به گزارش ایکنا، 12 ژوئن، روز جهانی مبارزه با کار کودکان است. روزی برای افزایش آگاهی و فعالیت در زمینه جلوگیری از کار کودکان. اما به نظر نمیرسد فاجعهای که هر روز در خیابانهای تهران و بسیاری از شهرهای دیگر ایران در مقابل دیدگان همه مردم ایران رخ میدهد، با بزرگداشت یک روز حل شود.
بر همین اساس و با هدف شناخت بیشتر ابعاد کار کودکان خیابانی در کشور، با فاطمه اشرفی، مسئول انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده، گفتوگو کردیم.
فاطمه اشرفی در گفتوگو با ایکنا، به ریشهیابی آسیبهای اجتماعی مربوط به کودکان کار و خیابان پرداخت و با تأکید بر اینکه کار کودک از جمله آسیبهای چند وجهی در جامعه است، گفت: وجود کودکان کار خیابانی در هر جامعهای در علل و اسباب، آثار و آسیبهایی که میتواند هم به کودک و هم به جامعه وارد کند و راه حلهایی که برای کاهش یا محو این پدیده وجود دارد با جوامع دیگر متفاوت است و باید در هر جامعه براساس ویژگیهای موجود، این آسیب و راه حلهای آن مورد توجه قرار گیرد.
وی با تأکید بر اینکه عامل وجود کودکان کار خیابان در جوامع صرفاً اقتصادی نیست، گفت: عوامل متعدد تشدید کنندهای وجود دارد که در چند دهه اخیر با بالا رفتن نرخ جنگها و درگیریهای مسلحانه و بحرانهای سیاسی داخلی و حتی خشکسالیهای ناشی از بحرانهای آب و هوایی، مهاجرتهای اجباری بین کشورها را موجب شده که به بخشی از علل و عوامل بروز و تشدید کودکان کار تبدیل شده است.
اشرفی با اشاره به اینکه کشورهایی از جمله هند، لبنان، ترکیه، پاکستان و ایران به دلیل وجود جنگ و منازعات مسلحانه در کشورهای همسایه خود با تعداد زیادی از کودکان کار و خیابانی مواجه شدهاند که از کشورهای خود برای فرار از ناامنیهای اجتماعی، سیاسی و اقتصادی مهاجرت کردهاند، گفت: چند وجهی بودن بروز مسئله کودکان کار خیابان در کشورهای مختلف راهکارهای این مسئله را پیچیدهتر و وضعیت کودکان را سختتر میکند.
وی در پاسخ به این سؤال که از چه زمانی مسئله کودکان کار خیابان به عنوان یک آسیب اجتماعی در ایران مطرح شد؟ گفت: تقریباً به شکل ملموس در اواخر دهه 70 با شکل خیابانی کودکان کار روبهرو شدیم. تا پیش از آن، نوع و انگیزههای کار کودکان متفاوت از اشکال و انگیزههای امروزی بود و این مسئله فراگیر و به عنوان یک عارضه اجتماعی مطرح نبود.
مسئول انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده با اشاره به اینکه اکنون مسئله کار کودک به دغدغه عمومی تبدیل شده است، گفت: ما جزء کشورهایی هستیم که به نوعی مسئله کار کودک با درصد و اهمیت بالا به مسئله مهاجرتهای اجباری از کشورهای همسایه ارتباط پیدا میکند؛ ضمن اینکه درصد قابل توجهی از کودکان کار در شهرهای بزرگ هم کودکانی هستند که یا به تنهایی و یا با خانواده از کشورهای همسایه به ایران مهاجرت کردهاند.
وی ضمن هشدار نسبت به این مسئله که بسیاری از این کودکان قربانی قاچاق انسان هستند، گفت: اکثریت این کودکان از مسیرهای غیر قانونی به ایران منتقل شدهاند تا صرفا در فعالیتها و محیطهای خاصی که اتفاقاً هیچکدام هم از شرایط حداقل استانداردهای انسانی برخوردار نیستند به کار مشغول شوند. زبالهگردی، تفکیک زباله، کار در خیابان و یا حتی برخی کارگاههای زیرزمینی با کارهای مشقتبار و سخت از جمله مواردی هستند که این کودکان برای انجام آن به ایران قاچاق شده و میشوند.
