به گزارش ایکنا، آیتالله سیدجواد علوی بروجردی، از اساتید حوزه علمیه قم، چند روز قبل در دیدار با مسئولان یکی از بانکهای قم مطالبی را درباره اقتصاد اسلامی و امکان آن بیان کرد؛ ایشان چندی پیش نیز در مصاحبه با یک نشریه سخنانی را درباره اسلامیسازی علوم انسانی بیان کرده بود که واکنشهای متعددی به همراه داشت، از جمله حجج اسلام خسروپناه، شریفی و کشوری به نقد این سخنان پرداختند.
از آنجا که آیتالله علوی بروجردی در سخنانش خواسته بود تا حامیان تفکر اسلامیسازی علوم انسانی «او را قانع کنند»، حجتالاسلام والمسلمین احمدحسین شریفی، استاد سطح عالی حوزه، درخواست تعیین فرصتی برای بحث در این باره و دعوت به مناظره کرد؛ خبرگزاری ایکنا نیز پیگیر برگزاری این مناظره حتی با نماینده دفتر آیتالله علوی بروجردی شد، ولی این درخواست پذیرفته نشد؛ به دنبال این امتناع، حجتالاسلام شریفی به بیان توضیحاتی در این باره پرداخت. متن این توضیحات که در اختیار ایکنا قرار گرفته به شرح زیر است:
ایشان (آیتالله علوی) در آن مصاحبه (۲۹ شهریور ۱۳۹۹ با «اکوایران» (رسانه تصویری تخصصی اقتصاد ایران) درباره اقتصاد اسلامی) فرموده است که من هنوز نمیتوانم علوم انسانی اسلامی را قبول کنم و «باید مرا قانع کنند»؛ ایشان تواضع به خرج بدهند و لطف کنند حداقل یک نفر را که قبول دارند، محضر ایشان بروند و ایده علوم انسانی اسلامی را توضیح دهند؛ این طور صحبت کردن و جنجال درست کردن و پایبند نبودن به سخنان خویش، شایسته علما نیست. مگر تعبیر ایشان آن نیست که «باید مرا قانع کنند»؛ اگر بنده را قبول ندارید، بفرمایید فرد دیگری محضر شما بیاید.
بنده هرگز از اینکه بفرمایند شما را برای بحث قبول ندارم، ناراحت نمیشوم، ولی این درست نیست که از یک طرف بفرمایند افرادی که ایده اسلامیسازی را قبول دارند، باید مرا قانع کنند و از طرف دیگر هیچ کسی را نپذیرند؛ این درست نیست که از یک طرف بگویند ما علوم انسانی اسلامی را قبول نداریم و از طرف دیگر گفته شود که علت اینکه قبول ندارم آن است که خرابکاریها را نباید به اقتصاد اسلامی بچسبانیم؛ مگر ما اقتصاد کنونی را اسلامی میدانیم که بخواهیم خرابکاریها را به اسلام بچسبانیم. چه کسی گفته این اقتصاد، اسلامی است.
آقای علوی، همین رئیسجمهور کنونی که مورد حمایت شما بوده، بارها گفته است من اقتصاد نئوکینزی را پیاده میکنم. البته اساساً اقتصاد کشور ما لیبرالی است و تصمیمگیران اقتصادی به صراحت این مطلب را طرح میکنند که به اقتصاد اسلامی باور ندارند؛ مرحوم نوربخش در جلسهای که در اوائل دهه 70 خدمت ایشان بودیم و به سیاستهای وی ایراد گرفتیم؛ بعد از چند ساعت جلسه، با صراحت گفت که بنده در غرب تحصیل کردهام و همان را که در آنجا آموخته و بلدم اجرا میکنم؛ گفت که من اقتصاد اسلامی را نمیفهمم و قبول ندارم.
