
به گزارش
ایکنا؛ در این شماره از نشریه «فلسفه تربیت»، مقالاتی با عناوین «تبیینی روش شناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره)» نوشته سارا حنیفه زاده، علیرضا صادقزاده قمصری، احد فرامرز قراملکی و محسن ایمانی نائینی؛ «الگوی تربیت اخلاقی فایدهگرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه میل (الگوی پیشگیرانه)» تالیف شهناز شهریاری نیسیانی، رضاعلی نوروزی و محمد مشکات؛ «بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»» به قلم معصومه رمضانی فینی، خسرو باقری نوعپرست و یحیی قائدی؛ «جایگاه آموزش های آنلاین در پرورش مسئولیت پذیری اخلاقی با تاکید بر نظریه فلسفی کنش گر شبکه» نوشته امیر مرادی و سعید ضرغامی؛ «بررسی تطبیقی زمینه های ادبی شکل گیری پایدیا در یونان باستان و آموزه های حکمی و تربیتی در ایران باستان: با تاکید بر حماسههای ایلیاد و اودیسه و شاهنامه» به قلم محمدحسن میرزامحمدی و فریده داودیمقدم و «خودپیروی اخلاقی از منظر اخلاق اصالت تیلور و تبیین ملاحظات آن در تربیت» به قلم مرضیه عالی و محمد روانبخش منتشر شده است.
تبیینی روششناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت
نویسنده مقاله «تبیینی روششناختی از فرآیند تحلیل مفهومی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر اساس نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی (ره)» در چکیده مقاله خود آورده است هدف از این مقاله ارائه تبیینی روششناختی از فرایند تحلیل مفاهیم تربیتی در فلسفه تربیت با رویکرد اسلامی بر مبنای نظریه ادراکات اعتباری علامه طباطبایی است. تحقیق با روش استنتاجی (تحلیل پیشرونده) انجامشده است و پس از اشاره به مدعای اصلی نظریه مزبور، به استنتاج دلالتهای آن، در ارتباط با روششناسی این نوع تحلیل مفهومی میپردازد. اهم یافتهها: 1- بر اساس نظریه ادراکات اعتباری و تبیین خاص آن از رابطه بین واقعیتها و ارزشها، مفاهیم تربیتی، از نوع اعتباریات مابعدالاجتماع تلقی میشوند که فرایند پردازش آنها، در همۀ جوامع بشری به شیوه استدلالی جدل، باملاحظه مجموعهای از واقعیات و حقائق مربوط به نیازها و اغراض و مصالح ناظر به زندگی مطلوب انسان و نیز با توجه به استعدادها و شرایط واقعی تأثیرگذار بر آدمی، در جهت تنظیم و هدایت روابط انسانی دارای اثر نسبتاً پایدار در ابعاد شخصیت دیگران، جعل و ابداع عقلایی میشود؛ 2- مفاهیم تربیتی دارای این ویژگیها هستند: اعتباری و هنجاری بودن و درنتیجه عدم امکان اتصاف به صدق و کذب؛ رابطه تولیدی و ضروری نداشتن با قضایای بدیهی و نظری؛ امکان تحول و تغییر و امکان ارتباط روانشناختی جعل این نوع مفاهیم با نظر به مجموعه واقعیات و نیازهای وجود انسان؛ 3- اهم ملاکهای اعتباربخشی اینگونه مفاهیم عبارتاند از: الف- موجه بودن ارزشها و گزارههای پشتیبان؛ ب- سازگاری آنها با سایر ارزشهای مقبول اجتماعی؛ ج- کارآمد بودن این مفاهیم. در نهایت با تأکید بر تمایز میان عناصر ثابت و متغیر در نیازهای بشری و تفکیک نسبیت مفهومی از نسبیت مصداقی، جایگاه ثبات و نسبیت در فرآیند تحلیل مفاهیم تربیتی، مشخص شد.
