایی و ارشاد جامعه انسانیت نهادند؛ که هرکدام ضمن اینکه زبده در فقه و اصول و فلسفه بودند، در اخلاق و معنویات و خصایص که از برکت محضر استادشان، آقانورالدین کسب کرده بودند نیز نمونه و اسوه دیگران بودند. از این شاگردان با فضیلت محضر نور، میتوان به اشخاص ذیل اشاره کرد:
آیتاللهالعظمی حاج شیخ محمدعلی اراکی
فرزند حاج میرزا آقا مصلحی اراکی و والدهاش علویّه آقابگم که از سادات حسینی بوده است.
دوران تحصیل آیتالله
شیخالفقها اراکی حدود سی سال است که نیمی از آن را در اراک یعنی تا سال 1340 هجری قمری و بعد به قم هجرت کرده و نیمی را در قم یعنی تا سال 1355 که آیتالله حائری رحلت نمود، سپری کرده است. در اراک و قم ایشان از خرمن علمی آیتالله موسس تا نیل به درجه اجتهاد خوشهها چید، او به مقامات معنوی این استاد و استاد دیگرش آیتاللهالعظمی آقانورالدین باور شگفتی داشته است.
زندگی ایشان مملو از زهد و پارسایی بود، امر مرجعیت سرانجام پس از رحلت امام راحل به او تعلق یافت و اکثر مقلّدین ایشان به او رجوع کردند؛ تا اینکه در نهم آذرماه سال 1373 این خورشبد تابناک غروب کرد.
از آثار اوست: رسالة فیالارث، نفقه زوجه، خمس، بیع، اجتهاد و تقلید، کتابالطهاره، اصولالفقه و حدود 20 تألیف فقهی دیگر.
آیتالله حاج شیخ عبدالنبی عراقی
معظمله از جمله شاگردان آیتاللهالعظمی آقانورالدین عراقیست که در سال 1368 به قصد زیارت حضرت رضا(ع) از نجف اشرف عزیمت کرد و با احترام به تهران و مشهد وارد شد و پس از مراجعت از مشهد در قم سکونت گزید و حوزه درس فقه و اصول دایر کرد. ولادتش در بیست و هفتم رجب سال 1308 در اراک بود. او پس از رشد به همدان مسافرت کرد و دو سال در مدرسه مرحوم آخوند تحصیل نمود و از آنجا به اراک رفت و حدود چهار سال مشفول تحصیل سطوح شد، تا حدود بیست و یک سالگی که از آن فارغ گشت، دو سال هم از محضر آیتاللهالعظمی آقانورالدین عراقی بهره برد و در سال 1327 به نجف رفت و تا دوسال از فقه مرحوم علامه یزدی استفاده کرد.
پس از آن در درس آیات عظام آقای آقاضیاءالدین، آقا شیخ علی قوچانی، آقا شیخ مهدی مازندرانی و مرحوم شریعت حاضر شد و هشت سال هم، از درس میرزای نائینی بهره گرفت تا آخر جنگ که به ایران مراجعت کرد. بعد از توقف پنحماهه در اراک و اقامه جماعت قضاوت و تدریس به نجف برگشت. ده سال دیگر هم، از اساتید آنجا بهره گرفت سپس به تدریس خارج اصول و فقه پرداخت (تا 8 سال) و آنگاه از آنجا به ایران(قم) آمد. ایشان دارای 65 مجلد تألیفات است.
شیخ ذبیحالله ارضی
حضرت آیتالله آقای حاج شیخ ذبیحالله ارضی، فرزند مرحوم آشیخ ابوطالب در سال 1309 قمری در اراک به دنیا آمد، پس از کسب مقدّمات از محضر آیات حاج شیخ عبدالکریم و آقانورالدین عراقی خود به مقام اجتهاد رسید.
آیتالله ارضی سالیان دراز در حوزه علمیه اراک، فقه و اصول تدریس میکرد، ایشان در سال 1402 هجری قمری(1360 شمسی) درگذشت.
آیتالله ارضی از مراجع عظام عصر خویش، دارای اجازات متعددی مبنی بر نقل روایت و اجتهاد داشتهاند به خصوص از آیتاللهالعظمی حائری، آیتالله حاج آقا رضا جاپلقی و مرحوم آیتالله حاج آقا مصطفی محسنی. از باب نمونه اجازه حاج شیخ(ره) به معظمله در اینجا فراروی دیده شما قرار میگیرد.
