زهرا فخرروحانی، استاد حوزه و دانشگاه، در یادداشتی اختصاصی به ایکنا، به مناسبت ایام سوگواری امام حسین(ع)، تأکید کرد که رونق مجالس حسینی میتواند فرصتی برای ارائه الگوهای ارزشی در جهان امروز باشد. متن یادداشت این استاد حوزه و دانشگاه به شرح زیر است:
موجودات عالم، آشكارا از عوامل اطراف خود تأثیر میپذیرند و همواره در معرض تغییر و تحولاند. حتی سختترین و نفوذناپذیرترین موجودات، همچون سنگها و صخرههایی كه ضربالمثل سختیاند، در گذر زمان، از تابش نور آفتاب، گردبادها و رگبارها تأثیر میپذیرند. این تغییرپذیری و تأثر از محیط اطراف، در نباتات و حیوانات بیشتر و ظریفتر از موجودات بیجان و جامد صورت میگیرد. تأثیرپذیری در انسان، به علت برخورداری از قوه عقل و اختیار، عالمانه و عامدانه است. این تأثیرپذیری عالمانه و عامدانه، در اصطلاح تعلیم و تربیت، الگوپذیری نامیده میشود. انتخاب الگو در آدمی، بر اساس افكار، احساسات و عواطف و ارزشهای حاكم بر او شكل میگیرد.
بر این مبنا، انسان در طول حیات خود میتواند الگوهای متعددی را متناسب با افكار و ارزشهایش برگزیند. البته شكلگیری افكار، ارزشها، عواطف و احساسات، همواره آگاهانه نیست؛ از اینرو، گزینش الگو نیز چهبسا ناخودآگاه صورت میپذیرد. بنابراین، آدمی متأثر از نوع تعلیم و تربیتش، چه بهصورت رسمی و چه غیررسمی، به انتخاب الگو میپردازد و حتی كیفیت الگوپذیری و محدوده آن را نیز برای خود مشخص میكند؛ چراكه الگو نمونه عینی و قابل رؤیت آرمانها و آرزوهای نهفته در نهان آدمی است.
جوان به دلیل آمادگی ذهنی، سادگی و بیآلایشی روحی، پاكی سرشت و انگیزه، قدرت و نیروی بدنی، و آرمانگرایی و آرزومندی، گرایشی شدید به انتخاب الگو در زندگی خود دارد و حتی بسیار سریع، به انتخاب الگو دست میزند. او ضمن پیروی از الگو، در عمل به آن نیز پافشاری میكند و تعصب میورزد. افزون بر این، جوان ضمن انتخاب سریع الگو، در تطبیق خود بر آن نیز تعجیل میورزد. او میخواهد هرچه زودتر خود را به رنگ الگو درآورد و خود را همچون او بسازد. جوان تمام حركات و سكنات الگو را در رفتار و گفتار، زیر ذرهبین قرار میدهد و به شدت اصرار میورزد كه همانند الگو رفتار كند، سخن بگوید، راه برود، نگاه كند و حتی همچون او بیندیشد.
جوان با یاد الگو از خواب بیدار میشود و تمام ظرف خیالات و آرزوهای روزانه خود را از یاد او سرشار میسازد؛ همچون او مینشیند؛ غذا میخورد؛ راه میرود، حرف میزند، میخندد، نگاه میكند و سرانجام، چون او میخوابد و در عالم رؤیا نیز الگوی خود را میبیند. بنابراین، الگو خواب و بیداری و حتی رؤیای شبانه جوان را به خود اختصاص میدهد. و همچون خون در رگ و پی او جاری میشود. جوان به الگوی خود عشق میورزد. و از موی سر تا نوك پای الگو و از كلاه تا كفش او را با چشمی تقلیدگونه مینگرد و میکوشد تا همه آنچه را كه از الگو سر میزند، در عمل نمایش دهد.
با وجود رشد روزافزون رسانه در دنیای مانیتوری امروز و طرح شخصیتهای غیر واقعی در دنیای کودکان و نوجوانان و کمرنگ شدن رونق مساجد، شاید رونق مجالس حسینی آخرین فرصت برای ارائه الگوهای ارزشی در جهان امروز باشد. الگوپذیری به فرآیندی اطلاق میشود که در آن رفتار یک فرد یا گروه محرکی برای افکار، نگرشها یا رفتارهای شخص یا اشخاصی دیگر میشود. به عبارت دیگر، الگوپذیری یعنی فرآیند پیروی از یک مدل عینی و راهنمایی عملی.
