کد خبر: 3859248
تاریخ انتشار : ۰۳ آذر ۱۳۹۸ - ۱۵:۱۰
حجت‌‌الاسلام غلامی بیان کرد:

گسترش نوآوری مهم‌‌ترین نیاز علوم انسانی اسلامی است

گروه اندیشه ــ رئیس شورای سیاست‌گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی بیان کرد: امروز مهم‌ترین نیاز علوم انسانیِ اسلامی گسترش نوآوری به ویژه در عرصه‌های کاربردی محسوب می‌شود. هرچند علوم انسانیِ اسلامی در برخی شاخه‌های آن به سرعت در حال رشد و تکامل است، اما در نقطه مقابل در برخی رشته‌ها کمبود نوآوری، تحرک و پویایی لازم را از بین برده است.

به گزارش خبرنگار ایکنا؛ مراسم افتتاحیه پنجمین کنگره بین‌‌المللی علوم انسانی اسلامی، امروز، سوم آذرماه، با حضور جمعی از اندیشمندان در مرکز همایش‌‌های بین‌‌المللی صداوسیما برگزار شد.
 
حجت‌الاسلام رضا غلامی، رئیس شورای سیاست‌‌گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی، در این مراسم بیان کرد: برخلاف دیدگاهی که فرارسیدن دوران دین و شکل‌‌گیری جامعه دینی به معنای دقیق کلمه را شرط لازم برای تولد علوم انسانیِ اسلامی بیان می‌‌کند، علوم انسانیِ اسلامی نقش غیرقابل‌انکاری چه در ظهور عصر دین، و چه در عینیت یافتن مراتب عالیِ جامعه اسلامی بر عهده دارد. تقرّب جوامع انسانی به فضائل و کرامت اجتماعی، جز با خودآگاهی، بسط و تعمیق دانش انسانی و اجتماعی، فهم مسیر صحیح و سپس شناخت مسائل و حل موفق آن‌ها میسر نیست و طبیعی است که این شرایط با علومی که معارض با جهان‌‌بینی رایج است، حاصل نمی‌‌شود. در واقع، همچنان جای طرح این پرسش مهم وجود دارد که چگونه شکل‌‌گیری جامعه مطلوب دینی، شرط واجب برای تولد علوم انسانیِ اسلامی معرفی می‌‌شود، در حالی که علوم انسانیِ سکولار، این جامعه را با ریل‌‌گذاری محسوس و نامحسوس، از مسیر اصلی خود دور می‌کند؟
 
وی در ادامه افزود: ممکن است پاسخ برخی به این پرسش، مبتنی بر نظریه حوالت تاریخی باشد ،اما روشن است که پیروزی و تداوم انقلاب اسلامی در این عصر، خود نشانه‌‌ای بزرگ بر بطلان این نظریه محسوب می‌‌شود. واقعیت این است که شکاف میان باورها و واقعیت‌‌های عینی، لزوماً به منزله نبود گرایش به ظهور علم دینی نیست بلکه خود مؤید نیاز به علم دینی برای کم کردن این شکاف محسوب می‌‌شود؛ از سوی دیگر، جامعه دینی یک پدیده مطلق نیست، بلکه باید آن را واقعیتی پیچیده و ذومراتب دانست که البته ظاهربینی‌‌های رایج قادر به ارائه ارزیابی درستی از آن نیست. از این‌رو است که علوم انسانیِ اسلامی نه‌تنها زیستگاه خود را مراتبی از جامعه دینی قلمداد می‌‌کند، بلکه مقصد خود را در جهت کاهش فاصله وضع موجود باوضع مطلوب تعریف کرده است.
 
غلامی تصریح کرد: در سال‌‌های گذشته، فلسفه علم دینی با رشد خوبی روبه‌رو بوده و تاکنون به پرسش‌‌های فراوانی در باب ماهیت و نسبت و مناسبات علوم انسانیِ اسلامی پاسخ داده است. در عین حال به نظر می‌‌رسد هنوز پرسش‌‌هایی هست که فلسفه علم دینی می‌‌بایست به آن توجه ویژه‌‌ای را معطوف کند. یکی از این پرسش‌‌ها، عدم سرایت قطعی‌گرایی از مبانی علوم انسانیِ اسلامی به روبنای این علوم است. این روشن است که میان بنیادهای علوم انسانیِ اسلامی با نسبیت‌‌گرایی هیچ نوع سازگاری به چشم نمی‌‌خورد و بر خلاف علوم انسانیِ سکولار، علوم انسانیِ اسلامی به مدد فلسفه اسلامی از لایه مرکزی هسته خود در برابر انواع لرزه‌‌ها صیانت می‌‌کند.
 
