به گزارش ایکنا، در تقویم جهانی پنجم اکتبر روز جهانی معلم نامگذاری شده و امسال این روز در حالی فرارسیده که شرایط خاصی در جهان به دلیل شیوع کرونا حاکم شده است. به همین دلیل این روز در تقویم امسال با شعار «معلمان؛ رهبری در بحران، تصور آینده از نو» گرامی داشته میشود. این روز به مناسبت بزرگداشت حرفه معلمی در سراسر جهان، سنجش دستاوردها و گوش سپردن به صدای معلمانی است که درصدد تلاش برای ارائه آموزشی مطلوب هستند. نزدیک به یک سال است که بیماری همهگیر COVID-۱۹ به طور قابل توجهی چالش سیستمهای آموزش و پرورش در سراسر جهان را افزایش داده است. اغراق نیست اگر بگوییم جهان بر سر یک دوراهی قرار دارد و اکنون بیش از هر زمان دیگری، نیازمند توجه و رسیدگی به چالشهای حوزه آموزش هستیم تا از حق تحصیل بیش از پیش محافظت کنیم.در کشور ما حرفه معلمی از جایگاه ویژهای برخوردار است و از طرفی با توجه به بافت سنتی جامعه، این شغل برای زنان پذیرفتهشدهتر است و شاید حرفهای که میتواند زمینههای مشترک فکری جامعه سنتی و مدرن را به هم پیوند بزند، همین شغل باشد. در حال حاضر ظرفیت بیش از نیمی از نیروی کار وزارت آموزشوپرورش را زنان تشکیل میدهند، ظرفیت بزرگی که باید در اولویت نیازسنجیهای آموزشوپرورش قرار گیرد. در شرایط فعلی، شیوع گسترده ویروس کرونا و تعطیلی موقت نظام آموزش حضوری و گسترش آموزش مجازی و از راه دور، چالش نظام آموزش در کشور و مشکلات معلمان در این عرصه به ویژه زنان معلم را بیش از پیش افزایش داده است. خدیجه کشاورز، استادیار جامعهشناسی پژوهشکدە مطالعات فرهنگی و اجتماعی وزارت علوم، تحقیقات و فناوری، در گفتوگو با ایکنا، درباره تجربه حرفهای معلمان و استادان زن در دوران کرونا براساس پژوهشی که خود او انجام داده است، اظهار کرد: مسئله مصالحه میان کار حرفهای و زندگی خصوصی، زندگی حرفهای زنان شاغل در کسوت معلمی و استادی را به شدت متأثر میکند. ایجاد چنین مصالحهای بهویژه برای زنان دارای کودکان نیازمند مراقبت، پیچیدهتر نیز میشود. به نظر میرسد که تقسیم کار سختگیرانهای که همه مسئولیتهای خانوادگی و نگهداری از کودکان را بر عهدە زنان میگذارد، در میان بیشتر معلمان و استادان زن زیر سؤال رفته است. اما بیشتر آنها همچنان بر این موضوع تأکید دارند که ایجاد مصالحه میان کار و زندگی برای آنها بسیار دشوار است و بخشی گسترده از وظایف مرتبط با نگهداری کودکان و بازتولید زندگی همچنان برعهده زنان است. دشواری ایجاد چنین تعادلی هنگامی بیشتر میشود که این زنان در شهری دور از محل اقامت والدینشان زندگی میکنند و از کمک آنها بیبهره هستند.
کشاورز با اشاره به پیامدهای بحران پاندمی کرونا بر تجربه حرفهای زنان معلم و استاد در روزهای قرنطینه و پیشبرد برنامههای آموزش آنلاین و وظایف و نگرانیهای آنها، ادامه داد: پس از تعطیلی مدارس و دانشگاهها در ایران و بسیاری از کشورهایی که با شیوع ویروس کرونا مواجه بودند، این مراکز ملزم به برگزاری کلاسهای آنلاین شدند. این بحث که آنلاین شدن آموزش به گسترش نابرابری آموزشی در میان دانشآموزان و دانشجویان منجر خواهد شد، تبدیل به یکی از دغدغههای معلمان و متخصصان آموزش در بسیاری از نقاط جهان شد. دسترسی به کامپیوتر، اینترنت، دانش استفاده از ابزارهای مرتبط با آموزش آنلاین و نیز داشتن فضایی برای پیگیری متمرکز آموزشها از جمله مسائلیاند که به تعمیق نابرابریهای آموزشی در میان دانشآموزان و دانشجویان دامن میزند.
