به گزارش ایکنا؛ عبدالحسین زرینکوب، ادیب، تاریخنگار، منتقد ادبی، نویسنده و مترجم برجسته ایران معاصر و از تاریخنگاران برجسته ایران است. 24 شهریورماه سال 1378 این استاد برجسته به دیار باقی شتافت، به همین مناسبت بخشی از کتاب «چگونه میتوان ایرانی بود» را با هم میخوانیم:
تاریخ و انسانیت از لحاظ ادب و هنر و همچنین از لحاظ دین و اخلاق به فرهنگ ایرانی بسیار مدیون است. از جمله در ادب نه فقط «فابل» و «قصه» به ادب ایرانی مرهون است بلکه از گوته تا آندره ژید از رمانتیسم تا پارناسیسم کمتر نویسنده نامآور در مکتبهای گونهگون اروپایی هست که در شعر یا درام چیزی مدیون ایران نباشد.
ایران در هنر موسیقی بهطور غیرمستقیم در موسیقی قرون وسطای اروپا تأثیر گذاشت و در هنر معماری تأثیر آن در بههمآمیختن رؤیاهای شرق و غرب حتی از دوران قبل از اسلام محسوس بود. چنانکه محققان تردید دارند که معماری بیزانس بدون تأثیر و نفوذ معماری ایرانی ممکن بود به توسعه و کمالی که بدان دست یافت برسد. حتی در دورۀ اسلامی این رؤیای مرمرین که تاج محل نام دارد و در اگر هند عالیترین تجسّم ذوق معماری را عرضه میکند از قریحۀ معمارانی که تربیت ایرانی داشتند الهام میگیرد.
در دین و اخلاق هم آنچه ایرانی به دنیا داده است قابل اهمیت است. تصور نزاع دایم بین نیکی و بدی که گرایش انسان به نیکی را در حکم همکاری در بنای دنیای اهورایی میکند در جهانی که ایدهآل اخلاقی آشور و بابل درندهخویی را بر آن حاکم کرده بود یک انقلاب اخلاقی برای تمام انسانیت بود. قرنها پیش از مسیحیت مهرپرستی ایرانی فکر برادری بین افراد انسانی را حلقۀ پیوند بین پیروان خویش ساخت چنانکه فکر تلفیق بین ادیان بزرگ را که حتّی در زمانهای نزدیک به عصر ما امثال نادرشاه و اکبر امپراطور آرزویی دسترسناپذیر یافته بودند تعلیم مانی تا حد زیادی به تحقّق نزدیک کرد. بدینگونه سرمایهگذاری ایرانی در بازار فرهنگ جهان آن اندازه بود که در دادوستد معنوی بینالمللی برای وی اعتبار کمنظیر تأمین کند.
در هر حال درست است که آنچه ایرانی در مجموع میراث خویش به دنیا مدیون است قابل ملاحظه است، اما آنچه نیز وی به دنیا داده است اندک نیست و اگر آن را از دنیا بازستاند در بسیاری چیزها هست که کار دنیا لنگ خواهد شد.
منبع: چگونه میتوان ایرانی بود، دکتر عبدالحسین زرینکوب، گنجینۀ ۱، صفحه ۹-۱۸