اشرفی از کرایه دادن و خرید و فروش کودکان در سنین بسیار پایین برای کار کردن و کمک به تأمین مخارج خانواده سخن گفت و افزود: این بچهها هیچ نقشی در حضور خود در ایران ندارند بلکه به ایران قاچاق میشوند و از سوی دیگر درامدی که به دست میآورند در مقابل آسیبهای جسمی، روحی و حتی جنسی که به این کودکان در حین و بعد از کار وارد میشود، بسیار ناچیز است و سودی برای خانوادههای آنها ندارد.
این فعال مدنی در پاسخ به این سؤال که پس از این همه سال و بعد از اجرای دهها برنامه جمعآوری کودکان خیابانی چرا تاکنون به هیچ راهکار مشخصی برای حل این مسئله نرسیدهایم؟ گفت: برای حل یک مشکل اول باید ابعاد مختلف آن را بشناسیم و شناخت کافی و جامعی نسبت به موضوع داشته باشیم، اما مسئله اینجاست که بسیاری از سیاستگذاران و دستاندر کاران اجرایی متولی حوزههای اجتماعی هنوز شناخت کافی از ابعاد مختلف این پدیده اجتماعی و گروه هدف ندارند. طبیعتاً هرگاه شناخت از موضوع صحیح نباشد، برخوردها و راه حلها نیز در مسیر صحیح هدایت نمیشود.
وی تشریح کرد: متأسفانه هنوز هم هستند مسئولان و دستاندرکارانی که وجود کودکان کار خیابانی را محصول تک عاملی سیاستهای ناکارامد اقتصادی و عدم وجود عدالت اجتماعی در جامعه و ... دانسته و آن را مشکلی داخلی تعریف میکنند اما آمار و پژوهشهای انجام شده نشان میدهد که عامل تشدید این پدیده بیش از ریشههای داخلی متأثر از عوامل خارجی است و در واقع ایران با آسیبهای ناشی از ناامنی سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و فرهنگی کشورهای همسایه خود مواجه بوده و این پدیده غالباً منشأ بیرونی دارد.
اشرفی با قاطعیت و ابراز تأسف، گفت: در بحث راهکارهای ارائه شده همچنان شاهد همگرایی و همسویی دستگاههای اجرایی که باید تحت یک چتر واحد نسبت به این مشکل ورود پیدا کنند، نیستیم و حتی در دورههای مختلف شاهد ناهمگونیها و حتی تعارض میان دستگاههایی بودیم که مسئولیت ساماندهی کودکان کار را بر عهده داشتند و حتی متاسفانه برخی از دستگاهها با اقدامات خود نه تنها طرحهای مشترک را تقویت نمیکردند بلکه در پی تضعیف یکدیگر نیز بودند.
این فعال حقوق کودکان مسئله و مانع مؤثر در افزایش تعداد کودکان کار خیابان ایران را مشکلات قانونی اعلام کرد و گفت: هنوز مسئله قاچاق کودک را در کشور به رسمیت نشناختهایم. یعنی موضوعی که در غالب کشورهای دنیا به رسمیت شناخته شده و براساس آن راه حلهای مقابله با قاچاق انسان برنامهریزی و اجرا میشود، در کشور ما هنوز به رسمیت شناخته نشده است. از اینرو تا زمانی که با پدیده قاچاق انسان و کودک برخورد جدی نداشته باشیم، طبیعتاً نمیتوانیم مبارزه مؤثر و پایدار با کار کودکانی داشته باشیم که در واقع به استثمار کشیده شدهاند.
وی از وجود راهکارهای بینالمللی برای مقابله با قاچاق انسان سخن گفت و از اینکه راهکارهای بینالمللی کمتر در ایران مورد استفاده قرار میگیرند ابراز تأسف کرد و افزود: باید به این سمت حرکت کنیم که دستگاههای اجرایی مشخصی برای حل مشکل کودکان کار و خیابان تعیین، استراتژی مشخص تدوین و اراده عمومی و ملی توسط دستگاههای دولتی و نهادهای غیر دولتی به وجود بیاید.
اشرفی تکلیف بچههای کار ایرانی را از نظر قانونی مشخص دانست و گفت: تعداد بچههای کار خیابان ایرانی محدود و نهادهایی که موظف به حمایت از آنها هستند نیز مشخص و اتفاقاً فراوان هم هستند که حتی اگر یک کدام از آنها اراده کافی برای شناسایی، پوشش حداکثری و حمایت همه جانبه از کودکان کار ایرانی و خانوادههای آنها داشته باشد، قطعاً شاهد کودکانی نخواهیم بود که به خاطر مشکلات اقتصادی و اجتماعی خانواده، به محیطهای پر خطر جامعه رانده شدهاند.