آیات ۲۱ احزاب و ۴-۶ ممتحنه پیامبر و حضرت ابراهیم و همراهان او را بهعنوان الگوی شایسته معرفی نموده این امر نشانه آن است که قرآن هم به کارکرد این شیوه در تربیت توصیه نموده است. جالب اینکه در کلاس درس محرم وصفر برای همه ردههای سنی و شخصیتی درسنامه وجود دارد در این کاروان افرادی با شاخصهای مختلف سنی و تحصیلی و اجتماعی حضور دارند و این کلاس برای همه مخاطبانش حامل پیامهای عمیق ارزشی است در این کلاس از کودک شش ماهه و سه ساله و نوجوان و جوان و زن مرد تا پیرمردی چون حبیب بن مظاهر حضور دارند. طراحی الگوهای عاشورایی فرصتی بهینه برای پرکردن خلأ الگوهای ارزشی در میان نسل جوان است.
شهید مهدی صابری از شهدای مدافع حرم متولد سال ۶۸ الگوی خود را حضرت علی اکبر(ع) میدانست و در وصیت نامه خود نوشت: و اما؛ روضه گوش دادم مادر! شما لباس مشکی تنم کردی و مرا به مجلس عزاداری بردی. مدیونت هستم. پدر شما لقمه حلال در دهانم گذاشتی، ممنونت هستم. روضه لب تشنه؛ روضه بدن اربا اربا؛ روضه وداع؛ روضه گودال؛ روضه در؛ روضه پهلو؛ روضه سر بریده. همیشه آرزو داشتم این روضهها همه به سرم بیایند خدا کند. یعنی میشود؟ رسیدن به سن ۳۰ سال، بعد از آقا علی اکبر(علیه السلام) برایم ننگ است. تن و بدن سالم داشتن بعد از آقا علی اکبر(علیه السلام)؛ اصلاً نمیتوانم تصور کنم. فرق سالم را بعد از آقا علی اکبر(علیه السلام) نمیخواهم چقدر خوب میشد سر در بدنم نداشته باشم. چقدر جالب و رؤیایی و زیباست وقتی ارباب میآیند بالای سرم. تن تکه تکه ام برایشان آشنا باشد و با دیدن شباهتهای بدن من و شهزاده علی اکبر(علیه السلام) کمی از آن غم و غصه بدن اربا اربا تسلی پیدا کند. خدایا نگذار آرزو به دل بمیرم.
الگوگرایی یکی از ویژگیهای طبیعی انسان در سنین جوانی و نوجوانی است و درحقیقت این تدبیر حکیمانه خلقت پیامدها و آثار مثبت و ارمغانهای ارزشمندی با خود به همراه میآورد. از جمله این پیامدها میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
۱ ـ گرایش به الگوهاى برجسته، افکار را منظم کرده و به آنها تمرکز مىبخشد. در حقیقت، باید گفت همانند سازى نوعی همگرایى فکرى در انسان بوجود میآورد.
۲ ـ الگوگرایى، نسل جوان را به تعالى روحی فرا مىخواند. عشق و ارادتورزی، فرد را از خودمحوری و خودبینی خارج نموده و به کمالگرایی سوق میدهد. نیروهای درونی او را به سمت تعالی سوق میدهد و خلاصه اینکه آشنایى با چنین الگوهایى، جوانان را به نوعى تحسین وا مىدارد و براى دستیابى به منزلت رفیع الگوها، از هدفهاى محدود و زندگى روزمره فراتر رفته و به نوعى به سوى حیات معقول و معنوى، سوق مىدهد.
۳ ـ شناخت الگوهاى رشید و بالنده، موجب به کار افتادن استعدادهاى راکد و ظرفیتهای پراکنده وجود جوانان مىشود. حالت جذب و انجذابى که در پرتو تماس و آشنایى با الگوها به جوانان دست مىدهد، آنچنان نیرومند است که توانایى به جریان انداختن نیروهای مکنون و بلااستفاده نسل جوان را دارد. محرم و صفر فرصتی بایسته است تا با طرح هنرمندانه شخصیتهای ارزشی در دل برنامههای سوگواره حسینی قدمی در مسیر خنثی کردن نقشههای استکبار جهانی برای زدودن ارزشها برداریم.
انتهای پیام