پس از دعوت حجتالاسلاموالمسلمین ناصر رفیعی از حسن آقامیری برای یک مناظره رسمی، در چند روز گذشته بیش از 70 هزار نفر در یک حرکتی نو و کاری مبارک در حوزه معارف دین، بیننده مناظره این دو شخصیت در لایو اینستاگرام و منتظر یک مناظره علمی، پخته و جدی و بعضاً پرتنش در لحظاتی از آن بودند تا به این نتیجه برسند کدام منطق و مواجهه و برداشت درست است.
اما همانگونه که پیشبینی میشد، اینگونه نشد و فضا با تعارفات نصیحتگونه و در برخی موارد با خندههای بیجا و بیهدف دنبال شد که نه عوام جامعه بهطور قاطع قانع شد و نه طرفداران این دو بزرگوار. البته برخی خواص تیزبین متوجه ظرافتهای خاص این گفتوگو شدند.
شاید دلیلش این بود که حجتالاسلام رفیعی که خبره و داور پایاننامههای دکتری است، با دستانی پر و برگههای یادداشتش آماده یک مناظره علمی تمام و کمال بود، اما در کمال ناباوری مواجه شد با جوی غیرعلمی و مواجهه با آقامیری، فعال فضای مجازی و کسی که میداند چگونه مسیر گفتوگو نه مناظره را به نفع خود با ترفندهای خاص از قبیل خندههای نابجا و مغالطه عوض کند، اما به هر حال استاد رفیعی بزرگوارانه با رفتار هوشمندانه و کاملاً اخلاقی از تنش و حساسیتآفرینی شاید به جهت ادامهدار شدن این مسیر مبارک اجتناب کرد وگرنه با اذعان منصفانه خود آقامیری گفت: «ما مناظره نکردیم بلکه گفتوگو کردیم اگر بنا بر مناظره بود ایشان میتوانست با 60 روایت من را مغلوب کند.»
تنها نتیجهای که شاید از این مناظره در آینده حاصل شود این است، این مناظره تلنگری جدی برای آقامیری باشد و مسیر صحبتهای او از مسیر کوچه و بازاری و عوام پسند خارج و بر اساس مبنای درست و صحیح قرآن و احادیث قرار گیرد؛ تفکر صحیح و جامعنگر نه یک سویه در نگاه ایشان روشن شود و به مسیر عوام فهم و خواص پسند وارد شود. البته به قول آن ضربالمثل معروف «اگر خودش را به خواب نزده باشد.»
سخن آخر اینکه: تازه متوجه میشوم چرا فرمودهاند که در آخرالزمان این دعای غریق را که دعای تثبیت در دین است را بخوانیم: «یا اللهُ، یا رَحْمَنُ، یا رَحیمُ، یا مُقَلِّبَ الْقُلُوبِ، ثَبِّتْ قَلْبی عَلی دینِک؛ ای خدا، ای رحمتگستر، ای مهربان، ای زیروروکننده دلها، دل مرا بر دینت ثابت و استوار گردان.»
بیایید دستهایمان را بلند کنیم و از خدا بخواهیم که تا ظهور حجتش قلبهای ما را بر صراط مستقیم پایدار بدارد و از در افتادن در امواج فتنهها و شبهههای آخرالزمان نگه دارد.
به قلم حجت شعبانی
انتهای پیام