کد خبر: 3912567
تاریخ انتشار : ۰۵ مرداد ۱۳۹۹ - ۱۱:۳۸
حجت‌الاسلام والمسلمین ابوترابی‌فرد:

محبت اهل بیت(ع) برای گرفتار معصیت فایده‌ای ندارد

امام جمعه موقت تهران بیان کرد: امام باقر(ع) در روایتی به جابر جعفی فرمودند: سلام ما را به شیعیان برسان و به آنان بگو ما هیچ نسبت ویژه‌ای با خدا نداریم و کسی به خدا نزدیک نمی‌شود، مگر در سایه اطاعت و عمل صالح. ای جابر کسی که خدا را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، خدا ولی اوست و کسی که گرفتار معصیت و عمل ناصالح است، محبت ما برای او فایده‌ای ندارد.

حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد، امام جمعه تهرانبه گزارش ایکنا، حجت‌الاسلام والمسلمین سیدمحمدحسن ابوترابی‌فرد، امام جمعه موقت تهران، امروز، 5 مردادماه، در نشست اخلاقی حوزه علمیه خواهران، که به صورت اینترنتی برگزار شد، با اشاره به سیر نورانی و ظلمانی دائم و مستمر انسان، گفت: خداوند در آیه 257 سوره مبارکه بقره فرموده است: «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا يُخْرِجُهُمْ مِنَ الظُّلُمَاتِ إِلَى النُّورِ وَالَّذِينَ كَفَرُوا أَوْلِيَاؤُهُمُ الطَّاغُوتُ يُخْرِجُونَهُمْ مِنَ النُّورِ إِلَى الظُّلُمَاتِ أُولَئِكَ أَصْحَابُ النَّارِ هُمْ فِيهَا خَالِدُونَ»؛ این آیه به زیبایی گواه این مسئله است که انسان‌ها در حال حرکت از ظلمت به نور یا از نور به سمت ظلمت هستند.

وی افزود: کسانی که در مسیر ایمان هستند مرتبه‌ای از نورانیت و عمل صالح را دارند، ولی نور محض نیستند و باطن آنها به طهارت کامل نرسیده است؛ لذا هر لحظه در حال حرکت به سمت نورانیت بیشتر هستند. البته ایمان هم از عمل صالح انفکاک‌ناپذیر است همان طور که عمل صالح از ایمان جدانشدنی است؛ بنابراین «اللَّهُ وَلِيُّ الَّذِينَ آمَنُوا» یعنی اینها تحت ولایت خدا هستند و او هدایت آنان را برعهده دارد و نتیجه آن، نورانی شدن هر لحظه‌ای است و خوشا به حال کسانی که در این مسیر سرعت بالایی دارند.

استاد اخلاق حوزه با بیان اینکه براساس آیه شریفه، طاغوت هم اولیای فراوانی دارند، اظهار کرد: اولیای آنان، انواع شیاطین و هوا و هوس و خواهش‌های نفسانی آنهاست و نتیجه آن هم این است که از نور فطرت به سمت ظلمت در حال حرکت هستند که آن هم مراتبی دارد. آیه هشتم سوره شمس «فَأَلْهَمَهَا فُجُورَهَا وَتَقْوَاهَا» مؤید آن است که هر نفس انسانی نورانیتی دارد، ولی اگر تحت ولایت شیطان قرار گرفت از نور به سمت ظلمت، آن هم تا جایی می‌رود که مصداق «حَقَّ عَلَيْهِمُ الضَّلَالَةُ» است.

معنای بازگشت هدایت و گمراهی به خدا

وی بیان کرد: از قرآن استفاده می‌شود که گمراهی و هدایت هر دو به خدا بازمی‌گردد با اینکه هدایت و ضلالت نتیجه اراده، ایمان و عمل فرد است؛ قرآن فرموده است: «تُضِلُّ بِهَا مَنْ تَشَاءُ وَ تَهْدِي مَنْ تَشَاءُ»، اما چرا خدا هدایت‌کننده انسان است؛ زیرا خداوند کتب آسمانی، پیامبر(ص) و ائمه(ع) عقل و ... را فرستاده و اگر کسی توفیق و سعادت فعل اختیاری در راه خیر را به دست آورد، همه از عطای اوست و اگر اراده خدا نباشد، توفیق آن را نخواهیم داشت؛ لذا اگر کسی فکر کند حضرت حر خودش هدایت شد، درست نیست، بلکه خدا او را هدایت کرد و توفیق فعل اختیاری در راه خیر را به او عنایت کرد.

