به گزارش خبرنگار ایکنا، بیست و هفتمین دوره کتاب جمهوری اسلامی ایران فرصتی برای بررسی برنامههای نهادها و سازمانهای فرهنگی در این زمینه است یکی از نهادها، رادیو فرهنگ است که در عرصه ترویج کتاب و کتابخوانی فعالیت میکند در همین راستا با محمدصادق رحمانیان، مدیر رادیو فرهنگ به گفتوگو نشستهایم تا از کم و کیف برنامههای این شبکه رادیویی مطلع شویم. مشروح این گفتوگو را در زیر میخوانید؛
ایکنا ــ آیا رادیو فرهنگ علاوه بر کتابخوانها برای کتابنخوانها هم برنامهای دارد؟
سؤال غافلگیرکنندهای بود، به نظرم رادیو که یک رسانه شنیداری است میتواند همراه با کتاب که یک رسانه مکتوب است، مکمل هم باشند؛ از این رو برنامههای گوناگونی در حوزه کتاب در رادیو فرهنگ اجرا میشود، برخی کتابها به صورت صوتی با عنوان کتابهای شنیداری یا کتاب گویا که این روزها در میان مردم رواج پیدا کرده، منتشر میکنیم که مخاطبان زمانیکه در حال رانندگی و یا در ایام فراغت هستند میتوانند این کتابها را بشنوند. شما میدانید خواندن کتاب در هر زمان و مکانی سختیهایی دارد و این امر میتواند مطالعه را تسهیل کرد. اما به هر حال مشکلاتی در زمینه کتابخوانی وجود دارد؛ اول اینکه ما از نظر نهادینهسازی امر کتابخوانی موفق نبودهایم و دوم اینکه درگیریهای اقتصادی مردم زیاد است و فراغتی برای خرید و خواندن کتاب ایجاد نمیشود. ممکن است کسی فراغت داشته و از نظر اقتصادی هم توانایی داشته باشد و از کتابهای ژانر سرگرمکننده مانند داستانها و رمانها هم استفاده کند که هنوز هم جذابیت دارد و گرایش به رمانها که از قرن ۱۷ میلادی به عنوان ابزاری برای سرگرمی شروع شده است و در قرن 19 ابعاد جدیدیتری یافت اما مخاطبان هنوز هم از رمان برای سرگرمی استفاده میکنند و بیشترین کتابهایی که مردم میخوانند در حوزه ادبیات، رمان و داستان کوتاه است.
در حال حاضر رقبای جدیدی به امر خواندن اضافه شده است و رسانه مکتوب که دوره طلایی داشته، رقیبی برای آن نبوده است، سپس رادیو آمد و به نوعی رقیب کتاب شد و بعد هم تلویزیون ظهور یافت و این رقابت جدیتر شد و حالا هم که عصر فضای مجازی است و امر کتابخوانی وضعیتاش متفاوتتر شده است و همه رسانهها به نوعی ما را از عمیق بودن جدا میکند
ایکنا ــ آیا مشکلاتی مثل مسائل اقتصادی دلیل قانعکنندهای برای کتاب نخواندن مردم است؟ زیرا این مشکلات در سالهای اخیر جدیتر شده و مشکل کتاب نخواندن سالهاست که وجود دارد و مردم کتابنخوانتری شدهایم.
در حال حاضر رقبای جدیدی به امر خواندن اضافه شدهاند و رسانههای مکتوب که دوره طلایی داشتند، رقیبی برای آن نبودند، سپس رادیو فعالیتش را آغاز کرد و به نوعی رقیب کتاب شد و بعد هم تلویزیون ظهور یافت و این رقابت جدیتر شد و حالا هم که عصر فضای مجازی است و امر کتابخوانی وضعیتش متفاوتتر شده است و همین رسانهها به نوعی ما را از عمیق بودن جدا میکند و تنها رسانهای که ما را به فکر وامیدارد و باعث فکرپروری و تدبر میشود، کتاب است؛ درحالیکه دیدن تلویزیون سبب بروز این اتفاق نمیشود و اگر بخواهیم این اقدام را مشابهسازی کنیم، تماشای تلویزیون شبیه مطالعه روزنامه است که شما یک روز میخوانید و تمام میشود، رادیو هم مانند هفتهنامه است و اثرش مقداری عمیقتر در ذهن خوانندگان باقی میماند، اما کتاب شبیه خودش است و شبیه هیچ کدام از اینها نیست و شما میتوانید هر زمان کتاب را بردارید و بخوانید و از آن استفاده کنید و در آن تفکر و تأمل کنید. فضای روشنفکری ما چه مذهبی و چه غیر مذهبی، اگر نسبت به سایر مخاطبان عمیقتر هستند به این دلیل است که از فضای رسانههای جدید دوری کردند و صرفاً به کتاب اکتفا کردهاند و بر اساس آن اقدام و عمل میکنند.
