ابراهیم فروزش، کارگردان سینما و تلویزیون، در گفتوگو با ایکنا، درباره وضعیت حاکم بر سینمای کودک اظهار کرد: سینمای کودک در دورهای کاملاً دچار افول شد و قدرت جریانسازیاش را در کشور از دست داد، اما خوشبختانه در دو سال اخیر فیلمهایی روی پرده رفتهاند که فروش خوبی هم داشتهاند و این فروش به چند اثر خلاصه است. به همین جهت شاهد تغییرات شگرفی در این عرصه نیستیم و دولت باید حمایت از آثار کودک را با جدیت دنبال کند.
وی افزود: در ابتدا باید بررسی کنیم آیا اقدامی در جهت ارتقای سینمای کودک صورت گرفته است؟ اخیراً در خانه سینما بخشی با عنوان سینمای کودک شکل گرفته که تشکیلات خاصی دارد اما مرور زمان روشن میکند که تأثیر این نهاد بر تولیدات کودک چقدر است. نکته مهم دیگر مضمون و محتوای فیلمهای کودک است که چندان با فرهنگ ایرانی و اسلامی همخوان نیست.
ضعف سختافزارها
این کارگردان تأکید کرد: قصد داریم از الگوهایی استفاده کنیم که پیشتر آزمایش شده و از آن جواب گرفتهایم و این الگوها هم عمدتاً غربی هستند. در ضمن سینمای ایران از نظر فنی هم محدودیتهای فراوانی دارد و گاهی حتی ابتداییترین امکانات را هم نداریم. این مسئله درباره سینمای کودک شکل جدیتری به خود میگیرد، زیرا کودک نیازمند فانتزیپردازی است و پرداختن به این امر هم ابزارهای خاص خودش را میطلبد. به همین جهت باید امیدوار بود مرکزی که در خانه سینما با این عنوان شکل گرفته است کارایی لازم را داشته باشد.
وی افزود: البته این نقاط ضعف به دانش فردی مربوط نیست، زیرا در جشنوارههای مختلف به خوبی میبینیم که جوانان انگیزه و استعداد فراوانی دارند. مثلاً در جشنواره فیلم کوتاه تهران چند اثر با محوریت کودک وجود داشت. در این آثار ضعف معنایی بسیار کمرنگ بود، زیرا رویکرد نوگرایانه جوانان این ضعفها را از میان برداشته، اما این آثار نیازمند پرورشاند و این وظیفه کانونهایی محسوب میشود که رسالتشان حمایت از سینما کودک است.
دشوارترین ژانر سینمایی
فروزش تأکید کرد: بحث دیگر که سینمای کودک را بسیار پیچیده و سختتر از دیگر ژانرهای سینمایی میکند جذابیت تصویری است که اصطلاحاً از آن به عنوان فانتزی یاد میکنند. البته این فانتزی باید در خدمت معنا باشد. اگر بخواهیم صرفاً فانتزیپردازی کنیم، مطمئن باشید که در دام تقلید از فیلمهای غربی گرفتار میشویم.
کارگردان فیلم سینمایی «سنگ اول» تأکید کرد: فیلمساز کودک باید حواشی این حوزه را کاملاً بشناسد. این حاشیهها از نگاه من به سواد رسانهای فیلمساز بازمیگردد. آگاهی در این عرصه نمودهای مختلفی دارد که انتظار میرود مباحثی چون روانشناسی کودک یا اصول تربیتی این قشر را در برگیرد، ولی متأسفانه عموماً اقدامات لازم انجام نمیگیرد و روی این موضوع باید تمرکز ویژه کرد.
وی با بیان اینکه باید بین فیلم کودک و نوجوان فرق گذاشت، بیان کرد: مسئله مهم این است که عموماً فیلمسازان به فرق فیلم کودک و نوجوان توجه نمیکنند و این دو را یکسان میپندارند، زیرا وقتی برای نوجوانان فیلم میسازیم و آن را در معرض دید کودکان قرار میدهیم نباید انتظار داشته باشم که برای کودک جذاب باشد، چون نیازهایش را در آن مشاهده نمیکند و این دو حوزه باید کاملاً از هم تفکیک شود و در بسیاری از کشورهای صاحب سینما نیز این تفکیک اتفاق افتاده است.
فروزش ابراز کرد: سواد رسانهای از دیدگاه من به معنای احاطه سینماگر به عواملی است که رسانه از او میطلبد. او موظف است که علاوه بر دانش آکادمیک، پژوهش هم کند. فرض کنید مدیری سواد رسانهای نداشته باشد. به همین جهت او نمیتواند فیلمهای خوب و بد را درک کند و حتی شاید تولید این آثار را بیفایده بداند.
انتهای پیام