الگوی تربیت اخلاقی فایده گرا با تاکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه میل
در چکیده مقاله «الگوی تربیت اخلاقی فایده گرا با تاکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه میل (الگوی پیشگیرانه)» میخوانیم، هدف پژوهش تدوین الگوی پیشگیرانه تربیت اخلاقی فایدهگرا با تأکید بر رفتارهای نامطلوب در دیدگاه میل است. روش بهکاررفته، توصیفی- تحلیلی است. بنا بر نتایج حاصله، رفتارهای نامطلوب شامل رفتارهای خطا (ناقض حقوق و آسایش دیگران)، و ناخوشایند است که وجودشان با توجه به قصور فرد در وظایف قابل تبیین است. هدف تربیت اخلاقی، خوشبختی، و تربیت اخلاقی در گستره موردنظر شامل ابعاد پیشگیری و مجازات است. مجازات به شکل مجازات قانونی و نکوهش بهعلت نقض حقوق و آشفته ساختن آسایش دیگران، و ازدستدادن حسننظر و ارتباطشان بهعلت رفتارهای فاقدمتانت شخصی نمود مییابد. اما منظور از پیشگیری، پیشگیری اولیه است که اصول حاکم بر آن، عدالت و تدبیراند. حاکمیت عدالت مربوط به رفتارهای ناقض حقوق اما حاکمیت تدبیر، در پیشگیری از هر دو رفتار خطا و در معنای مراقبت از نفس و مراقبت از استدلالهاست.
در رفتارهای ناخوشایند اصل حاکم همان تدبیر با معانی پیشگفته است، که این یافتهها تأییدیاست بر عقیده میل که «بنیادهای زندگی اخلاقی در عصرجدید، عدالت و تدبیراند». راهبردهای پیشگیری بهتناسب دو نوع رفتار نامطلوب، شامل تقویت وجدان و راهبردهای آگاهیبخش و بصیرتافزا هستند که پیوندشان با اصول، در الگوی پیشگیرانه مشخص شده است. بر اساس ارزیابی یافتههای حاصل از پیشگیری، اگرچه لحاظ نمودن تنبیههای معقول برای رفتارهای خطا و توجه به عدالت و تدبیر در تبیین رفتارهای نامطلوب، از وجوه مثبت دیدگاه میل است، اما به عقاید وی درزمینه رفتارهای ناخوشایند نقد وارد است؛ زیرا مداخلهها و تنبیههای لحاظ شده برای این رفتارها ضمانت اجرایی لازم را ندارند تا به خود ضرر نزنند و دارندگان رفتارهای ناخوشایند را اصلاح کنند. همچنین عقیده وی در مورد دِین افراد نسبت به یکدیگر، فاقد پشتوانه اجرایی قوی برای عمل در رابطه با دارندگان این رفتارهاست، که رفع این ضعفها، نیازمند تجدیدنظر در اصل ضرر میل و تصحیح و ترمیم برخی عقاید او است.
بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»
نویسنده مقاله «بررسی تطبیقی تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و «برنامه فلسفه برای کودکان»» در طلیعه نوشتار خود آورده است: مقاله حاضر مطالعهای تطبیقی جهت بررسی نسبت میان مبانی، اهداف و روش تفکر انتقادی در فلسفه اجتماعی هورکهایمر و برنامه فلسفه برای کودکان و نقد دو رویکرد است. در این راستا 3 سؤال پژوهشی مطرح شده است که مقاله حاضر در صدد پاسخگویی به این سؤالها ناظر به تبیین مبانی، اهداف و روش و نسبت میان آنها میباشد. برای پاسخگویی به این سؤالها روش پژوهش تطبیقی مورد استفاده قرار گرفته است. نتایج پژوهش بیانگر مشابهتها و همچنین تفاوتهایی در ابعاد مورد نظر است. بهعنوان مثال در حوزۀ مبانی، میتوان تأثیرپذیری از روش و منش سقراط و تأکید بر جایگاه اندیشهورزی در فلسفه بهجای موضوعات متافیزیکی را نام برد.
در حوزه اهداف، پرورش عقلانی و ساختن زندگی بهتر موضوعی است که هر دو دیدگاه به آن توجه دارند با این تفاوت که معنای زندگی بهتر در نظر هورکهایمر فراهم ساختن شادکامی برای بیشترین افراد ممکن است، اما در فلسفه برای کودکان زندگی بهتر به معنای زندگی در جامعهای دموکراتیک با شهروندانی متفکر و مسئول است. همچنین تفاوتهایی مثل انطباق با شرایط اجتماعی و جایگاه دانش در نقد اجتماعی مطرح شده است. در باب روش، تفاوت عمدۀ دو دیدگاه در این است که برنامه فلسفه برای کودکان قائل به ارائه روشی مشخص برای پرورش تفکر انتقادی است، اما هورکهایمر تفکر انتقادی را فرایندی در جریان و مداوم میداند و از ارائۀ روشی مشخص اجتناب میکند و تنها به نقد منفی اشاره میکند. نتایج این مطالعۀ تطبیقی میتواند برای طراحان برنامههای درسی در سیستمهای آموزشی به منظور ارائۀ الگویی برای پرورش تفکر انتقادی بهکار رود.