وی ابراز کرد: در واقع، وقوع انقلاب علمی در علوم انسانی اسلامی منتفی نیست، اما شرط آن دگرگونی در آن معرفتی است که صیانت از بنیادهای علوم انسانیِ اسلامی را عهده‌دار شده است. با این حال، طبیعی است که نه اقتضای لایه‌‌های پیرامونی این هسته قطعیت است و نه امکان قطعیت در آن لایه‌‌ها که در نقاطی با علم متعارف کاملاً گره می‌‌خورند، وجود دارد. در چنین شرایطی تئوریزه‌‌سازی انعطاف‌‌پذیری در طبقات رویین علوم انسانیِ اسلامی و تبیین چگونگی تحجرزدایی از این علوم ضروری است.
 
غلامی بیان کرد: پرسش بعدی به نحوه استفاده از منبع تاریخ در علوم انسانیِ اسلامی برمی‌‌گردد که در بحث‌‌های قبلی بنده در کنگره به عنوان یک منبع در طول منبع فلسفه مورد تاکید قرار گرفته بود. روشن است که در علوم انسانیِ اسلامی نمی‌‌توان از تاریخ و آگاهی‌‌های عمیق تاریخی به راحتی گذشت اما مهم، اتصال صحیح تاریخ به مبانی و روش شناسی علوم انسانیِ اسلامی است. به نظر می‌‌رسد بسط و گسترش فلسفه تاریخ به مثابه دانش فهم سنت‌‌ها و قوانین تاریخی مقدمه لازم برای دست‌‌یابی به پاسخ است و لذا جا دارد از منظر اندیشمندان علوم انسانیِ اسلامی دور نماند.
 
وی ادامه داد: واقعیتی که نباید از کنار آن به سادگی گذشت، اهمیت نقد و گفت‌‌وگوهای انتقادی در علوم انسانیِ اسلامی است که چه در فهم دقیق‌‌تر مسائلِ مبتنی بر شاخص‌‌ها، و چه در یافتن بهترین راه حل‌‌ها، و چه در شناسایی مسیر مطلوب برای پیاده سازی عملی راه حل‌‌ها در جامعه، از اهمیت و ارزش فوق العاده‌‌ای برخوردار است. نباید از نظر دور داشت که علوم انسانیِ اسلامی مولود آزاداندیشی است و اقتضای آزاداندیشی استقبال از گفت‌‌وگوهای انتقادی نه فقط به نیت محکوم سازی رقیب بلکه با هدف ارتقاء درک اجتماعی و یا شناسایی نقاط قوت سایر افکار است. با این وصف، یکی دیگر از پرسش‌‌های مهم از فلسفه علوم انسانیِ اسلامی، چگونگی قرار گرفتن گفت‌‌وگو در ساختار علوم انسانیِ اسلامی است. البته در این میان، روشن است که سیاست‌‌زدگی و از سوی دیگر، ژورنالیسم شبه علمی و آنارشسیم، یعنی تبدیل علوم انسانی به برداشت‌‌های شخصی و بی قاعده، که امروز به اسم علوم انسانی در میان برخی رواج یافته است، نه تنها میدان گفت‌‌وگوهای انتقادی را می‌‌بندد بلکه گفت‌‌وگوهای علمی را به کشمکش‌‌های بی حاصل منجر می‌‌کند.
 
