به گزارش ایکنا، کشورهای جهان عرب که در دهه گذشته با خیزشهای مردمی روبهرو بودند، سال 2020 را با ویروس کرونا و عواقب سیاسی، اجتماعی و اقتصادی آن شروع کردند. از زمان تأیید اولین مورد از ابتلا به ویروس کرونا در کشورهای عربی، جهان عرب تلاش کرده تا آنجایی که ممکن است علاوه بر مقابله با این بیماری، از بروز مشکلات اجتماعی و سیاسی، که گاه میتواند به طور کامل موجودیت یک نظام سیاسی را به خطر بیندازد و حتی سرنگونی آن را در پی داشته باشد، جلوگیری کند.
این وضعیت در حکومتهای کشورهای عربی، که فاقد کارایی و پاسخ به نیازهای اجتماعی و اقتصادی شهروندان خود هستند، بیشتر قابل توجه است. جهان عرب که دهه گذشته را با تغییرات عمیق سیاسی و اجتماعی در قالب خیزشهایی تازه تجربه کرده بود، حالا سایه تغییراتی را بر روی خود میبیند که آغازگر آن نه خودسوزی یک دستفروش بلکه یک ویروس است.
از زمان اولین گزارشها در مورد ابتلا به کرونا در کشورهای عربی در بعضی از آنها میزان ابتلا بیشتر بوده است. با وجود این در برخی مواقع بهطور عمدی یا به دلیل نبود امکانات دقیق آمار بهروز و دقیقی که تعداد مبتلایان، فوتشدگان و بهبودیافتگان را اعلام کند؛ وجود ندارد. اما این موضوع باعث نشده که نگرانیها در مورد ناتوانایی کشورهای عربی در مقابله با کرونا به خصوص کشورهایی مانند لیبی، یمن و سوریه که درگیر جنگ و تنش هستند، افزایش پیدا نکند. این در حالی است که به دلایل مختلف، کشور عربی کومور هنوز هیچ موردی را گزارش نکرده است. با این حال، این لزوماً به معنای نبود موارد غیرقابل شناسایی نیست. برای به حداقل رساندن آلودگیها و انتقال ویروس از فرد به فرد، بسته شدن فرودگاهها و سایر مقاصد ورود و خروج به کشورها و قرنطینه خانگی از جمله اقداماتی است که دولتهای جهان برای مقابله با شیوع کرونا انجام میدهند.
با این همه با توجه به شرایط نامساعد سیاسی و اقتصادی منطقه عربی و جنگهای داخلی که برخی از کشورهای آنجا را ویران کرده است، انتظار میرود که در برخی کشورها تلاش برای پاسخ به این بیماری موفقیتی نداشته باشد. عواملی مانند دانش فنی محدود و تخصص در بخشهای مرتبط با فناوری، منابع انسانی و مالی ضعیف و ناکارآمدی بوروکراسی، موانع جدی بر سر راه شیوع کرونا نه تنها در کشورهای عربی بلکه در هر کشوری محسوب میشوند.
گذشته از مشکلات موجود در اجرای اقدامات کنترل اجتماعی در مقیاس بزرگ، حتی برای رژیمهایی با ماهیت اقتدارگرایانه(مانند بیشتر کشورهای عربی)، هزینه اقتصادی و اجتماعی محدودیتهای شدیدی که از سوی دولتهای عربی اعمال میشود، میتواند بسیار زیاد و در نهایت تحملناپذیر باشد. یکی از این مشکلات در رابطه با پناهندگان جنگهای سوریه، لیبی و ساکنان اردوگاههای فلسطینی است که بدون داشتن حداقل شرایط بهداشتی زندگی میکنند و این باعث خواهد شد که در صورت گسترش ویروس کرونا در بین این افراد هزینههای انسانی گسترده و گاهی جبرانناپذیر برای این افراد و دولتهای میزبان داشته باشد.
در حال حاضر، اولین آثار ویروس کرونا بر اقتصاد منطقه و کشورهای عربی احساس میشود. اولین ضربه کرونا به مانند سایر کشورهای درگیر با این ویروس به صنعت گردشگری بود. با لغو گسترده سفرها و خدمات توریستی در برخی کشورهای عربی که به واسطه ورود گردشگران از مناطق مختلف جهان، اشتغالزایی و درآمد خوبی در آنها ایجاد شده بود، اقتصاد برخی از این کشورها ضربه خورد.
عربستان سعودی مثال خوبی در این زمینه است. در 4 مارس(14 اسفند) دولت عربستان مجوزهای سفر عمره را بهطور کامل لغو کرد. این در شرایطی است که همچنان احتمال برگزاری مراسم حج تمتع همچنان نامعلوم است. تعداد کل زائران سالانه بیش از 20 میلیون نفر است.
