علی فیروزآبادی، روانپزشک و متخصص اعصاب و روان، در گفتوگو با ایکنا، با بیان اینکه هر چند طرح فاصلهگذاری اجتماعی، گسترش کووید۱۹ را کند میکند، اما بدون شک بر سلامت روان و بهروزی افراد در کوتاهمدت و درازمدت تأثیر منفی خواهد داشت، اظهار کرد: در واقع همهگیری کووید۱۹ یک رویداد آسیبزا و تروماتیک است که همگی در حال تجربه آن هستیم و شایع شدن مشکلات روان منطقی است.
وی با تأکید بر اینکه آموزش، غربالگری افراد دارای علامت و در دسترس بودن امکانات درمانی برای مقابله با چنین پیامدهایی ضروری است، ادامه داد: همهگیری کووید۱۹ موجب افزایش قابل توجه اضطراب، افسردگی، مصرف مواد مخدر، احساس تنهایی و خشونت خانگی و اجتماعی شده و همچنین با تعطیلی مدارس، احتمال بروز اپیدمی کودکآزاری محتمل است. بررسی جدید انجمن روانپزشکی آمریکا حاکی از آن است که کووید۱۹ به شکل جدی بر سلامت روان بزرگسالان آمریکایی تأثیر گذاشته است، به طوری که نیمی از آنها درجات بالایی از اضطراب را گزارش کردهاند.
چیره شدن بر دوری اجتماعی
این روانپزشک تصریح کرد: برای مقابله با مشکلات بهداشت روان در این روزها سه گام اساسی از سوی متخصصان پیشنهاد شده است که اولین گام، برنامهریزی برای رویارویی با تنهایی اجتنابناپذیر و پیامدهای آن و یافتن راههایی برای مقابله در شرایطی است که مردم بیش از پیش از نظر فیزیکی و اجتماعی منزوی میشوند. بدین جهت استفاده از تکنولوژی برای چیره شدن بر دوری اجتماعی و فراهم کردن مکانهای مجازی برای دعا، قرائت قرآن، یوگا، ورزش و دیگر فعالیتهای جمعی قطعاً کمککننده خواهد بود.
فیروزآبادی افزود: با وجود اینکه امروز کارفرمایان، مدیران و مسئولان آموزش و پرورش، برای مدارس شرایطی را ایجاد کردهاند که کار و تکالیف تحصیلی در خانه فراهم باشد، اما با چنین تمهیداتی بخشی از جامعه همچنان منزوی و تنها میماند؛ لذا این امر لزوم طراحی برنامههایی را برای غربالگری و رسیدگی به این افراد مطرح میکند.
این متخصص اعصاب و روان دومین گام برای مقابله با مشکلات بهداشت روان در این روزها را تکوین سازوکارهایی برای تداوم بقا، گزارش موارد و مداخله به ویژه در شرایط مواجهه با خشونت خانگی و کودکآزاری دانست و اظهار کرد: افراد در معرض آسیب امکانات و فرصتهایی اندک برای گزارش و درخواست کمک در چنین شرایطی دارند. لذا سیستم بهداشت روان باید قادر به برقراری تعادل میان فاصلهگذاری اجتماعی و در دسترس بودن مکانهایی امن برای جمعیت در معرض خطر باشد.
وی گفت: گام سوم برای مقابله با مشکلات بهداشت روان در روزهای کرونایی، آموزش گروههای غیرحرفهای برای فراهم کردن کمکهای اولیه روانشناختی به جامعه و خانوادههاست. با توجه به شرایط کنونی میتوان به افراد عادی آموزشهایی را ارائه داد تا بتوانند دیگران را ارزیابی و در صورت لزوم، حمایت کنند؛ باید توجه کنیم که چنین زمانهای دشواری، فرصتی را برای درک بهتر ظرفیتهای جامعه برای ارائه شیوههای پیشگیرانه و خدمات اولیه در یک مقیاس ملی فراهم میکند.
تبعات قرنطینه خانگی بر بهداشت روانی
فیروزآبادی در ادامه به تبعات قرنطینه خانگی بر بهداشت روانی افراد و اختلالاتی که انتظار بروز یا تشدید آنها را در قرنطینه باید داشته باشیم، اشاره کرد و گفت: یکی از این موارد اختلال تطابقی است. این اختلال سادهترین اختلال روانپزشکی است که در نتیجه برخورد فرد با یک عامل فشار رخ داده و عملکرد او را به شکل منفی تحت تأثیر قرار میدهد. البته انتظار میرود که با برداشته شدن عامل فشار، فرد به عملکرد سابق خود برگردد، اما در مواردی که فشار تداوم داشته باشد، احتمال پدیده اختلال تطابقی مزمن نیز ممکن خواهد بود. این اختلال میتواند مقدمهای برای بروز اختلالات شدیدتر باشد.
وی تصریح کرد: میتوان پیشبینی کرد که بیشتر ما در این روزها درجاتی از این اختلال را داشته باشیم که باید به آن به عنوان بخشی اجتنابناپذیر نگاه کرد و ضروری است که تمهیداتی را در پیش گیریم تا از شدت علائم، پیشگیری کنند.