شما که بحمدلله فرصت دارید مصاحبه کنید و جلسه میگیرید، یکی از مدافعان اقتصاد اسلامی را به حضور بپذیرید و با وی صحبت کنید تا ببینیم آیا این اقتصاد اسلامی است؟ آقای علوی! اینکه وضع موجود را به ایده اقتصاد اسلامی بچسبانیم کار درستی نیست، ضمن اینکه شما در مصاحبه فرمودهاید که ما مکتب اقتصاد اسلامی نداریم؛ این سخن از عجایب و کلام نوبرانه است؛ بنده نمیدانم ایشان چه برداشتی از اسلام دارند و تصویر و مرادشان از مکتب چیست که منکر مکتب اقتصادی شدهاند؛ اسلام مکتب اقتصادی دارد و مکتب اقتصادی ممکن است چند نظام اقتصادی با چندین نظریه داشته باشد؛ همان طور که مثلاً مکتب اخلاقی داریم که شامل چند نظام اخلاقی است و نظام هم شامل چند نظریه است؛ ایشان اصلی را نفی میکند که همه موافق هستند؛ یعنی حتی کفاری که با اسلام آشنا هستند هم مکتب اقتصادی اسلام را قبول دارند ولو اینکه ممکن است نظام و نظریه آن را قبول نداشته باشند.
مصاحبه ایشان پر از ایراد و نقد است و اگر این مصاحبه را محور قرار دهیم، به این نتیجه میرسیم که ایشان برداشت درستی از اسلام و فقه اسلامی و روش استنباط و اجتهاد و علم و مبانی علم و نظریههای علمی و طبیعتاً آشنایی با مقوله علم دینی ندارند و چیزی به نام اقتصاد اسلامی شنیدهاند و تصور میکنند که اگر آیه و حدیث را به مباحث اقتصادی بچسبانیم اقتصاد اسلامی خواهد شد؛ مدافعان علوم انسانی اسلامی متنمحور نیستند و عقل، تجربه و تاریخ را هم جزء منابع میدانند؛ ایکاش ایشان گفتوگو و مناظره را قبول داشتند و این مسائل را برایشان توضیح میدادیم؛ حتی علوم انسانی اسلامی صرفاً متکی بر منابع هم نیست بلکه ممکن است علم مبتنی بر مبانی فکر دینی مانند هستیشناسی، انسانشناسی، علمشناسی و ارزششناسی اسلامی باشد یا حتی مبتنی بر روششناسی فهم اسلامی باشد.
ایشان تصویر عجیب و غریبی از اقتصاد اسلامی ارائه میدهد؛ مثلاً فرموده است که در کدام حدیث داریم که تورم چگونه کنترل شود یا سود بانکی چقدر باید باشد، اینها امور عقلائی است؛ آقای علوی! این نگاه سست و ابتدایی به علم است؛ بنده در نامه خود به درخواست بحث داشتم تا این مطالب را برای ایشان بیان کنیم و مبانی و منابع و ارزشهای فکر دینی و روششناسی و اجتهاد و استنباط در علوم انسانی را ترسیم کنیم، ولی ظاهراً ایشان از طرفی فرمودهاند که باید مرا قانع کنند و از طرف دیگر حاضر به مباحثه و پذیرش افراد نیستند و این از یک روحانی، شایسته نیست که مطالبهای علنی و با صراحت در رسانهها داشته باشند، ولی وقتی درخواست میکنیم که اذن بدهید و وقتی را صرف کنید خدمت شما برسیم رد میکنید.
آقای علوی ظاهراً به فضای این گفتوگو توجه ندارند؛ ایشان پایبند به حرفشان نیستند؛ شما فرمودید که اقتصاد اسلامی به «کَت من فرو نمیرود»؛ شما فرمودید: «پیامبر(ص) فقط مرشد معنوی است و با اقتصاد و سیاست کاری ندارد»؛ روی حرفتان مردانه بایستید. بنده هنوز منتظر مباحث و مناظره هستم و صاحبنظران و اصحاب رسانه هم تمایل دارند این مطالبه پیگیری شود. بنده بلافاصله بعد از شنیدن سخنان شما مبنی بر اینکه مرا قانع کنند اجابت کردم، ولی ایشان علیرغم درخواست خودشان، از این کار ابا میورزند. در حالی که این مباحث قطعاً به نفع حوزه و جریان علمی و بحث علوم انسانی و اقتصاد اسلامی است و نظرات طرفین هم بیشتر تبیین خواهد شد.
انتهای پیام