جایگاه آموزش های آنلاین در پرورش مسئولیت پذیری اخلاقی
در طلیعه مقاله «جایگاه آموزش های آنلاین در پرورش مسئولیت پذیری اخلاقی با تاکید بر نظریه فلسفی کنش گر شبکه» آمده است: هدف پژوهش حاضر، بررسی جایگاه موکها در پرورش مسئولیتپذیری اخلاقی با تأکید بر نظریه کنشگر-شبکه است. پژوهش حاضر فلسفی و روش آن از نوع تحلیل مفهومی و زبانی و تحلیل منطقی فرارونده است. اسناد تحلیلشده شامل دیدگاههای صاحبنظران، کتب، پیشینه مطالعاتی و پژوهشهای مرتبط در این زمینهاند. پژوهش نشان داد که بربنیاد نظریه کنشگر–شبکه و عاملیت همزمان انسان و فناوری و تأثیرگذاری متقابل آنها بر یکدیگر، موکها ابزاری خنثی نیستند و میتوانند دارای جایگاه دوگانه سازنده و غیرسازنده در پرورش مسئولیتپذیری اخلاقی باشند.
از یکسو از طریق تغییر نقش استاد و فراگیر، بهکارگیری رویکردهای تعاملی در تدریس، پرورش شایستگیهای اختصاصی و توسعه عدالت آموزشی زمینه پرورش مسئولیتپذیری اخلاقی را فراهم میکنند، از سوی دیگر، بهعلت غیرحضوری بودن، پذیرش بیقیدوشرط همه متقاضیان، شلوغ بودن کلاسها، وجود هویتهای کاذب و امکان ناشناختگی فراگیران، باعث کاهش مسئولیتپذیری میشوند. بر اساس نظریه کنشگر-شبکه و نگاه واسطهای، متقارن و شبکهای به انسان و مصنوعات میتوان چنین نتیجهگیری کرد که موکها از طریق تغییر ماهیت علایق و قصدهای کنشگران، زمینه پرورش مسئولیتپذیری یا مسئولیتگریزی اخلاقی آنها را فراهم کردهاند. این ابزار بهخودیخود فاقد ابزاری برای تقویت مسئولیتپذیری اخلاقی است اما این خلاء را میتوان با تعاملیتر کردن محیط یادگیری و استفاده بیشتر از فناوریهای چندرسانهای پر کرد.
خودپیروی اخلاقی از منظر اخلاق اصالت تیلور و تبیین ملاحظات آن در تربیت
نویسنده مقاله «خودپیروی اخلاقی از منظر اخلاق اصالت تیلور و تبیین ملاحظات آن در تربیت» در چکیده مقاله خود آورده است: هدف اصلی این پژوهش تبیین ملاحظات تربیتی حاصل از خودپیروی اخلاقی مبتنی بر تلقی چارلز تیلور از ایده اصالت است. این پژوهش شامل دو بخش است: بخش اول به تبیین ایده اصالت و اخلاق مبتنی برآن از منظر تیلور میپردازد. بنا بر یافته این بخش خودارجاعی مستور در ایده اصالت از منظر تیلور محدود به حیطه روش و شیوه زیستن است، نه حیطه محتوا. بخش دوم به تبیین ملاحظات تربیتی این موضوع اختصاص دارد. منظور از ملاحظات نه تنها اصول، بلکه هر آن چیزی است که بتوان (و یا باید) مبتنی بر یافتههای بخش پیشین برای امر تربیت لحاظ کرد یا پیشنهاد داد. در این بخش پنج ملاحظه تربیتی مبتنی بر دو اصل التزام و تعلق در دو بخش جداگانه استخراج شد. ملاحظات مبتنی بر اصل التزام عبارتاند از: 1-تقویت قوه استدلال، 2-تقویت حس تکلیفپذیری در قبال خویشتن، 3-تقویت خودآگاهی و خودگزینشی در انتخابهای اخلاقی و ملاحظات مبتنی بر اصل تعلق شامل موارد زیر است: 1-توجه به نقش ارتباطات اجتماعی و خانوادگی در امرتربیت، 2-توجه به گسست فرهنگی موجود بین والدین و فرزندان در امر تربیت.
انتهای پیام