کد خبر: 3852585
تاریخ انتشار : ۰۴ آبان ۱۳۹۸ - ۱۳:۴۱

بررسی شرور از دیدگاه شهید مطهری و آگوستین در دوفصلنامه «پژوهش‌های علم و دین»

گروه اندیشه ــ نوزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش‌های علم و دین» شامل 7 مقاله منتشر شد.

به گزارش ایکنا؛ نوزدهمین شماره دوفصلنامه علمی پژوهشی «پژوهش‌های علم و دین» به صاحب‌امتیازی پژوهشگاه علوم انسانی ومطالعات فرهنگی و مدیرمسئولی مهدی معین‌زاده، منتشر شد.

عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «تطبیق رویکرد شرور از دیدگاه شهید مطهری و آگوستین»، «رابطه علم و دین از دیدگاه نیشیتانی کیجی»، «خدای متشخص و خدای غیرمتشخص از نظر علامه محمد اقبال لاهوری»، « بررسی نظریه یولیوس ولهاوزن درباره تطور دین اسرائیلیان باستان»، «روش‌شناسی الهیات در قیاس با آزمون‌پذیری از منظر ولفهارت پانن برگ»، «بررسی و نقد مدل «آفرینش به مثابه پیکر خداوند» در الهیات محیط زیست»، «اصول و مبانی انسان‌شناختی اکهارت در امکان خداگونگی انسان».

رویکرد شرور از دیدگاه شهید مطهری و آگوستین

در چکیده مقاله «تطبیق رویکرد شرور از دیدگاه شهید مطهری و آگوستین» می‌خوانیم: «وجود کژی‌ها و شرور در برگ‌های زرین کتاب بی‌کران عالم ناسوت هر متفکری را می‌آزارد که اگر آفریننده جهان هستی، قادر مطلق، عالم مطلق و خیرخواه محض است، چگونه اجازه داده است که کژی‌ها و بی‌عدالتی‌ها در عالم رخنه کند. فلاسفه ملحد از یک سو می‌کوشند که شرور این عالم را ناسازگار با خدای توانا و خیرخواه بدانند و از سوی دیگر متألهان در چالش با ملحدان در تلاشند با ارائه راه‌حل‌های منطقی به پاسخ بپردازند. این پژوهش معنا و مفهوم شرور را از دیدگاه شهید مطهری و آگوستین بررسی می‌کند. از آنجا که این دو اندیشمند در عرصه دین و مسائل مرتبط با آن دغدغه‌مند بوده‌اند، ضمن بررسی انواع شرور و مسئله شر از دیدگاه آگوستین و مطهری در آخر به تحلیل و نقد این دیدگاه‌ها می‌پردازیم. در نهایت مبنای شرور در عالم را از نظر علمی بررسی می‌کنیم و به این سؤال پاسخ می‌دهیم که آیا این شرور به خدا برمی‌گردد یا به انسان، و اساسا مشخص می‌کنیم که میزان نقش انسان‌ها در پیدایش شرور چقدر است.»

مبانی انسان‌شناختی اکهارت در امکان خداگونگی انسان

در طلیعه مقاله «اصول و مبانی انسان‌شناختی اکهارت در امکان خداگونگی انسان» آمده است: «با توجه به آن­که الهیات اکهارت را الهیات سلبی دانسته‌اند که بر ناشناختنی بودن خداوند و تعالی وجودی او از ممکنات تأکید می‌کند، مسئله خداگونگی انسان از منظر اکهارت امری ناممکن و ناشدنی به نظر می‌رسد. لذا این سؤال مطرح می‌شود که چگونه اکهارت به خداگونگی انسان معتقد است؟ مبانی و اصول وی در این مسئله چیست؟ خداگونگی انسان از منظر اکهارت بر اصول و مبانی انسان‌شناختی وی استوار است. این پژوهش به تحقیق درباره چهار مؤلفه انسان­‌شناختی که اکهارت در این مسئله از آن‌ها بهره برده است می‌پردازد. این چهار مؤلفه عبارتند از: تولد الهی در روح، قوه عقل، مشابهت و همانندی ذات خدا و ذات نفس و مقام لایقفی انسان. اکهارت بر اساس این اصول و مبانی، بر این باور است که انسان دارای ظرفیت و توانی است که می‌تواند به بالاترین مرتبه ممکن ارتقا‌ یافته و خداگونه شود. در این پژوهش، با استفاده از روش توصیفی و تحلیلی و با استناد به آثار اکهارت، می­‌کوشیم تا اصول و مبانی انسان‌شناختی وی را در امکان خداگونگی انسان روشن سازیم.»

انتهای پیام
captcha