ما کشور شنیداری و شفاهی هستیم و حتی برخی کتابهایی مانند اوستا که قبل از اسلام بوده و یا کتابهای مقدس دیگر، همه به صورت شفاهی بودند و سرودهایی مثل گاتاها و سرودهای مذهبی خوانده میشده و با دقت تمام و گفتار به گفتار بین نسلها رواج پیدا میکرده است، بنابراین به صورت مکتوب نبوده است و ما از نظر تاریخی یک کشور شفاهی هستیم و برنامهریزی هم برای تغییر این روند نکردهایم که ما بتوانیم ایدههای خودمان را مکتوب کنیم و روی کاغذ بیاوریم. این برنامهریزی باید در مدارس و دانشگاهها انجام شود و این رویه به شکل نظاممند شکل بگیرد، در واقع این امر ریشهدار باید از زمان مهد کودک اتفاق بیفتد، و گرنه ممکن است در بین خانوادهها برخی علاقهمند باشند و به شکل خودجوش این امر را انجام دهند، اما به صورت عام این اتفاق نیفتاده است و این یک نقص فرهنگی است.
ایکنا ــ همه مسئولان به نوعی انتقاد میکنند که مطالعه کم است و راهکار عملی در این زمینه ندارند. امسال بیست و هفتمین دوره هفته کتاب است که تاکنون چندان تأثیری در ترویج کتابخوانی نداشته است، شما در رادیو فرهنگ چه برنامه عملی در این زمینه دارید؟
پس از اینکه خانه کتاب شعار حال خوش خواندن را تعیین کرد، ما بازوی رسانهای خانه کتاب شدیم و فعالیتهایی که آنها در نظر داشتند را پوشش خبری میدهیم و در کنار آنها هستیم. برنامه دیگری با عنوان کتاببان یعنی نگهبان کتاب داریم و فعالیتهایی که مراکز و سازمانهای مردمنهاد یا مردم در عرصه ترویج کتاب انجام میدهند، را پوشش میدهیم، مثلاً نانوایی که یک کتابخانه در نانواییاش زده است، نانوایی که در «لاکان» گیلان بود، این فرد در برخی برنامهها حضور مییافت و کتاب معرفی میکرد و مثلاً میگفت که در طول هفته گذشته مراجعانش چه کتابهایی را به امانت گرفتهاند. این برنامهها انگشت شمارند، اما میتوانند تأثیرگذار باشند.
ایکنا ــ وقتی در طول هفته کتاب به سطح شهر میرویم، احساس نمیکنیم که هفته کتاب است و حتی در تبلیغات شهری تبلیغات کتاب دیده نمیشود. در کنار برنامههای شکلی، هفته کتاب باید چه برنامههایی اجرا کرد که اثرگذار باشد و تبدیل به یک جشن ملی شود؟
سازوکار هفته کتاب این است که به صورت عمومی در سراسر ایران برگزار شود و از تمام مراکز اجتماعی و فرهنگی شهرستانها و مراکز استانها برای همافزایی ترویج کتاب و کتابخوانی دعوت میشوند که در آن شرکت کنند. با وجود اینکه برنامهریزیهایی در هفته کتاب اجرا میشود، اما این یک هفته کفایت نمیکند و باید برنامههایی در طول سال اجرا شود که ما بگوییم در طول سال به حوزه کتاب میپردازیم. ولی به گفته شما چندان رضایتبخش نیست و ما هرچه تلاش میکنیم کتاب و کتابخوانی عمیقتر شود، آثار آن را مشاهده نمیکنیم و میبینم که مردم به تماشای فیلمها و مسابقات میپردازند و سریالها را رصد میکنند، اما شمارگان کتابها بیانگر آن است که مروجان کتاب نتوانستند به خوبی در این زمینه فعالیت کنند و به نظر من چندان موفقیتآمیز نبوده است. ما میگوییم امر کتاب و کتابخوانی برای مردم ایران اهمیت دارد، اما بیشتر در لفظ است و به آن عمل نمیشود و این اهمیتی که در کلام به آن اشاره میکنیم، جنبه عملی نمیگیرد. به همین دلیل مقام معظم رهبری خود وارد میدان شده و کتاب را مورد توجه قرار دادهاند و بسیاری از کتابهایی که پرفروش شده، معظمله بر آن وارد تقریظ نوشتهاند. اما اغلب مسئولان و مدیران دیگر فقط شعار میدهند و در عمل چیزی نمیبینیم.
ایکنا ــ پس مدیران فرهنگی میتوانند در راستای امر کتابخوانی اثرگذار باشند، مثلاً مقام معظم رهبری را مثال زدید که مدیران هم میتوانند کتاب معرفی کنند و حداقل کتابخوان بودن آنها میتواند الگویی برای مردم باشد.