با نگاهی به سایر کشورهای عربی درمییابیم که صنعت گردشگری بهطور مستقیم و غیرمستقیم در حدود 15درصد از تولید ناخالص داخلی مصر، 14درصد اردن، 12درصد تونس و 8 درصد از تولید ناخالص داخلی مراکش نقش دارد. از آنجا که گردشگری، صنعتی وابسته به کارگران و خدمات است، فلج شدن فعالیت اقتصادی آن به دلیل بحران جهانی ویروس کرونا، ضربهای شدید به اشتغال و معیشت تعداد زیادی از خانوادهها است. این در حالی صورت میگیرد که پیشبینیهای اوایل سال جاری رشد قابل توجه درآمدهای گردشگری در سراسر منطقه را در طول سال 2020 تخمین زده بود و در طی چند هفته، این پیشبینیها از هم پاشیده شد.
البته این تمام ماجرا نیست. بحران ویروس کرونا با «جنگ قیمت»، درهم آمیخته و این باعث شده است که قیمت نفت خام به کمترین میزان خود در 20 سال اخیر برسد. دلیل اصلی این کاهش قیمت، کاهش تقاضا از سوی واردکنندگان بزرگ نفت مانند چین است. کاهش تقاضای نفت چین که مشتری اصلی نفت عربستان است، باعث شد ریاض به دنبال توافق برای کاهش تولید با دیگر کشورهای تولیدکننده نفت باشد. افزایش بیش از حد تولید به دلیل به توافق نرسیدن دو بازیگر بزرگ بازار نفت جهان(عربستان و روسیه) سقوط ناگهانی قیمت نفت را منجر شد.
اما سؤالی که در این میان مطرح شده این است که آیا این مشکلات اقتصادی باعث خواهد شد که دوباره شاهد خیزشهای مردمی در کشورهای عربی باشیم؟ پاسخ به این سؤال با توجه به ساختار اجتماعی و اقتصادی کشورهای عربی و عامل به وجود آورنده این بحران اقتصادی متفاوت است. در واقع بحران اقتصادی به وجود آمده برخلاف خیزشهای عربی و تظاهراتهای اعتراضی سال گذشته در عراق، بیشتر از ناکارآمدی مسئولان و دولتمردان، به دلیل اتفاقی است که تمامی کشورها را تحت تأثیر قرار داده اما سوءمدیریت دولتمردان عرب باعث وخامت اوضاع شهروندان شده است.
برای مثال در مورد الجزایر این احساس گسترده وجود دارد که سیستم سیاسی پاسخگو و مسئولیتپذیر نیست و برای ساختن یک کشور مدنی با تفکیک قوا و حکومتداری متناسب با نیازهای مردم، نیاز به اصلاحات عمیق دارد. اما شیوع کرونا بُعد دیگری از این مشکلات حکومتی را نشان داد. در حالی که حاکمان الجزایر از فروش هیدروکربنها درآمد بالایی داشتند، این فرصت را داشتند که با پرداخت یارانه و کمکهای مالی به آرامش جامعه کمک کنند اما این اتفاق رخ نداد. چیزی که روشن است با کاهش چشمگیر درآمدهای نفتی امسال، همراه با کاهش نگران کننده ذخایر ارزی، چشمانداز الجزایر طی چند سال آینده اطمینانبخش نیست.
عراق و لبنان از اکتبر سال 2019 تظاهراتهایی را تجربه کردهاند که خواستار پایان دادن به فساد دولتی برای اصلیترین و اساسیترین نیازهای خود هستند. شکستهای متعدد دولت و عدم حضور رهبران سیاسی با مشروعیت و ظرفیت برای حل این مشکلات عظیم و فرقهگرایی گسترده در این کشورها وجود دارد و گسترش کرونا در این کشورها میتواند به مانند موتوری برای بروز اعتراضات جدید عمل کند.
عراق از افت شدید درآمدهای نفتی که ناشی از جنگ قیمت که اخیراً توسط عربستان سعودی آغاز شده، رنج میبرد و از سوی دیگر، لبنان با بحرانهای متعدد همزمان و عمیق روبهرو است. کاهش ارزش شدید پوند لبنان(بیش از 40 درصد از ارزش خود را از اکتبر گذشته از دست داده است) و کمبود ارز خارجی در اقتصاد به شدت دلاری باعث از دست رفتن بسیاری از مشاغل، تورم و مشکلات جدی در واردات کالاهای اساسی از جمله مواد پزشکی و بهداشتی شده بود و تمام اینها قبل از شیوع کرونا در این کشور رخ داد.
خطرناکترین بیماری همهگیر در جهان به کشورهای عربی ضربه سختی را وارد کرده است، در حالی که منطقه از قبل، تحت فشار زیادی از طرف سیستمهای ضعیف حمایتی اجتماعی و بیکاری بالای جوانان قرار داشت.
اینها برخی از عواملی است که طی دهه گذشته منجر به شورش و بسیج گسترده اجتماعی علیه رژیمها در چندین کشور شد. گسترش COVID-19 پیامدهای سیاسی، اقتصادی و امنیتی زیادی دارد که منجر به بیثباتی بیشتر در چنین منطقهای میشود. پاسخ به این مطالبات میتواند اصلاحات ساختاری یا سرکوب معترضان باشد و یقیناً کشورهای عربی روزهای پساکرونایی سختتری را در قیاس با سایر کشورها خواهند داشت.
گزارش از محمدحسن گودرزی
انتهای پیام