به گزارش ایکنا؛ هفتاد و پنجمین شماره فصلنامه علمی پژوهشی «اندیشه دینی» به صاحبامتیازی دانشگاه شیراز منتشر شد.
عناوین مقالات این شماره بدین قرار است: «حق تعالی تنها جوهر هستی، سیر تحول جوهر و عرض بر مبنای سه مرتبه سیر فلسفی ملاصدرا»، «نگاهی روششناسانه به نظریه قرارداد اجتماعی جان لاک»، «زبان آنالوژیک و زبان استعاری در تفسیر صفات مشترک انسانی و الوهی در تفسیر محاسن التاویل»، «تبیین مفهوم زندگی و نقش آن در معناداری زندگی با تاکید بر دیدگاههای صدرالمتالهین شیرازی»، «تحلیل مساله حقانیت و نجات براساس رویکرد تشکیکی»، «بستار فیزیکی و فاعلیت الهی».
حق تعالی تنها جوهر هستی
در چکیده مقاله «حق تعالی تنها جوهر هستی، سیر تحول جوهر و عرض بر مبنای سه مرتبه سیر فلسفی ملاصدرا» میخوانیم: «در فلسفه مشایی ماهیات به جوهر و عرض تقسیم میشوند و چون حق تعالی ماهیت نیست، بنابراین نه جوهر است و نه عرض. اما در حکمت خاص صدرایی، نه تنها حق تعالی جوهر خوانده میشود، بلکه فراتر از آن، حق تعالی تنها جوهر هستی است. اعراض از مراتب وجود جوهر به شمار میروند. عرض وجودی مستقل در کنار وجود جوهر نیست. رابطه میان جوهر و عرض، عمیقتر از رابطه میان دو شیئی است که به هم ضمیمه شدهاند. این دو، دو مرتبه از یک وجودند؛ یعنی یک وجود است که از مرتبهای از آن، ماهیت جوهر و از مرتبه دیگر آن، ماهیت عرض انتزاع میشود، نه آنکه جوهر یک وجود داشته باشد و عرض وجودی دیگر و آنگاه، آن دو وجود به یکدیگر ضمیمه شده باشند. سر این مطلب آن است که وجود فی نفسه عرض، عین وجود عرض برای موضوعش است؛ بنابراین وجود عرض عین تعلق و ارتباط و وابستگی به وجود جوهری است که موضوع آن است و برای چنین چیزی نمیتوان وجودی مستقل و مغایر با وجود موضوعش قایل شد، بلکه وجودش لاجرم از مراتب وجود موضوعش است و ماسوای او، هر آنچه میتوان سراغ گرفت، عرضاند. حال سخن اصلی این است که ملاصدرا بر چه اساسی به چنین موضعی دست پیدا میکند و آیا میتوان به حق تعالی عنوان جوهربودن را اطلاق کرد؟ پاسخ این است که به دلالت قراین مختلف، ملاصدرا سه مرتبه سیر فلسفی را تجربه کرده و در سه مبنای متمایز سخن گفته است: ۱. اصالت ماهوی؛ ۲. اصالت وجودی وحدت تشکیکی؛ و ۳. اصالت وجودی وحدت شخصی. در هر سیر فلسفی صدرا، یک نحوه از تحول در بحث جوهر و عرض صورت میگیرد؛ یک بار با گذر از اصالت ماهیت به اصالت وجود تشکیکی، ملاصدرا انقلاب جوهری خود را عرضه میدارد، بار دیگر هم با گذر از اصالت وجود وحدت تشکیکی به اصالت وجود وحدت شخصی، در بحث جوهر و عرض تحولی ارایه می دهد و بر مبنای آن، حق تعالی را تنها جوهر هستی میخواند.»
تبیین مفهوم زندگی
در طلیعه مقاله »تبیین مفهوم زندگی و نقش آن در معناداری زندگی با تاکید بر دیدگاههای صدرالمتالهین شیرازی» میخوانیم: «پاسخ به پرسش از معنای زندگی که ممکن است هر انسانی در دوران حیات خود بارها با آن مواجه شود نقشی اساسی و بیبدیل در نوع زیستن و انتخاب شیوهای مناسب در زندگی انسانها دارد. ارایه نظریه و دیدگاهی شایسته و درخور دفاع در باب «زندگی معنادار و مولفههای آن» یکی از دغدغههای اساسی بسیاری از فیلسوفان و اندیشمندان در چند دهه اخیر بوده است. دستیابی به پاسخی مناسب به این مساله، متوقف بر درک حقیقت انسان و زندگی انسانی است. در این مقاله، با تبیین مفهوم و حقیقت زندگی انسانی بر اساس دیدگاه های صدرالمتالهین شیرازی، تاثیر تصویر دقیقی از «زندگی» در معناداری زندگی نشان داده میشود و از همین رهگذر به شاخصههای معناداری و بیمعنایی زندگی پرداخته خواهد شد. صدرالمتالهین انسان را موجودی مرکب به نحو ترکیب اتحادی از نفس و بدن میداند. او حیات را در سه معنای عام، خاص و اخص به کار میبرد. تمایز انسان از سایر موجودات در حیات اخص است که مبتنی بر ویژگیهای انسان از جمله عقل و اراده میباشد و به همین دلیل معنای زندگی را باید در همین مرتبه جستوجو کرد.»
بستار فیزیکی و فاعلیت الهی
در چکیده مقاله «بستار فیزیکی و فاعلیت الهی» میخوانیم: «در این مقاله در ابتدا با بیان تاریخی شکلگیری نگاه علمی جدید، مساله تعارض نگاه علمی با فاعلیت الهی طرح میشود و در ادامه، انواع رویکردها به مساله فاعلیت الهی و نگاه علمی جدید معرفی میشود. پس از آن با تبیین چیستی بستار فیزیکی (Physical Closure) که یکی از ارکان متافیزیکی مهم علم جدید است، نشان داده خواهد شد که این مفهوم مهمترین مانع متافیزیکی در زمینه ارتباط موثر خداوند و جهان است و با پذیرش آن نمیتوان از ارتباط فعالانه خداوند و جهان سخن گفت. پس از این تبیین، به طور خاص راهکار پلنتینگا در رفع تعارض نگاه علمی و فاعلیت الهی بررسی میشود و سپس رویکرد نوین دانشمندان خداباوری بررسی و ارزیابی میشود که قصد دارند فاعلیت الهی را ذیل قوانین نامتعین طبیعی بگنجانند. با بررسی این رویکردها نشان داده میشود که هیچ یک در مواجهه و نقد مناسب بستار فیزیکی موفق نیستند و در پایان، اراده آزاد و آگاه انسانی، رکنی محکم برای نقض بستار فیزیکی معرفی میشود.»
انتهای پیام