وی با تأکید بر اینکه هیچ وقت نمیتوان کلاس واقعی را با مجازی جایگزین کرد، افزود: پیش از بحران اخیر نیز در کشور ما و مناطق وسیعی از جهان این نابرابری وجود داشـت و در بازتولید نابرابریهای اقتصادی ـ اجتماعی موجود نقش بسزایی ایفا میکرد. گزارشهای جهانی نیز بر این نکته تأکید دارند که سیستمهای آموزشی، برای آموزش از راه دور آمادگی نداشته است. این گزارشها نشان میدهند که مراکز آموزشی در مناطق کمتر برخوردار، از آموزشهای آنلاین نیز بهره کمتری دارند. به نظر میرسد در ایران نیز برگزاری کلاسهای آنلاین در ایام قرنطینه به نابرابریهای آموزشی میان تهران و سایر شهرها ابعادی گستردهتر میبخشد. همچنین فقدان دسترسی به اینترنت پرسرعت و سامانههای کارآمد آنلاین، استفاده از آموزش آنلاین را برای معلمان و دانشآموزان دشوار میسازد. اگرچه در این کلاسها امکان مشارکت وجود دارد، دانشآموزان کمتر مشارکت میکنند و بیشتر مینویسند، صدای آنها خیلی کمتر در کلاس شنیده میشود، نظم در ظاهر برقرار است، اما مثل این است که معلم با دیوار صحبت میکند و تعاملی شکل نمیگیرد و معلم نمیداند که کدام دانشآموز از زیر کار در میرود یا چه کسی در زمان برگزاری کلاس تنبلی میکند یا چه کسی حواسش در کلاس نیست، دانشآموز درس را خوب متوجه شده یا نشده است.
این پژوهشگر با اشاره به موضوع مصالحه میان کار حرفهای و زندگی خصوصی معلمان به ویژه زنان معلم، ادامه داد: بخش زیادی از معلمان و استادان زن مسئله تنش بین کار و خانواده و تأثیر آن بر زندگی حرفهای خود را در این ایام مشاهده کردهاند. به همین دلیل شاید زنان بیش از مردان، ضرورت مصالحه بین کار و خانواده را یکی از دلایل تغییر شغل خود معرفی میکنند. مصالحه میان نقش مادری و زندگی حرفهای برای معلمان و استادان زن در دوران قرنطینگی بهویژه برای کسانی که دارای کودکان کمسنوسال هستند، بسیار دشوار است. یکی از کسانی که خود او پژوهشگر و در کسوت معلمی است نقل میکند: سختی کار برای من در ایام قرنطینه این بود که من و همسرم همزمان خانهنشین شدیم. کار همسرم برنامهنویسی است. اوایل که کلاسهای درس تعطیل شدند هنوز ایده برگزاری مجازی کلاسها شکل نگرفته بود. ما در خانه کودکی داریم که باید برای چگونه سرگرم کردن او نیز فکری میکردیم. گروههای مجازی که عضوش بودیم ایدههای جدید برای بازی و سرگرمی میدادند و تأکید میکردند که بچهها کمتر جلوی تلویزیون بنشینند. استرس بالایی برای برگزاری کلاسهای درس و احساس وظیفه در برابر شاگردان داشتم و در خانه مرتب خود را قضاوت میکردم که آیا در مقایسه با دیگران، به قدر کافی توانستهام مادر خوبی باشم؟ کمی بعد اعلام کردند که کلاسها باید آنلاین برگزار شود و کار سختتر شد. چراکه ترجیح این بود که کلاسها به شکل ویدئویی برگزار شود، اما برای من کار دشواری بود که فرزند خردسالم بگویم از این ساعت تا این ساعت که کلاس من است، اصلاً به این اتاق نیا. به همین دلیل به این نتیجه رسیدم که صدایم را ضبط کنم، اما ضبط صدا نیز کار آسانی نبود و پروسهای زمانبر شده بود.
