آیا دانشگاه‌‌ها مسئولیت اجتماعی دارند؟
کد خبر: 3926490
تاریخ انتشار : ۰۹ مهر ۱۳۹۹ - ۱۶:۰۶
کیوان الستی پاسخ داد؛

آیا دانشگاه‌‌ها مسئولیت اجتماعی دارند؟

عضو هیئت علمی گروه اخلاق پژوهش و فناوری مركز تحقیقات سیاست علمی، به تحلیل انفعال دانشگاه‌‌ها و ارتباط آن با انجام مسئولیت‌های اجتماعی پرداخت و گفت: انفعال دانشگاه یعنی دانشگاه را محدود کنیم که کارکردهای خود را به خوبی انجام دهد اما عمل علمی خوب در آن انجام نشود.

به گزارش ایکنا، دومین نشست مجازی «انفعال دانشگاه» امروز 9 مهرماه، از سوی دفتر مطالعات فرهنگی جهاددانشگاهی امروز برگزار شد.

در این نشست كیوان الستی، عضو هیئت علمی گروه اخلاق پژوهش و فناوری مركز تحقیقات سیاست علمی كشور، به تبیین مفهوم ریشه‌ای انفعال دانشگاه پرداخت و گفت: این واژه معادل مشخصی در متون بین‌المللی ندارد. اما برداشت خاص من از مفهوم انفعال در حوزه مسئولیت اجتماعی قرار می‌گیرد. از دانشگاه قاعدتاً انتظار داریم مسئولیت‌هایی در قبال محیط اطراف خود داشته باشد، مسائل و مشکلات محیط خود را حل کند و فضای بسته نداشته باشد که مسائل را در داخل دیوارهای محدود تعریف و در داخل همان دیوارها حل کند و بازخوردی برای جامعه نداشته باشد.

وی با اشاره به اینکه تصور خاص این است که اگر دانشگاه مسئولیت اجتماعی نداشته باشد، منفعل است، گفت: مسئله این است که عده‌ای فکر می‌کنند انجام مسئولیت اجتماعی از سوی دانشگاه از طریق روال عادی سیاست‌گذاری آموزش عالی محقق می‌شود اما اینگونه نیست.

تاریخچه‌ای از فعالیت‌های دانشگاه‌های مختلف جهان

الستی در ادامه به بیان تاریخچه‌ای از فعالیت‌های دانشگاه‌های مختلف جهان در برهه‌های مختلف زمانی پرداخت و گفت: اگر در سطح کلان‌تر به تاریخ دانشگاه‌ها بنگریم، همیشه اینطور نبوده که مسئولیت اجتماعی خاصی که گفتم بر عهده دانشگاه‌ها باشد و حتی معتبرترین آنها نیز بسیاری از مواقع این وظیفه را انجام نداده‌اند.

وی برای مثال، گفت: در انتهای قرن 19 زمانی که نظام‌های دانشگاهی و رشته‌های دانشگاهی از هم مجزا شده بودند، جامعه خاص دانشگاهی در هر رشته شکل گرفته بود و دیواری مجازی به دور دانشگاه‌‌ها وجود داشت که بین دانشمندان یک رشته خاص با کسانی که در آن رشته تحصیل نکرده‌اند، فاصله ایجاد می‌کرد. این دانشمندان سایرین را در رشته خود دخالت نمی‌دادند و از داخل این دیوار مجازی نیز تا زمانی که تأیید از جامعه همتایان دریافت نمی‌کردند، محتوایی خارج نمی‌شد.

الستی ادامه داد: البته این دیوار مولد بودن دانشگاه را تضمین می‌کرد و موجب می‌شد مسائل مرتبط با هر رشته به خوبی از سوی متخصصان همان رشته حل شود؛ چون تعدادی متخصص با آزادی عمل آکادمیک وجود داشتند و هیچ غرض‌ورزی در کارشان ایجاد نمی‌شد و مسئله را خود دانشمندان انتخاب و آن را حل می کردند و این آزادی عمل موجب مولد شدن آنها می‌شد، اما این آزادی عمل تداوم پیدا نکرد و در جنگ جهانی دوم شرایط جهان به شکلی تغییر کرد که این دیوارهای نامرئی برداشته و ارتباط بیشتری بین دانشگاه با مردم، صنعت و ... برقرار ‌شد.

