به گزارش ایکنا، کرسی ترویجی «بررسی شیوهها و علل گرایش غرب به مهدیپژوهی و مهدیستیزی با تأکید بر اندیشه مقام معظم رهبری» امروز، 10 آذرماه، در دفتر تبلیغات اسلامی برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین زهیر دهقانی، استاد مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه، در این نشست گفت: یکی از علتهای گرایش غرب به مهدیپژوهی بعد از انقلاب اسلامی و به کارگیری مهدی پژوهان در مراکز علمی، کمکردن باور به مهدویت و ایجاد شبهه و فعال کردن انتظار منفعلانه در میان باورمندان به انتظار است.
وی با بیان اینکه تعداد محققان غربی در زمینه مهدویت پس از انقلاب اسلامی سه برابر کل مستشرقان قبل از انقلاب است، تصریح کرد: حجم و گستردگی پژوهشهای مستشرقان در دو دهه اخیر قابل قیاس با دورههای قبل نیست و تلاش کردهاند تا باور مهدویت را با ایجاد تردید مسائلی نظیر خاستگاه این باور، ولادت امام و ... را زیر سؤال ببرند.
دهقانیآرانی اظهار کرد: اصالتدهی به نگاه خنثای سیاسی شیعیان اولیه و بدعت دانستن نگاه انقلابی؛ پررنگ کردن جنبههای حاشیهای مانند مدعیان، سفیانی و دجال و ... همچنین تمرکز بر مهدیگرایی معاصر در میان شیعیان و اهل سنت و انتساب آن به گروههای افراطی از جمله روشهای غرب در مهدیستیزی است.
این پژوهشگر مهدویت با بیان اینکه خاورشناسان هزینههای زیادی در این زمینه کرده و از خاورپژوهان کمسن و سال استفاده میکنند، اظهار کرد: قبل از سال دوهزار مهدیستیزی کمتر بوده، ولی بعد از آن عیانتر و بیشتر شده است. بعد از سال 2000 اسلامستیزی و مهدیستیزی در غرب فعال شد؛ زیرا مهدویت عنصری نامطلوب برای غرب بود.
وی با اشاره به نامه مقام معظم رهبری که راهی برای مقابله با اسلامستیزی در غرب بود، افزود: در مورد نامهای که مقام معظم رهبری به جوانان اروپایی نوشتند، کوتاهی زیادی داشتهایم و حتی در حد بروشور هم برای تبیین آن قدم برنداشتهایم.
این پژوهشگر مهدویت گفت: برای مقابله با جریان مهدویستیزی نباید فرصت زیادی برای مقابله انفعالی بگذاریم، بلکه باید وارد فاز تهاجمی شویم؛ رهبری فرمودند که نباید صرفاً به شبهات پاسخ دهیم، بلکه باید مطالبه داشته باشیم.
وی با بیان اینکه برخی از غربیها نگاه آخرالزمانی نادرستی دارند که باید به چالش کشیده شود، اظهار کرد: باید میان فعالیتهای مهدیپژوهی غربی در دانشگاهها و در فضای محیطی تفاوت قائل شویم.
دهقانی افزود: تحقیقات علمی اخیر غرب در مهدویت از جزئینگری، دقت و عمق پژوهشی بالایی برخوردار هستند؛ در مقابل در رسانهها با تصویری مشحون از دروغ و قلب واقعیات مواجه هستیم. همچنین در 150 سال گذشته، پژوهشهای غربیان در موضوع مهدویت از لحاظ کمی و کیفی تغییرات قابل توجهی داشته است.
کنجکاوی؛ اولین انگیزه غرب برای پرداختن به مهدویت
همچنین سیدرضی موسوی گیلانی، استاد دانشگاه و ناقد کرسی، گفت: یکی از کاستیها در مطالعات ما این است که زبان مستشرقان برای ما آشنا نیست و خلأهای زیادی در این زمینه داریم و حتی بخش زیادی از رویکردهای آنان هم برای ما شناخته شده نیست.
وی در نقد مقاله ارائهدهنده، افزود: مقاله تخصصی به دنبال روشن کردن یک موضوع است، نه اینکه بخواهیم همه مطالب در مورد یک موضوع را تفهیم کنیم، لذا در مقایسه با مقالات ترویجی، کوتاهتر و در حد مثلاً 6 صفحه است، در حالی که عنوان این مقاله خودش سه عنوان است. چکیده مقاله ناظر به مسئله نیست و علت آن این است که مقاله به یک موضوع نپرداخته است.
وی افزود: اگر نویسنده در مقام توصیف علل گرایش غرب به مهدیپژوهی میپرداخت، مطلب علمیتری ارائه میشد، ضمن اینکه علل این مسئله(مهدیستیزی) هم به صورت جامع بیان نشده است.
موسوی تصریح کرد: معتقدم اولین انگیزه غرب برای پرداختن به مقوله مهدویت از روی کنجکاوی بوده و نه ایجاد شبهه و سؤال و کمرنگ کردن باور مهدویت. پژوهشگری که میخواهد در حوزه مستشرقان کار کند، باید چندماه در میان آنان زندگی کند. به همین دلیل ما چون غالباً از فاصله دور به این کار میپردازیم، جامعیت لازم را در تحلیل نداریم.
وی بیان کرد: معتقدم که اگر مهدویت را به درستی برای برخی مستشرقین بیان کنیم، دیدگاه آنان را میتوانیم تغییر دهیم؛ به عنوان مثال، ریچاردسون بارها برای بنده ایمیل زده که قصد دارد به ایران سفر کند. کتب فقهی و غیرفقهی زیادی در حوزه داریم که به زبان آخوندی است و برای دیگران قابل فهم نیست؛ بسیاری از مستشرقان غربی، مهدویت را نمیفهمند و نمیشناسند و تصور میکنند یک استراتژی سیاسی از سوی جمهوری اسلامی ایران است.
موسوی در پایان تأکید کرد: خیلی از آنان دغدغه کشف حقیقت را دارند یا جاهل به موضوع هستند و صرفاً از روی عناد به این مسائل نمیپردازند.
انتهای پیام