درس‌هایی که از کرونا می‌توان آموخت
کد خبر: 3883978
تعداد نظرات: ۱ نظر
تاریخ انتشار : ۱۹ اسفند ۱۳۹۸ - ۱۰:۱۶
یادداشت/

درس‌هایی که از کرونا می‌توان آموخت

عضو انجمن سواد رسانه‌ای ایران طی یادداشتی ارسالی به ایکنا، به درس‌هایی که می‌توان در شرایط کنونی از شیوع ویروس کرونا گرفت اشاره کرد.

به گزارش ایکنا، خسرو سلجوقی، عضو انجمن سواد رسانه‌ای ایران، طی یادداشتی ارسالی به این خبرگزاری، به درس‌هایی که می‌توان در شرایط کنونی از شیوع ویروس کرونا گرفت اشاره کرده و کرونا را مربی حاذق دانسته است. ویروسی که پنجه در پنجه تو می‌نهد و بر زمینت می‌افکند تا برخیزی و از ضعف قدرت بسازی. چند صباحی تو را منکوب می‌کند تا با او مبارزه کنی و به‌ این‌ ترتیب، نیرو‌های ناشناخته خویش را بشناسی. در این یادداشت آمده است:
 
«به نام آفریننده کرونا
آیا کرونا، معلم آخر است؟
ارسطو، این فیلسوف جامع و اندیشمند بزرگ همه دوره‌ها را، معلم اول نام نهادند و این البته نشانگر مقام فاخر معلمی است. اکنون، می‌سزد که ما کرونا را معلم آخر بنامیم؟ اما چنان‌که در تعبیر انگلیسی‌ زبانان آمده، آخرین، فروترین نیست و بسا که فراترین باشد. معلم آخر، اینجا نشانگر آخرِ معلمی است؛ اما آموزه‌های این معلم آخر کدامند که او را شایسته این نام می‌کنند؟

نخست، کرونا تصویر ما را از جهان دگرگون کرد. او نشان داد که جهان اسرارآمیز است و این را عیان کرد که چگونه طومار حیات بشر، با همۀ طول و عرض تمدنش، می‌تواند با خُردپایی ناچیز در هم‌ پیچیده شود و همچون پاره کاغذی، مچاله و به دور افکنده شود.
 
آدمی باید بیاموزد که جهان پر از اسرار ناشناخته است و او در غار هزارتویی گام می‌زند که از هر کناره‌اش رازی بیرون می‌جهد و تا کرانه سر می‌کشد. او همچنین نشان داد که در این جهان، ماده و معنا در هم‌ خلیده‌اند و جسم و جان در هم پیچیده‌اند؛ چنان‌که جان گران تو در گرو جسمی ارزان و ناچیز، چون کروناست؛ و ما چه به‌خوبی آموختیم که پاسداشت جان، در گرو چشمداشت به پاکیزگی در جسم است.

دوم، کرونا معرفت‌شناسی ما را تحول بخشید. او نشان داد که واقعیت‌هایی در جهان وجود دارند که نمی‌توان آن‌ها را نادیده گرفت و از آن‌ها عبور کرد، بلکه باید در برابر آن‌ها سر فرود آورد. سازه‌گرایان کجایند تا ببینند که همه‌ چیز ساختۀ ذهن ما نیست و واقعیت‌هایی سترگ وجود دارند که راه ما را می‌بندند و ما را به شناخت خود وا می‌دارند.
 
آری این ذهن خلاق ماست که باید جامه‌ای در خور قامت این واقعیت‌ها بدوزد، اما نه جامه‌ای برای هیچ‌کس و هیچ‌چیز. ما هستیم که با سازه‌های ذهنی خود، کرونا را معلم آخر می‌نامیم، اما آیا این اسم بی‌مسمایی است؟

سوم، کرونا اخلاق و ارزش‌ها را زیر و رو کرد. او یک برابری‌خواه بزرگ است. او برابری انسان‌ها را در برابر دیدگان ما قرار داد. در چشم او پاپ و پیرو یک حکم دارند. او شاه را بر همان زمینی می‌کوبد که گدا دیر زمانی بر آن زیسته است. فراتر از این برابری‌خواهی، کرونا «من» را به «ما» تبدیل کرد و به‌ خوبی نشان داد که انسان‌ها نه‌ تنها برابر، بلکه تنگاتنگ در بر یکدیگرند و سرنوشت همۀ آن‌ها، چون تار و پودی در هم پیچیده است.
 
چنین نیست که اگر کسی گلیم خویش را از آب برگیرد، بتواند در گوشۀ عزلتی، مأوی بگیرد و در حباب بستۀ خویش زندگی کند. یا همه با هم زنده می‌مانید یا همه با هم می‌میرید؛ این است آموزه سترگ کرونا. با این آموزش، او کلید طلایی اخلاق را در دستان ما نهاد. این کلید طلایی، غلبه بر خودمحوری است و در این سخن حکیمانه جلوه‌گر شده است که آنچه را بر خود نمی‌پسندی بر دیگران مپسند.

سرانجام، باید گفت که کرونا یک مربی حاذق است. پنجه در پنجه تو می‌نهد و بر زمینت می‌افکند تا برخیزی و از ضعف قدرت بسازی. چند صباحی تو را منکوب می‌کند تا با او مبارزه کنی و به‌ این‌ ترتیب، نیرو‌های ناشناختۀ خویش را بشناسی.
 
او سرانجام پشت خویش را به خاک خواهد نهاد تا تو قدرت خود را بازیابی. این ترفند او برای رشد تو است. او باز روزی از روزنی دیگر و با نامی دیگر به تو حمله‌ور خواهد شد. او می‌آید تا غرور تو، این قدرت پوشالی را در هم بشکند و قدرت واقعی تو را از نهادت بیرون کشد. آری، آیا کرونا معلم آخر است؟»
انتهای پیام
انتشار یافته: ۱
در انتظار بررسی: ۱
غیر قابل انتشار: ۰
سارو
|
Iran (Islamic Republic of)
|
۱۳۹۸/۱۲/۲۵ - ۲۲:۴۹
6
14
بسیار عالی بود
captcha