این استاد دانشگاه، با تأکید بر اینکه در طول تاریخ، دانشگاه‌ها همیشه با تغییر مواجه هستند، گفت: این تغییرات را در دانشگاه‌های بزرگی مانند دانشگاه لندن، آکسفورد و .. شاهد بودیم. مثلاً تغییر شرایط در دانشگاه لندن شکل می‌گیرد و چون این دانشگاه نمی‌خواهد پیرو عملکرد دانشگاه آکسفورد باشد به سراغ موضوعات محلی می‌رود و گسترش زیادی پیدا می‌کند و موجب تغییرات زیادی در دانشگاه‌های انگلیس می‌شود.

وی در ادامه مفهوم یکپارچگی و وحدت را مطرح کرد و گفت: اجزا در محیط خاصی که وجود دارند باید بتوانند تاب‌آوری داشته باشند و در عین حال تغییرات لازم را انجام دهند بدون اینکه مکانیسم‌های اصلی از دست برود. کارکردهایی از دانشگاه‌ها داریم مثل ایجاد نیروی کار متخصص، مسئولیت اجتماعی و ... . یعنی در نهایت سیستم یکپارچه در محیط داریم که کارکردهای متفاوتی را می‌تواند محقق کند و اگر سلامت و یکپارچگی دانشگاهی را داشته باشد باید بتواند عمل خوبی انجام دهد و کارکردهای خود را محقق کند.

الستی افزود: البته اینکه دانشگاه بتواند کارکردهای متفاوت را محقق کند به معنای آن نیست که صد درصد این کارکردها از یک سیستم دارای یکپارچگی بیرون آمده باشد. اکنون وضعیتی در کشورهای نوع دوم، یعنی کشورهایی که بعدها با پدیده دانشگاه مواجه شده و آن را وارد کرده‌اند، وجود دارد. در این کشورها لزوم و انتظاری برای به وجود آمدن دانشگاه شکل گرفت اما این اتفاق دیرتر از سایر کشورها رخ داد. یعنی دانشگاه برخاسته از نیاز درونی آن کشورها نبود و ریشه نداشت.

وی تشریح کرد: در مواجهه با پدیده دانشگاه، مسائلی پنهان و آشکار وجود داشت. مثلاً عباس میرزا متوجه نیاز به دانشگاه شد و دانشجویانی را برای علم‌آموزی به سایر کشورها اعزام کرد اما مسئله فقط این نبود. از سوی دیگر فقط ظاهر دانشگاه را می‌دیدیم و می‌دانستیم باید به سرعت به چیزهایی دست پیدا کنیم؛ به همین دلیل به دنبال میانبرها گشتیم وفرصت کمی برای اینکه خودمان را جمع و جور و هویت خودمان را در این مواجهه حفظ کنیم، داشتیم.

این استاد دانشگاه، با اشاره به اینکه در ایجاد دانشگاه‌‌ها در کشور نیز این تصور وجود داشت که برخی مسائل ضرورتی ندارد و برخی دیگر از مسائل اهمیت بیشتری دارد، گفت: به همین دلیل به رشته‌های فنی و پزشکی بیشتر توجه کردیم و علوم انسانی به عنوان اولویت مطرح نشد. در دوره‌‌های مختلف سیاست‌‌گذاری آموزشی نیز همین نگاه بی‌توجهی به رشته‌های علوم انسانی مطرح بود و تا امروز نیز وجود دارد. همین مسئله ریشه مباحثی است که منجر به انفعال دانشگاه‌ها شده است.

سیاست‌گذاران دانشگاه‌ها

وی در ادامه به مسئله سیاست‌گذاران دانشگاه‌ها اشاره و با بیان اینکه برخی افراد از بیرون دانشگاه‌ها برای آنها هدف‌گذاری و سیاست‌‌گذاری می‌کنند، اظهار کرد: این افراد در مقام مصلح به دنبال یکپارچگی دانشگاه‌ها و وجود وحدت در آن نرفته‌اند بلکه به کارکردها فکر کرد‌ه‌اند و همین امر موجب شد صرفاً کارکردهای مجزا محقق شود نه یک کلیت.

الستی نتیجه این نگاه و روند را توجه و تمرکز دانشجویان برای تحقق یک کارکرد بیان کرد و گفت: در این شرایط کارکردهای دیگری مثل مسئولیت اجتماعی که به یکپارچگی وابسته بوده از بین می‌رود و دانشگاهی ایجاد می‌شود که فکر می‌کند مسائل بیرون دانشگاه به داخل دانشگاه مربوط نیست و صرفاً به کارکردی که در دانشگاه مطرح شده فکر می‌کند.  