آیتالله شیخ ذبیحالله ارضی بر اساس دیانت و فقاهت و مراتب کمال نفسانی، مورد توجه و عنایت خاص مراجع و مجتهدین بزرگ بوده است، امام راحل طی مرقومهای با عبارت «انشاءالله از دعای خیر فراموش نفرمائید» به ایشان اظهار لطف میفرماید. آیتاللهالعظمی گلپایگانی(ره) به خاطر فوت یکی از علمای اراک، تلگراف تسلیت را به ایشان ارسال میدارد و از خداوند، دوام برکات وجودی آیتالله ارضی را مسألت مینماید و آیتالله صاحبالداری بروجردی به ایشان اذن امور حسبیه و اخذ وجوه شرعیه میدهد و دوام ایام سعادات و افاضات ایشان را از حقتعالی مسألت مینماید.
آیتاللهالعظمی آقاشیخ محمد سلطان، او را با عنوان جناب مستطاب شریعتمدار و ملاذالانام و در زمره افاضل اهل علم و صاحب کمالات و آثار ترقّی میخواند. آیتاللهالعظمی حاج شیخ عبدالکریم حائری موسس، او را عمدةالعلما و شریعتمدار و صاحب انفاس با برکات عنوان مینماید و در مرقومه دیگری که جنبه اجازهنامه دارد ایشان را عمادالاعلام، زینالفقهاءالکرم و رکنالاجلةالفخام توصیف میکند؛ که متن اجازهنامه تقدیم میشود:
بسم الله الرحمن الرحیم
لا یخفی علی اخواننا المومنین، آنکه جناب مستطاب عمادالعلماالاعلام، زینالفقهاالعظام، رکنالاجلةالفخام، ثقةالاسلام، آقاشیخ ذبیحالله ارضیالجاپلقی(دام تأییده العالی) از قِبل احقر مجازند در تصرف کلیه امور حسبیه ممّا ینوط به نظر الفقیه من حفظ مال الغیب و القصر و التصرف فی مال المجهول المالک و غیرنا و کذالک مأذون و مرخصاند در اخذ وجوه شرعیه و حقوق الهیه در سهم مبارک اعلی حضرت ولی عصر الغائب عن الابصار جعلنا له فداه به اندازهی ضرورت و احتیاج خود و اوصیه فی الختام بما اوصانا به مشایخنا العظام من الاخذ بالاحوط فانه طریق الاوسط الذی یا من سالکه و یهلک تارکه و المرجومه دام علاه ان لا ینسانی من الدعوات الخالصات الصالحات فی مظان الاجابات و مان الاستحبابات و لا سیما لکشف الکربات(والسلام علیه و علی اخوانی المومنین و رحمةالله و برکاته) و کان ذلک فی یوم الخمیس السادس عشر من شهر شوال المکرم من شهور سبع و اربعین و ثلثمائه بعد الاف من الهجره المبارکه النبویه علی هاجرها افضل الصلوات و السلام و التحیه 1347.
الاحقر، عبدالکریم الحائری، محل مهر مبارک
محمدتقی بروجردی، صاحب کتاب عشرات
مرحوم آیتالله حاج شیخ محمدتقی بروجردی، درباره شهرت علمی و حوزه تدریس مرحوم آقا چنین نگاشته است:
مرحوم آقانورالدین پس از بازگشت از نجف و اقامت در عراق(اراک) در سایه شهرت علمی مرجعیت یافت. دانشمندان فرزانه و فضلا از دورترین نقاط برای استفاضه علمی به محضر او رو میآوردند و از برکات علمی و اخلاقیاش بهره کافی میگرفتند. مرحوم آقانورالدین در این شهر تدریس جامعی را آغاز کرد؛ به این معنی که، مرحوم آیتالله آقای حاج شیخ محمدتقی بروجردی در کتاب العشرات در ضمن شرح حال خود مینویسد:
اقامت من در عراق بیست سال به طول انجامید و از طرفی، تحت توجه حجتالاسلام سیدنورالدین بودم. ایشان دارای مراتب اجتهاد و مرجعیت عدیده و دارای زهد و تقوا و ورع بودند هر روز قریب 50 استفتاء از ایشان میشد، بدون مراجعه جواب تمام آنها را مینوشت. صبح، جواهر درس میگفت، بعد از آن؛ شرح اصول کافی ملاصدرا را مباحثه میکرد و عصر اصول خارج عنوان فرائد را مورد بحث قرار میداد. خلاصه حالات عجیبی از ایشان مشاهده میکردم و در خلوت و جلوت حضور ایشان بودم. طبعم چنان بود که اینگونه مردان بزرگ را که مییافتم، خود را تابع او قرار میدادم و با او انس میگرفتم و از ایشان استفاده روحی و معنوی بسیاری میکردم.