همین طور است. من در جلسهای که در سالهای گذشته در کتابخانه ملی بود شرکت کردم که باید گزارشی از فعالیتهای رادیو ارائه میکردم؛ در آن جلسه انتقادهای بسیاری به ویژه از طرف کسانی که نسبت به صداوسیما موضع داشتند، انتقادهای فراوانی را مطرح کردند. در حالیکه سیاستگذارانی که در آن جلسه حضور داشتند، نیز در زمینه کتاب و کتابخوانی بهروز نبودند، زیرا بسیاری از آنها اساتید دانشگاهها و فعالان فرهنگی بودند و همین باعث میشود به صورت زنجیرهوار دانشجویان و خانوادهها به امر کتاب توجه نکنند. چون مرسوم است، اگر حاکمان و مسئولان در حوزه کتاب جدیت داشته باشند، این جدیت به اعضای جامعه هم تسری پیدا میکرد و من هم با شما همفکر و همدردم.
ایکنا ــ شما خودتان چقدر کتاب میخوانید؟
من هم کتاب میخوانم و هم کتابهای منتشر شده را رصد میکنم، گاهی در حوزه شعر کتاب مینویسم و روزانه کتابهای زیادی را تورق میکنم و این عادت سالیان من است که در کتابخانه حضور پیدا میکم و اگر یک کتاب را خیلی هم عمیق نخوانم، تورق میکنم و هنوز هم وقتی کتاب میخرم و اهالی منزل به این حجم از خرید کتاب، اعتراض میکنند و من همچنان کتاب خریداری میکنم، چون به این کار علاقهمندم و این کتابها را هم میخوانم.
ایکنا ــ آخرین کتابی که خواندید چه کتابی بوده است؟
آخرین کتابی که خواندم «گشودن رمان» اثر حسین پاینده بود که نویسنده در این کتاب رمانها را مورد بررسی قرار داده و رمانهایی که در طول این سالها منتشر شده و خوشآغازی رمانها بررسی شده است.
ایکنا ــ در رادیو فرهنگ چگونه کتابها را معرفی میکنید؟
ما در برنامهای به عنوان چاپ اول، به صورت روزانه ۱۵ دقیقه به معرفی کتاب میپردازیم، کتابهایی که چاپ اول باشد در اولویت معرفی است و یک کارشناس درباره کتاب مورد نظر توضیحاتی را ارائه میدهد و هدف نویسنده از نوشتن آن چه بوده است.
برای کتاب ما تبلیغ میکنیم و اصلاً جلوی تبلیغ کتاب را نمیگیریم. تبلیغ ما فرهنگی بوده و به صورت آگهی بازرگانی نیست
ایکنا ــ یعنی حالت تبلیغی دارد؟
برای کتاب ما تبلیغ میکنیم و اصلاً جلوی تبلیغ کتاب را نمیگیریم. تبلیغ ما فرهنگی بوده و به صورت آگهی بازرگانی نیست.
ایکنا ــ کتابها چگونه انتخاب میشوند؟
در این بخش سردبیر که خود اهل کتاب و مطالعه است، در انتخاب کتاب دخیل بوده و معیارهای خاصی در این امر وجود دارد، یکی از معیارها ایرانی بودن نویسنده است، البته کتاب خارجی هم معرفی میشود، اما درصد کمی به آن اختصاص دارد، معیار دیگر همراستا بودن با آرمانهای انقلاب اسلامی است، یعنی به این حوزه اهمیت بیشتری میدهیم و درصدی از برنامه هم به کتاب کودک اختصاص دارد.
ایکنا ــ در این برنامهها نیازسنجی هم میشود یا هر کتابی را معرفی میکنید؟
ما تنوع ژانر هم داریم و تمام تلاشمان این هست که کتاب ارزشمند معرفی شود. این عنصر و شاخص ارزشمندی میتواند در هر ژانری مورد توجه قرار گیرد. در ترجمه هم کتاب ارزشمند معرفی میشود و در حوزه دفاع مقدس هم باشد، باز این شاخص، حائز اهمیت است و کتابی معرفی میشود که مفید هم باشد.
ایکنا ــ رمان هم معرفی میکنید و در بین رمانها رمان عامهپسند هم هست؟
بله، رمان هم معرفی میکنیم. چون ما شبکه عام با نگاه تخصصی هستیم، مثلاً ما کتابهای جوجومویز را هم معرفی کردهایم که من نسبت به آن نقد دارم که چرا باید معرفی شود و خودم فکر میکردم، نباید معرفیاش کنیم و با اینکه چاپ بیست و سوم است، نباید این کتاب را معرفی میکردیم، اما به دلیل همین نگاه عام، معرفی شد.
ایکنا ــ یک کتاب برای مخاطبان ما معرفی کنید.
من کتاب «باران بانو» را معرفی میکنم. این کتاب را نشر همسایه منتشر کرده و شعرهای عربی موسی بیدج است که خودم آنها را به فارسی ترجمه کردهام و در آن هم متن عربی اشعار و هم ترجمه آنها آمده است. اغلب شعرهای این کتاب محتوای طنز داشته و بخشی دیگر نیز عاشقانه و اجتماعی است. یک ترجمه کتاب هم از احمد عبدل موتی الحجازی که شاعر مصری هست، با عنوان «شهری از آبگینه و سنگ» در دو جلد منتشر شده است. او شاعر بزرگی است که هنوز در قید حیات است.
گفتوگو از سمیه قربانی
انتهای پیام