وی در خصوص وضعیت کودکان کار خیابان اتباع خارجی، گفت: جدیترین بخش کودکان کار، کودکان اتباع خارجی هستند که درصد قابل توجهی از آنها هم کودکان قاچاق هستند. برای جلوگیری از بهره جوییها و سوء استفادههای نگران کنندهای که نه تنها حال، بلکه آینده این کودکان را تحت تأثیر قرار داده و نابود میکند، باید یک اجماع منطقهای و بینالمللی شکل گیرد و قطعاً نه تنها دستگاههای اجرایی داخلی چون وزارت امور خارجه، بهزیستی و وزارت کشور باید ورود جدی به این موضوع داشته باشند، بلکه باید تلاش کرد تا مسئولان و دستاندرکاران کشورهای همسایه به خصوص دولتمردان افغانستان را برای پذیرش مسئولیت بیشتر در مقابل اتباع کشورش به ویژه کودکان معصوم متقاعد کرد.
اشرفی ادامه داد: تشکیل کمیتههای مشترک دو جانبه یا چند جانبه برای جلوگیری از قاچاق کودک از مبدأ و شناسایی و بازگرداندن کودکان به دامن خانوادههایشان از جمله راهکارهایی است که تجربههای بینالمللی نیز مؤید اثربخشی آن است.
مسئول انجمن حمایت از زنان و کودکان پناهنده اضافه کرد: قانون در بحث قاچاق انسان و به خصوص قاچاق کودک از ضمانت اجرای بالا برخوردار نیست و حتی مجازاتهایی که برای این جرم در نظر گرفته شده، مجازاتهای بسیار محدود و سبکی است. اگر از نظر قانونی، مجازاتهای سنگین و اثرگذاری را برای قاچاقچیان انسان تعریف و اجرا کنیم، قطعاً بخش زیادی از مشکل قاچاق کودکان حل خواهد شد.
اشرفی نگرانی دیگری که در خصوص کودکان کار خیابان وجود دارد را نگاه سنتی خانوادهها در بهرهکشی از کودکانشان برای تأمین نیازهای خانواده دانست و گفت: در شرایطی که مصادیق فراوانی وجود دارد که سایر اعضای خانواده از جمله پدر، مادر و برادر بزرگتر میتوانند کار کنند اما خانوادهها برای جلب نگاه عاطفی مردم نسبت به کودکان، با طمعورزی، کودکان را راهی خیابانها میکنند.
وی با اشاره به اینکه طی هفته جاری منتشر شدن تصاویر آزار یک کودک در فضای مجازی واکنشهای تندی را از سوی مردم در پیداشت و منجر به دستگیری مادر کودکآزار شد، گفت: کودکان کار خیابان هر روز دهها برابر بیش از این، خشونتهای روانی، فیزیکی و حتی جنسی را تجربه میکنند اما متأسفانه جامعه هنوز نسبت به حضور بیرویه و تخریبکننده روح و روان آنها در خیابانها واکنش مناسب نشان نداده است و البته شاید در مقابل بیتفاوتیها و بیبرنامگیهای دستگاههای اجرایی متولی این حوزه، به ناامیدی رسیدهاند. گزارشهای روزمرهای داریم که این بچهها در نبود خانواده و هرگونه حمایت اجتماعی متحمل چه رنجهایی میشوند؛ رنجهایی که نه تنها کودکی آنها را از بین برده، بلکه قطعاً آثار غیرقابل جبران و گذشتی را برای آینده آنها در پی خواهد داشت.
وی از وضعیت کودکان کار خیابان که با عقدههای سرکوب شده، تحقیرها، توهینها، خشونتهای جسمی، جنسی، کلامی و روانی در حال بزرگ شدن و رشد هستند، ابراز نگرانی شدید کرد و گفت: نگرانیم اما توان ما از اینکه در این مقیاس و حجم، بتوانیم کاری انجام دهیم خارج است و نیاز به حضور همه جانبه و اراده ملی برای حل این مسئله وجود دارد. فقط مسئله تهران نیست؛ بسیاری از شهرهای دیگر ایران نیز به شدت درگیر معضل کودکان کار خیابان هستند و هر روز شرایط این کودکان وخیمتر از روز قبل میشود.
انتهای پیام