ابراهیم دهگان
از آنجا که مرحوم دهگان با پژوهشها و تحقیقات ارزنده خود در باب احیای تاریخ این سلسله جلیله علویه حسنیه حق بزرگی دارد، لذا برای حقشناسی شرح حال او را یادآور میگردیم:
پدرش غلامعلی نام داشت، خود در یادداشتی به مرحوم خان بابا مشار نوشته بود که در آغاز جوانی، جزو زارعان قریه مرزیجران اراک بوده و در ایام جنگ جهانی اول جزو مهاجرین درآمد و از آن پس، مدت دوازده سال در اراک به تحصیل در رشته علوم دینی پرداخت. او چنان که خود در کتاب کرجنامه در ذیل ماده مرزگران نوشته: در مدرسه آقاضیا در سلک طلاب وارد گردید تا به سال 47 مشغول تحصیل بوده، از سال 1307 تا 1336 شمسی به کار تعلیم اشتغال داشته و در ضمن، از بحث و بررسی هم خودداری نکرد. سپس خدمت دبیری را در وزارت فرهنگ اختیار نمود و تا روزگار بازنشستگی، در موطن خویش، تاریخ و جغرافیا تدریس کرد.
اما خدمت مهم دهگان به فرهنگ ایران، کارهای تحقیقی و نشر متون است، با وجود اینکه در شهر اراک وسایل کافی چاپ نبود، توانست چند کتاب ارزشمند به چاپ برساند. قدر آن مرحوم متأسفانه چنانکه باید شناخته نشد، مرحوم عباس اقبال و حبیب یغمایی به نوشتههای او به چشم اعتنا مینگریستند و مقالاتش را با احترام چاپ میکردند.
شیخ رضا آقانوری
آشیخ رضا فرزند حاج حسنبن کربلایی عظیم فخار کاشانی در اراک متولد شد و در حوزه علمیه شهر به تحصیل پرداخت. وی مردی متقی و اهل فضل بود، عموزادهاش وافی، اشعاری در مدح او دارد دوره قابل توجه زندگیاش از هنگامی آغاز میشود که آقانورالدین پس از مراجعت از نجف، وی را بعنوان معاون و معتمد برمیگزیند و وکیل خود قرار میدهد. این روابط عمیق که تا پایان عمر ادامه یافت، در مراسلات، وکالتنامهها و مأموریتهای محولهی آقا به شیخ به خوبی مشهود است. او در خدمت حضرت آقا پرورش یافت و بسیار فرهیخته گردید وی در 63 سالگی وفات یافت.
میرزا عبدالحسین صاحبالداری بروجردی
حجتالاسلام والمسلمین میرزا عبدالحسین بروجردی مشهور به صاحبالداری از علمای حوزه علمیه و معاضدین مرحوم آیتالله حائری فرزند مرحوم آخوند ملا علی بروجردی است. در سال 1308 قمری در بروجرد متولد شد، در سلطانآباد عراق نزد مرحوم آقانورالدین و آخوند ملا علی عراقی درس خواند. در سال 1340 قمری به امر آیتالله حائری و استخاره آن مرحوم و آمد این آیه «وَأْتُونِي بِأَهْلِكُمْ أَجْمَعِينَ» پس از دوماه توقف در قم، شهریه طلاب اراک را داد و بعد به قم آمد و تا آخر عمر مرحوم حائری، متصدی امور مدارس فیضیه و دارالشفاء و امور طلاب و سرپرست کتابخانه فیضیه شد و هم از محضر آنجناب استفاده کرد. پس از آمدن مرحوم بروجردیبه این سمت، از مباحث آن مرحوم نیز استفاده کرد تا در اواخر عمر وی، از دنیا رفت. خدایش رحمت کند زیرا حقوقی بر حوزه علمیه و طلاب و محصلین قم دارد، از نوشتههای ایشان تعلیقهای بر رجال ابیمحمد میباشد.