ابوترابی‌فرد اضافه کرد: کسانی که در مسیر هدایت هستند به جایی می‌رسند که خودشان و فعل خودشان را نمی‌بینند، لذا تکیه بر فعل نباید کرد؛ باید عمل صالح انجام دهیم، ولی تکیه‌گاه ما نباید عمل صالح باشد و تکیه‌گاه ذات اقدس احدیت است؛ لذا انسان صالح نه خود و نه عمل صالحش را نمی‌بیند و همه اتکالش هم به او هست؛ لذا امام خمینی(ره) می‌فرمود که من نمی‌توانم ادعا کنم دو رکعت نماز خوانده‌ام؛ منظور ایشان نمازی بود که تماماً برای خدا باشد؛ لذا اولیاء الهی گرفتار منیت و خودخواهی نمی‌شوند و هر چه هست لطف و رحمت اوست.

وی با بیان اینکه چگونه ضلالت را به خدا نسبت دهیم؟ تصریح کرد: قرآن در آیات متعددی فرموده است که خداوند قوم ظالمین و فاسقین و ... را هدایت نمی‌کند؛ معنای ضلالت این است که فرد هیچ نقطه روشنی برای دریافت فیض الهی و مسیر صلاح برای خود ایجاد نکرده است. او ظرفی ندارد که بتواند فیض خدا را دریافت کند. انسانی که گرفتار فسق و کفر است، باز ممکن است نقطه‌ای برای هدایت در او وجود داشته باشد، زیرا اگر نبود، هیچ کافر و فاسق و ظالمی صالح نمی‌شد، در حالی که این امکان وجود دارد و گاهی شاهدیم که افراد دچار تحول روحی شده و مؤمن می‌شوند و برعکس آن هم اتفاق می‌افتد.

هدایت اصل اولی و گمراهی عرضی است

امام جمعه موقت تهران اظهار کرد: هدایت اصل اولی است که اقتضای رحمت الهی و رحمانیت خدا را دارد؛ لذا بستر هدایت برای همه فراهم است، ولی گمراهی امر عرضی است و وقتی عارض می‌شود که فرد کفر، فسق و ظلم داشته باشد. برخی اهل تحقیق فرموده‌اند که هدایت گاهی به خدا، گاهی به پیامبر(ص) و قرآن و گاهی به ائمه(ع) برمی‌گردد؛ اگر به خدا نسبت داده شود به معنای ایصال به مطلوب و رسیدن به مقصود است؛ در سوره حمد می‌خوانیم «اهدنا الصراط المستقیم»؛ یعنی ما را به مقصد برسان نه اینکه راه را به ما نشان بده، ولی اگر به پیامبر(ص) و ائمه(ع) و قرآن نسبت دادیم، آنها راه را به ما نشان می‌دهند تا در آن مسیر قدم برداریم.

وی همچنین با ذکر اینکه این ایام متعلق به وجود امام باقر(ع) دارد، به ذکر روایتی پرداخت و گفت: در روایتی از جابر جعفی نقل شده که من 70 هزار حدیث را از آن حضرت یاد گرفتم؛ جابر نقل کرده که امام فرمودند که سلام ما را به شیعیان برسان و به آنان بگو ما هیچ نسبت و فامیلی ویژه‌ای با خدا نداریم و کسی به خدا نزدیک نمی‌شود، مگر در سایه اطاعت و عمل صالح. ای جابر کسی که خدا را اطاعت کند و ما را دوست بدارد، خدا ولی اوست و کسی که گرفتار معصیت و عمل ناصالح است، محبت ما برای او فایده‌ای ندارد.

ابوترابی‌فرد با بیان اینکه گاهی یک گناه انسان را ساقط می‌کند، تأکید کرد: این امام در روایت دیگری فرمودند: «ما تنال ولایتنا الا بالعمل و الورع»؛ یعنی کسی که مدعی پذیرش ولایت ائمه(ع) است باید آراسته به این دو صفت باشد.

انتهای پیام
captcha