وی ادامه داد: در همین روند با سوء‌رفتارهایی برای تحقق سریع‌تر کارکردها مواجه هستیم، مثلاً تقلب در نوشتن پایان‌نامه‌‌ها و مقاله‌ها و کارکردهای دیگری که انتظار داریم یک نظام دانشگاهی یکپارچه انجام دهد را از دست می‌دهیم.

الستی افزود: البته سیاست‌گذار بیرونی این مسائل را می‌بیند و سعی می‌کند آنها را با اعمال سیاست‌های جدید بیرونی حل کند و به دنبال اهرم‌های حقوقی برای حل سوء رفتار می‌گردد و اعلام می‌کند که این رفتارها جرم است و اگر کسی اعمال کند به صورت رسمی مجازات می‌شود. مسئله اینجاست که در بسیاری از موارد اقدامات صورت گرفته در دانشگاه‌ها جرم نیست اما عمل علمی خوبی هم نیست. مثلاً پژوهشی انجام می‌دهیم که می‌توانیم نتایج آن را در مقاله چاپ کنیم اما آن را در چندین مقاله چاپ می‌کنیم تا تعداد مقالات ما افزایش داشته باشد و البته کیفیت کار نیز کاهش پیدا می‌کند.

وی در جمع‌بندی این بخش از سخنان خود، گفت: در نتیجه انفعال دانشگاه یعنی دانشگاه را محدود کنیم که کارکردهای خود را به خوبی انجام دهد اما عمل علمی خوب در آن انجام نشود و بیشتر تظاهر شود که کلیت دانشگاه ویژگی‌های لازم را دارد.

الستی تصریح کرد: وقتی چیزی را بخواهیم از بیرون درست کنیم بیرون آن درست می‌شود اما درون آن خیر. دانشگاه باید رویکرد خود را بیابد نه اینکه این رویکرد از خارج به آن القا شود؛ اگر شرایط و رویکردهای فعلی نسبت به دانشگاه‌‌ها را تغییر ندهیم در آینده دانشگاه ما کارکردهای خود را خوب انجام خواهند داد و حتی خواهند توانست آمارهای خوبی از تعداد مقاله‌‌ها و ارتباط صنعت با دانشگاه و ... ارائه کند اما الزاماً این مسئله به معنای سلامت دانشگاه نخواهد بود.

وی با تأکید بر اینکه اگر قرار باشد دانشگاه هدف و رویکرد خود را انتخاب کند، به شدت به علوم انسانی نیاز خواهد داشت و باید علوم انسانی جدی گرفته شود، گفت: از دانشگاه‌ها در این دوره خاص انتظار داریم ولی این انتظار با نوشتن آئین‌نامه برای تحقق مسئولیت اجتماعی محقق نمی‌شود. اگر دانشگاه ما مسئول نیست و به دنبال این نیست که در جامعه خود چه اتفاقی می‌افتد به این دلیل است که تلاش می‌کند در رقابت با سایر دانشگاه‌ها مقاله کمتری نداشته باشد.

در ادامه این نشست، الستی در پاسخ به این سؤال که کارکرد اصلی دانشگاه چیست و چگونه قابل تحقق است؟ گفت: دانشگاه از زمان دوران باستان وجود داشته و وظیفه آموزش دادن برای بازتولید افراد خاص را بر عهده داشته است. مسئله آموزش همیشه در دانشگاه بوده و باکیفیت انجام دادن این مسئله یکی از مهم‌ترین وظایف دانشگاه است.

دانشگاه مسئولیتی در شناسایی و حل مسائل جامعه دارد؟

وی در پاسخ به این سؤال که آیا دانشگاه مسئولیتی در شناسایی و حل مسائل جامعه دارد؟ گفت: بله؛ قطعاً و قاعدتاً باید داشته باشد. البته زمانی در طول تاریخ احساس شد چنین مسئولیتی ندارد اما اکنون این اعتقاد هست که وظیفه دارد.

الستی در پاسخ به این سؤال که دانشگاه چطور خودش را پیدا می‌کند، مگر سیاست‌گذاران دانشگاهی وجود ندارند؟ گفت: مسئولان و سیاست‌گذاران دانشگاهی هستند اما لزوماً داخل سیستم دانشگاه عمل نمی‌کنند؛ ما دانشگاه را به عنوان یک سیستم در نظر می‌گیریم. 

انتهای پیام
captcha