عدالت‌طلبی؛ روحیه و مشی جامعه اسلامی
کد خبر: 3896942
تاریخ انتشار : ۱۸ ارديبهشت ۱۳۹۹ - ۱۰:۴۶
سیاست و اقتصاد در قرآن/ 13

عدالت‌طلبی؛ روحیه و مشی جامعه اسلامی

عدالت به حدی در نگاه اسلامی جایگاه بلندی دارد که بنیان اصلی تحقق یک جامعه آرمانی دانسته شده و خداوند بر رعایت عدالت در همه وجوه و در برابر همه انسان‌ها فارغ از جایگاه اجتماعی، ثروت، دین، مذهب و قومیت تأکید کرده است. همچنین، طبق آیه 135 سوره نسا عدالت‌طلبی باید به خلق و خو و روحیه مسلمانان و امت اسلامی تبدیل شود.

قرآن کریم

عدالت از جمله مفاهیم و ارزش‌ها اساسی بشری و الهی است که ابعاد مختلف سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی دارد و از طرفی در رابطه فرد با خود، با خدا، با دیگران و در روابط بین مردم و حکومت مطرح می‌شود.

به لحاظ همین اهمیت است که آیات متعددی از قرآن به این مفهوم اساسی از ابعاد مختلف اشاره کرده‌اند. لذا در اسلام رسیدن به جامعه ایده‌ آل جز با تحقق عدالت میسر نیست. البته تعاریف متعددی نیز از همین مفهوم انجام گرفته اما دو تعریف ساده و در عین حال برخاسته از نگرش دینی عدالت عبارت‌اند از:

ـ «العدل وضع الشئ فی موضعه»؛ عدل یعنی قرار دادن هرچیزی در جایگاه مناسب خودش.

ـ «العدل اعطاء کل ذی‌حقّ حقّه»؛ عدالت یعنی دادن حق هر صاحب حقی به خودش.

در قرآن و نگاه دینی آنقدر عدالت با اهمیت شمرده شده که حتی باید نسبت به دشمنان نیز بر اساس عدالت رفتار کرد و دشمن بودن مجوزی بر توجیه ظلم دانسته نشده است.


بیشتر بخوانید:


یکی از این آیات قرآن که جایگاه بالای عدالت را به خوبی بیان کرده آیه 135 سوره نساء است که می‌فرماید: «يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا كُونُوا قَوَّامِينَ بِالْقِسْطِ شُهَدَاءَ لِلَّهِ وَلَوْ عَلَىٰ أَنْفُسِكُمْ أَوِ الْوَالِدَيْنِ وَالْأَقْرَبِينَ ۚ إِنْ يَكُنْ غَنِيًّا أَوْ فَقِيرًا فَاللَّهُ أَوْلَىٰ بِهِمَا ۖ فَلَا تَتَّبِعُوا الْهَوَىٰ أَنْ تَعْدِلُوا ۚ وَإِنْ تَلْوُوا أَوْ تُعْرِضُوا فَإِنَّ اللَّهَ كَانَ بِمَا تَعْمَلُونَ خَبِيرًا؛ اى كسانى كه ايمان آورده‌ايد، پيوسته به عدالت قيام كنيد و براى خدا گواهى دهيد، هر چند به زيان خودتان يا [به زيان‌] پدر و مادر و خويشاوندان (شما) باشد. اگر (يكى از دو طرف دعوا) توانگر يا نيازمند باشد، باز خدا به آن دو (از شما ) سزاوارتر است؛ پس، از پى هوس نرويد كه در نتيجه از حق‌ عدول كنيد. و اگر به انحراف گراييد يا اعراض نماييد، قطعاً خدا به آنچه انجام مى‌دهيد آگاه است.»

قیام برای عدالت؛ از نشانه‌های ایمان

در واقع می‌توان گفت این آیه عدالت را در همه وجوه آن، نسبت به خود، نزدیکان و آحاد اقشار جامعه بیان کرده و بر رعایت آن حتی اگر به ضرر خود فرد و نزدیکانش باشد، تأکید کرده است و قیام برای برپایی عدالت را از نشانه‌های ایمان برشمرده است.

در تفسیر نمونه پیرامون این آیه آمده است: «به تناسب دستورهایى كه در آيات گذشته درباره اجراى عدالت در خصوص مورد يتيمان و همسران داده شده، در اين آيه يك اصل اساسى و يك قانون كلى درباره اجراى عدالت در همه موارد بدون استثناء ذكر مى‌كند و به تمام افراد با ايمان فرمان می‌دهد كه قيام به عدالت كنند.

بايد توجه داشت كه قوامين جمع قوام به معنى بسيار قيام‌كننده است؛ يعنى بايد در هر حال و در هر كار و در هر عصر و زمان قيام به عدالت كنيد كه اين عمل خلق و خوى شما شود و انحراف از آن بر خلاف طبع و روح شما باشد.