میرزا مهدی بروجردی
مرحوم مبرور حجتالاسلام و عمادالاعلام، آقای میرزا مهدی بروجردی از علمای حوزه علمیه قم که حق عظیمی بر این دارالعلم دارند، دارای کیاست و فراست عجیبی بودند و با عقل و فطانت منحصر بفردی حوزه آیتالله حائری را اداره میکردند. تولدش در سال 1300 قمری در بروجرد واقع شد، مرحوم والدش، حاج میرزا محمود از اشراف آن ناحیه بودند، وی مدتی خدمت آیتالله حاج شیخ حسین مجتهد بروجردی و ملا عبدالعظیم درس خواند و درانقلاب و تهاج الوار، به اراک آمد و در آن شهر به تجارت و طلبگی مشغول شد زیرا هم در حوزه درس مرحوم آیتالله آقانورالدین عراقی حاضر میشد و هم به تجارت میپرداخت. تا ورود آیتالله حائری که ملازم آن بزرگوار بود و سفری در خدمتشان به مشهد داشت به قم برای زیارت حضرت معصومه(س) در تحویل حمل 1340 قمری و 1300 شمسی با ملازمت ایشان به قم آمد و به طور رسمی کارگردان حوزه و ندیم صدیق و رفیق شفیق آن جناب بود.
مرحوم حائری هم برای حُسن عمل و دیانت و کاردانی او، رتق و فتق حوزه را به اختیار وی گزارد، آیتالله حائری بدون مشورت و تصویب رای او، کاری انجام نمیداد و تا آخر عمر حائری، همه کارهی او بود و بعد از آن مرحوم، از اجتماع کنار گرفت و فقط برای نماز و زیارت به حرم مشرف میشد. اغلب نمازش را با آیتاللهالعظمی مرعضی نجفی میخواند در منزل به تألیف اشتغال داشت.
وی در سال 1389 قمری بدرود حیات گفت و نزدیک قبر مرحوم حائری به خاک سپرده شد. از آثار او کتاب بیان حقیقت، ردی بر کتاب سنجش حقیقت، درد بی درمان و یا بربختیهای اجتماع، اسلام و مستمندان و بعضی دیگر است.
شیخ حسین عرب انجدانی
وی از شاگردان مرحوم آیتاللهالعظمی آقانورالدین عراقی و از ملازمین ایشان در مهاجرت جنگ جهانی اول بوده است که از بازگشت ایشان به موطن مألوف(اراک) اثری در دست نیست.
تألیفات
آثار و یادگارهای علمی، دلالت بر ماهیت و محتوای علمی اشخاص دارد و از طریق آنها میتوان میزان مقامات علمی را سنجید. مرحوم آقانور، چنانکه آیتالله آخوند ملامحمدکاظم خراسانی دربارهاش فرمود: «وفاقالقرآن و الاماثل و فارقالافضلالاوائل و جعلت له القوة القدسیه...» در علم و تقوا، افضل و اقدم و اشهر از دیگران بود، که یکی از شواهد بارز و متقن این معنی، تألیفات ارزنده و پربار اوست، منجمله:
کتاب طهارت، صلوات، مکاسب، نوشتاری در تمام مباحث عقلیه و قسمتی از مباحث الفاظ، یک دوره کامل تفسیر بر کلامالله مجید که هفده جزء از آن باقی و در حالحاضر یک جزء دیگر آن به دست آمده و در نزد حضرت حجتالاسلام والمسلمین جناب حاجآقا کاظم میریحیائی موجود است، رساله حقوق المرثه فی شریعة الاسلام، رسالهای در الهیات، نورالایمان در رد بهائیان، رسالهای در اصول عقاید، رسالهای در شرح دعای صباح، شرح حدیث حقیقت، عقاید النوریه فی حکمة المتعالیه، مسأله مرجعیت، رسالهای بر استحصاب و سفرنامه و رسالهای در باب بعضیی قواعد.
انتهای پیام