به گزارش ایکنا، آیتالله سیدابوالحسن مهدوی، عضو مجلس خبرگان رهبری و پژوهشگر عرفان نظری و عملی، شب گذشته، 30 اردیبهشتماه، در برنامه تلویزیونی «سوره» به بحث در مورد «ولایت و جایگاه آن در فهم قرآن» پرداخت که در ادامه میخوانید؛
حدیث ثقلین حدیثی است که اجماعی بین شیعه و سنی است که پیامبر(ص) فرمودند اگر به هر دو یعنی قرآن و اهل بیت(ع) تمسک پیدا کنید، نجات خواهید یافت. این دو از هم جدا نمیشوند، اما شما مردم اگر میخواهید نجات یابید، باید به هر دو تمسک کنید. ما «حسبنا الامام» پیدا نکردیم، اما «حسبنا القرآن» پیدا کردیم. امام کتاب ناطق الهی است و برخورد جزئی میکند. قرآن کتاب صامت است و برخوردش کلی است. اگر کسی قرآن را سر نیزه کند، قرآن نمیگوید تو دورغ میگویی و آن حجت الهی است که با مورد جزئی جلو میرود.
یک قانون اساسی و یک مجری داریم که اینها با هم هستند و اگر کسی گفت قانون کافی است؛ یعنی میخواهد از آن سوءاستفاده کند، اما اگر کسی سراغ دولت آمد، دولت باید به آن قانون عمل کند و باید هر دو را لحاظ کرد. قرآن شبیه یک قانون اساسی برای تربیت انسان کامل است، اما اهل بیت(ع) هستند که میتوانند دست ما را بگیرند و کنه قرآن را به ما بیاموزند.
اما اگر کسی ولایت آنها را قبول نداشته باشد، ولی کلمات آنها را مورد توجه قرار دهد چطور؟ ما از خدا میخواهیم که ما را در صراط مستقیم قرار بدهد. اما این صراط کیست و چیست؟ در سوره حمد میگوید: «صِراطَ الَّذينَ أَنعَمتَ عَلَيهِم»، اگر میگفت «الذی» یعنی میخواست راه را تعریف کند، اما برای اینکه سوءاستفاده نکنیم، میگوید «صِراطَ الَّذينَ» یعنی این راه، راه انسان است. اگر میخواهی در صراط مستقیم باشی، باید پشت سر امام حرکت کنی. بنابراین، ولایتپذیری شرط است.
اگر کسی ولایت امامان را قبول نکند، نمیتواند با الفاظ قرآن بازی کند و جلو برود. در سوره نساء آیه 69 «أَنعَمتَ عَلَيهِم» که در سوره حمد آمده را معنا کرده است. میگوید کسانی که مورد نعمت واقع شدهاند انبیا، صدیقین، شهدا و صالحین هستند. اگر این کلمه «انعم الله علیهم» نبود این زیبایی را نداشت و نمیدانستیم مراد از تعبیر در سوره حمد چه کسانی هستند. در آیه چهارم سوره زخرف هم ما را به سوره حمد ارجاع میدهد که فرمود «إِنَّهُ فِي أُمِّ الْكِتابِ لَدَيْنا لَعَلِيٌّ حَكِيمٌ». امالکتاب سوره حمد است و میگوید او در سوره حمد، نزد ما علیِ حکیم است.
این آیه را که نگاه میکنیم، میگوید علی حکیم صفت است، اما وصفی است که منطبق با اسم است؛ لذا آیه بیان میکند که در سوره حمد بدانید صراط مستقیم، علیِ حکیم است. لذا باید متعبد و متدین به ولایت باشیم و وقتی در مسیر آنها بودیم بهرههایی میبریم که در خارج از این مسیر نیست. ممکن است شخص بطون آیات را بفهمد که هیچ کس نفهمیده است. جملهای داریم که میگوییم علم نور است و آن نور بدون ولایت محقق نمیشود.
ابنعباس میگوید: امام علی(ع) فقط بای بسمالله را تا زمان نماز شب تفسیر گفتند، اما تمام نشد. ما که نمیفهمیم اینها چیست و در آرزوی این هستیم که بخشی از این معارف را به ما هم میگفتند. گاهی یک چشمههایی را به برخی میدهند. سیدعلی دولتآبادی در یک تشرفی که واسطهای آمده بود و ایشان را به خدمت حجت الهی برد، میگفت دیدم که امام عصر(عج) برای عدهای از جوانان تفسیر قرآن میگفتند و فکر میکرد خودش تنهاست، اما میگوید جمعی بودند و امام برایشان تفسیر میگفتند.
لذا تفسیر چیزی نیست که در کتب ما آمده است. امروز اگر کسی خدمت حجت الهی برسد با اطلاعات امروز مطالب جدیدی را برایش مطرح میکند که شاید اصحاب در آن زمان استعداد فهم آنها را نداشتهاند. جابر بن یزید جعفی میگوید که 50 هزار روایت در سینه دارم که امام(ع) اجازه نقل آنها را نداده است؛ لذا حقایقی وجود دارد که افرادی که از اهل بیت(ع) فاصله دارند، از آن محروم هستند. به ظاهر فکر میکنند که حقایق را میدانند و کتاب هم مینویسند، اما وقتی به او میگوییم که مراد از نعمت چیست میمانند.
آیه 54 سوره نساء میفرماید که این چهارده نفر، سه نعمت دارند که به این دلیل مورد حسادت واقع شدند که در حقیقت اینها را به اهل بیت(ع) داده است. اولین موردش حقیقت قرآن است، دومین مورد حکمت است که حکمت مطلقه همین چهارده نفر هستند و سوم اینکه ملک عظیم به آنها داده شده است که تبعیت کل جهان از اینهاست. ماسوی الله واجب است از این چهارده نفر تبعیت کنند. انسان و اجنه چون اختیار دارند میتوانند تبعیت کنند یا نکنند، اما حیوانات تبعیت صد درصد دارند.
آرزوی ما این است که به این حرفها بسنده نکنیم و شیرینی این معانی را عملاً هم حس کنیم و آنها که از حجت الهی بهرهمند شدند این شیرینی را حس کردند. فرمود: «السلام علیک حین تقرأ و تبیّن». بنابراین حقیقتش نزد آنهاست و بعد نزد کسانی که در ولایت آنها قرار دارند و هرچه نزدیکتر باشند، میتوانند نور بیشتری کسب کنند.
انتهای پیام