غلامی تصریح کرد: امروز مهم‌‌ترین نیاز علوم انسانیِ اسلامی گسترش نوآوری به ویژه در عرصه‌‌های کاربردی محسوب می‌‌شود. هرچند علوم انسانیِ اسلامی در برخی شاخه‌‌های آن به سرعت در حال رشد و تکامل است اما در نقطه مقابل، در برخی رشته‌‌ها کمبود نوآوری، تحرک و پویایی لازم را از بین برده است. البته نباید از نظر دور داشت که کمبود نوآوری‌‌های علمی در عرصه علوم انسانی بیش از هرچیز به ناچیز بودن سرمایه‌‌گذاری‌‌های هوشمندانه نظام علمی کشور در علوم انسانی بر می‌‌گردد اما نباید نقش فراهم نبودن بسترهای فرهنگیِ نوآوری و مهم‌‌تر از همه، کم توجهی به جوان‌‌گرایی و حضور نخبگان جوان و پرانگیزه در گلوگاه‌‌های علمی که گاه به اسم صیانت از مراتب دانشگاهی و حوزوی به جامعه علمی تحمیل شده است، را نادیده گرفت.
 
رئیس شورای سیاست‌‌گذاری مجمع عالی علوم انسانی اسلامی افزود: کنگره علوم انسانیِ اسلامی و اقمار آن که از اواخر سال پیش به مجمع عالی علوم انسانی اسلامی ارتقا یافت، تلاش برای گسترش نوآوری‌‌های علمی را یکی از اولویت‌‌های اصلی خود در نظر گرفته و با کمک دانشگاه‌‌ها و پژوهشگاه‌‌های عضو این مجمع برنامه‌‌هایی را در این عرصه پیش‌بینی کرده است. به جز گفت‌‌وگوهای علمی که می‌‌تواند فرصت‌‌های مهمی را برای نوآوری فراهم کند و مجمع طی دو سال اخیر به این گفت‌‌وگوها به شدت دامن زده است، شکل‌‌گیری پژوهش‌‌های بزرگِ گروهی مرکب از نخبگان جوان و اساتید زبده رشته‌‌های مختلف در دانشگاه‌‌ها و پژوهشگاه‌‌های متعدد، یکی از راه‌‌های مؤثرتر برای دست‌‌یابی به نوآوری یا مقدمات نوآوری قلمداد می‌‌شود. این جنس از پژوهش‌‌ها، نه تنها به پرورش محققان خلاق کمک می‌‌کند، بلکه سیستم‌‌های مدیریت پژوهشی در علوم انسانی را با رشد چشم‌‌گیری روبه‌رو خواهد کرد.
 
وی بیان کرد: با وجود آنکه کنگره علوم انسانیِ اسلامی هیچ گاه خود را در سطح یک همایش علمی صرف محدود نکرده و برای خود در تولید علم سهم مهمی قائل بوده است، لکن طبیعی است که یکی از مزایای مهم کنگره‌‌های علمی، ارائه ویترینی از دستاوردهای تحقیقی طی یک بازه زمانی مشخص است. به جز پژوهش‌‌های انجام شده در طول سال که به تدریج در قالب کتب و نشریات علمی و پژوهشی تقدیم علاقه‌‌مندان شده است، کنگره در هر دوره ده‌‌ها مقاله پژوهشی ارزشمند به جامعه علمی تقدیم کرده است.
 
غلامی در پایان گفت: در پنجمین کنگره از 412 چکیده مقاله تأیید شده و همچنین 363 مقاله واصله، 164 مقاله در داوری‌‌های نهایی پذیرفته شده که از فردا تا پایان هفته، نزدیک به 60 مقاله در یازده کمیسیون تخصصی کنگره مورد بررسی قرار خواهد گرفت. تفاوت پنجمین کنگره با کنگره‌‌های قبلی یکی در اصالت دادن به کمیسیون‌‌های تخصصی و برپایی کمیسیون ها در زمانی موسع در دانشگاه‌‌ها و پژوهشگاه‌‌های مختلف و از همه مهم‌‌تر، عنایت بیشتر به نیازهای روز کشور است. در این دوره، کمیسیون‌‌های تخصصی علاوه بر ارائه مقالات منتخب، دو بخش جدید را به برنامه‌‌های خود اضافه کرده‌‌اند؛ بخش اول، نقد یک نظریه یا اثر علمی مهم و اثرگذار و بخش دوم، بحث آزاد میان اساتید به منظور افق‌گشایی برای آینده است که امیدواریم مورد استقبال دانش‌پژوهان قرار گیرد.
انتهای پیام
captcha