این روانپزشک ادامه داد: تداوم لحظات تکراری ماندن در خانه، برخورد مکرر با اخباری که از بیماری و مرگ و میر سخن میگویند و تکراری شدن شرایط، در بعضی افراد بیانگر فضایی آخرالزمانی است که در برابر آن حس درماندگی و ناتوانی میکنند و افسردگی را ایجاد میکند. احساس نداشتن کنترل بر وقایعی که پیرامون انسان جریان دارد و تجربه تنهایی به این افسردگی دامن میزند و برای مقابله با آن باید به تمهیداتی اندیشید تا انسانها را از حالت انفعالی به وضعیتی فعال ولو به شکلی حداقلی سوق دهد.
وی اختلال هراس را یکی دیگر از اختلالات شایع این دوران بیان کرد و گفت: نگرانی در مورد آینده و اینکه در نهایت چه خواهد شد، برای بسیاری از افراد آزاردهنده است. این مسئله میتواند به حملات هراس منجر شود. بهویژه اینکه با عفونتی سر و کار داریم که از علامت اصلی آن تنگی نفس است؛ بنابراین فرد در قالب حملات هراس میتواند دچار نگرانی بیش از حد در مورد ابتلا به کرونا شود که این امر اضطراب او را دوچندان خواهد کرد.
تفکر در جنبههای ناخودآگاه زندگی
فیروزآبادی با اشاره به اینکه کرونا انسان را مجبور به تفکر در خصوص جنبههایی از زندگی میکند که پیش از این، آنها را به پستوهای ناخودآگاه خود تبعید کرده بودیم، گفت: اندیشیدن به مرگ بار اضطرابی را به انسان تحمیل میکند و همه به یکسان به آن پاسخ نمیدهند. همچنین میتوان انتظار داشت که برخی افراد دچار افکار مکرر وسواسی در مورد احتمال ابتلای خود و دیگری به عفونت شده و با شدتی فراتر از معمول دست به ضدعفونی و پاکسازی پیرامون خود بزنند که برای دیگران نیز آزاردهنده باشد.
این متخصص اعصاب و روان خودبیمارانگاری را از دیگر اختلالهای این دوران دانست و گفت: در این اختلال فرد به شکل مکرر، بدن خود را زیر ذرهبین گذاشته و کوچکترین تغییری در آن را دال بر شروع بیماری تلقی میکند و مکرر به آزمایشگاه و پزشک و بیمارستان مراجعه میکند تا از زبان متخصصان این کلمه آرامبخش را بشنود که چیزی نیست.
وی یکی دیگر از اختلالات این دوران را اختلال تجزیهای بیان کرد و افزود: تجزیه، واکنشی دفاعی در برابر فشار روانی است که افراد قادر به هضم و درک آن در برخورد اول نیستند چراکه شدت آن از تحمل آنها فراتر است؛ بنابراین برای کمکردن از بار آن، فرد بر پاککردن صورت مسئله تلاش میکند. گویی هیچ اتفاقی نیفتاده است و فرد میکوشد تا حد امکان آن را از ذهن خود دور کند. البته میتوان پیشبینی کرد که این روش، تأثیر فشار روانی بر ذهن را از بین نبرد و ما با فردی روبرو شویم که بین دو وضعیت کرختی، منگی و بیخبری از یک سو و برانگیختگی، بیقراری، خشم و وحشت و کابوسهای شبانه از سوی دیگر در نوسان است.
فیروزآبادی ادامه داد: کرونا به منزله استرس شدیدی عمل میکند که همانند تمامی عوامل فشار شدید علایمی قابل پیشبینی در افراد به وجود میآورد. هرگاه فرد به گروههایی از جامعه متعلق باشد که در معرض برخورد مستقیم با تبعات بیماری و مرگ و میر برخاسته از آن باشد، احتمال بروز این علایم در وی دوچندان میشود.
فروپاشی موقت روانی
این روانپزشک اظهار کرد: فشار برخاسته از قرنطینه، بمباران ذهن با اخبار ناگوار و تأثیر تنهایی در برخی از افراد میتواند به فروپاشی موقت روانی بینجامد و رابطه آنها را با واقعیت قطع کند. بر همین اساس بروز توهم و هذیان که گاهی بر پایه تصوری بیمارگونه در مورد ویروس و تبعات آن است، از علایم اختلال روانپریشانه موقت هستند.
وی در خصوص افزایش مصرف مواد مخدر و اعتیادآور در این دوران نیز اظهار کرد: قطعاً تنهایی و بار روانی برخاسته از آن در این شرایط برخی افراد را به سوی تسکین خود از طریق مصرف مواد مخدر و مانند آنها سوق میدهد و قابل پیشبینی است که شیوع اعتیاد در این زمان بالا رود. علاوه بر این، با گروهی از افراد سر و کار داریم که پیش از این از انواع اختلالات روانپزشکی رنج میبردند و در این زمان در معرض تشدید علایم قرار دارند. این افراد که پیش از این تحت کنترل بودهاند نیازمند توجه ویژه هستند، چراکه در صورت عود، بار اضافی را بر سیستم درمانی کشور تحمیل میکنند.
فیروزآبادی با تأکید بر اینکه اهمیت پرداختن به بهداشت روان جامعه و غافل نشدن از تبعات آن در این دوران کمتر از خود عفونت نیست، گفت: اکنون با شکلگیری تدریجی ابرهایی در افق بهداشت روان جوامع روبهرو هستیم که در صورت نادیده انگاشتن آنها، باید منتظر طوفانی مهیب و ویرانگر در آینده باشیم. هر کدام از اختلالاتی که به آنها اشاره شد برای پیشگیری و درمان نیازمند تمهیداتی خاص هستند که همفکری و مشارکت دستاندرکاران بهداشت روان و سیاستگذاران را طلب میکند.
انتهای پیام