سپس براى تأكيد مطلب مسئله شهادت را عنوان كرده، می‌فرمايد: به خصوص در مورد شهادت بايد همه ملاحظات را كنار بگذاريد و فقط به خاطر خدا شهادت به حق دهيد، اگر چه به زيان شخص شما يا پدر و مادر و يا نزديكان تمام شود؛ اين موضوع در همه اجتماعات و مخصوصاً در اجتماعات جاهلى وجود داشته و دارد كه معمولاً در شهادت دادن، مقياس را حب و بغض‌ها و چگونگى ارتباط اشخاص با شهادت‌دهنده قرار مى‌دهند اما حق و عدالت براى آن‌ها مطرح نيست.

همان‌طور كه آيه اشاره می‌كند اين كار با روح ايمان سازگار نيست، مؤمن واقعى كسى است كه در برابر حق و عدالت، هيچگونه ملاحظه‌اى نداشته باشد و حتى منافع خويش و بستگان خويش را به خاطر اجراى آن ناديده بگيرد. ضمناً از اين جمله استفاده می‌شود كه بستگان مى‌توانند با حفظ اصول عدالت به سود يا به زيان يكديگر شهادت دهند.

سپس به قسمت ديگرى از عوامل انحراف از اصل عدالت اشاره كرده می‌فرمايد: نه ملاحظه ثروت ثروتمندان بايد مانع شهادت به حق گردد و نه عواطف ناشى از ملاحظه فقر فقيران؛ زيرا اگر آن كس كه شهادت به حق به زيان او تمام می‌شود، ثروتمند يا فقير باشد، خداوند نسبت به حال آن‌ها آگاه‌تر است، نه صاحبان زر و زور می‌توانند در برابر حمايت پروردگار، زيانى به شاهدان بر حق برسانند، و نه فقير با اجراى عدالت گرسنه مى‌ماند.

از این آیه به خوبی برداشت می‌شود که سرچشمه مظالم و ستم‌ها، هواپرستى است و اگر اجتماعى هواپرست نباشد، ظلم و ستم در آن راه نخواهد داشت!

بار ديگر به خاطر اهميتى كه موضوع اجراى عدالت دارد، روى اين دستور تكيه كرده می‌فرمايد: اگر مانع رسيدن حق به حق‌دار شويد و يا حق را تحريف کنید و يا پس از آشكار شدن حق از آن اعراض كنيد، خداوند از اعمال شما آگاه است؛ جالب توجه اينكه در ذيل آيه تعبير به «خبير» شده است نه «عليم»، زيرا خبير معمولاً به كسى می‌گويند كه از جزئيات و ريزه‌كاری‌هاى يك موضوع آگاه است، اشاره به اينكه خداوند كوچك‌ترين انحراف شما را از حق و عدالت به هر بهانه و دستاويزى كه باشد حتى در آنجا كه لباس حق به جانب بر آن مى‌پوشانيد می‌داند و كيفر آن را خواهد داد!

آيه فوق توجه فوق‌العاده اسلام را به مسئله عدالت اجتماعى در هر شكل و هر صورت كاملاً روشن می‌سازد و انواع تأكيداتى كه در اين چند جمله به كار رفته است نشان می‌دهد كه اسلام تا چه اندازه در اين مسئله مهم انسانى و اجتماعى، حساسيت دارد، اگر چه با نهايت تأسف ميان عمل مسلمانان و اين دستور عالى اسلامى، فاصله از زمين تا آسمان است! و همين يكى از اسرار عقب‌ماندگى آن‌هاست.»

فراگیری عدالت در نگاه اسلام

در واقع تمام كلمات و جملات اين آيه در راستاى تشويق و تأكيد بر عدالت است. قيام به عدالت، گواهى به عدالت و دورى از هرگونه فردگرايى، نژادگرايى و ضعيف‌گرايى، معيار حق و عدالت است، نه فقر و غنا يا رابطه خويشاوندی.

در مجموع با مطالعه این آیه می‌توان اوج جایگاه عدالت در اسلام و در میان همه ارزش‌ها و آرمان‌های انسانی متوجه شد آنجا که به پا داشتن عدالت و قیام در راه تحقق آن امری واجب و از نشانه‌های ایمان برشمرده شده است. همچنین در این آیه رعایت عدالت شمولیت فراگیر دارد و همه انسان‌ها، حتی غیرمسلمانان، را در برمی‌گیرد.

نکته دیگر اینکه این آیه تبیین‌کننده دوگانه رابطه ـ ضابطه در هرنوع است که ضابطه و قانون‌مداری را مقدم بر رابطه بیان می‌دارد و همه را در برابر عدالت و قانون مساوی می‌انگارد و فقیر و غنی بودن و مجموعه تفاوت‌ها بین انسان‌ها نباید تأثیری در رعایت عدالت بگذارد.

از طرفی این آیه موانع اجرای عدالت را نیز توضیح می‌دهد و مانع اصلی و بنیانی آن را هوای نفس معرفی می‌کند که در قالب طرفداری از خویشاوندان و اغنیا و در مجموع اصحاب قدرت و ثروت خود را متجلی می‌سازد.

انتهای پیام
captcha