کشاورز گفت: این موارد مسائل و مشکلات بسیاری از معلمان و استادان زن است و نوعی نگرانی درباره «مادر کافی» بودن برای کودکانشان دارند، اغلب این نگرانی را با عنوان «احساس گناه» در قبال کودکانشان بیان میکنند. اکثریت این زنان اظهار میکنند که میان تعهدات کاری و وظایف خانوادگی روزمره گیر کردهاند. این روزها کرونا تقریباً تمام نیروی حمایتی یک مادر شاغل را از او گرفته است: مدرسه، مهدکودک و پرستار بچه. از سوی دیگر، حمایت اجتماعی خانواده و دوستان نیز از بسیاری از آنها گرفته شده است. در مواردی مانند آلودگی هوا با وجود اینکه مدارس و مهدکودکها تعطیل میشدند، این امکان وجود داشت که این مادران از حمایتهای اجتماعی دیگران برخوردار شوند. در چنین شرایطی تصور کنید بعضی کودکان به کار مادر در خانه حساسیت بیشتری پیدا میکنند و برای مثال اگر مادر پشت لپتاپ برای کار بنشیند، تمام تلاشش را میکند تا او را بلند کند. این کودکان معمولاً نسبت به پدر چنین واکنشی ندارند، در حالی که از یک معلم یا استاد مادر دارای فرزند کودک، همان انتظاری وجود دارد که از یک مرد معلم یا استاد.
بحران کرونا و تشدید موقعیت متزلزل
این پژوهشگر جامعهشناسی با اشاره به مشکلی که معلمان و استادان حقالتدریس با آن دست و پنجه نرم میکنند، گفت: اکثر این افراد شغل خود را به عنوان کاری موقت میبینند و تحمل شرایط سخت زمانی ممکن میشود که بدانند در آیندە نه چندان دور میتوانند جذب سیستم آموزشی شوند. امیدی که به دلیل متمرکز شدن جذب، روزبهروز کمرنگتر میشود. در چنین شرایطی که به نظر میرسد بحران کرونا موقعیت بیثبات ومتزلزل را تشدید کرده است، این افراد همچنان مشغول به کار در همان موقعیت هستند. البته بحران کرونا در سطح جهان به فقدان قطعیت بیشتری برای دستیابی به موقعیت حرفهای در میان متقاضیان کار دامن زده است. نگرانی از آینده برای این قشر بیش از پیش وجود دارد، برای آنهایی که در وضعیت ثابت و مشخصی نیستند و معلوم نیست بتوانند جذب این سیستم شوند و این نگرانیها برای آنها را بیشتر میکند.
کشاورز با تأکید بر اینکه بحران کرونا و آنلاین شدن آموزش، علاوه بر نگرانی از تعمیق نابرابریهای آموزشی در میان محصلان، به کیفیت آموزشهای ارائه شده صدمه خواهد زد، گفت: سیستم آموزشی ما برای فراهم کردن امکان گسترده آموزش آنلاین آماده نبوده است. اگرچه امکاناتی به سرعت فراهم و ارتباطات برقرار شد، اما نگرانی از امکان انتقال صحیح دانش به دانشآموزان و دانشجویان از دغدغههای معلمان و اساتید به ویژه زنان است، در حالی که به دلیل کمبود زیرساختهای مناسب، امکان تعامل و گفتوگو در کلاسها به شدت کاهش یافته و این مسئله در دروسی مانند علوم اجتماعی که ارائه درس، نیازمند بحث و گفتگوی متقابل میان معلم و شاگرد است، ظهور و بروز بیشتری داشته باشد و باعث شود شاگردان از کار معلم خود رضایت کافی نداشته باشند. مسئله مصالحه میان کار حرفهای و زندگی خصوصی که نقش مهمی در زندگی حرفهای زنان ایفا میکند، در شرایط بحران کرونا ابعادی دشوارتر یافته است. حضور کودکان در خانه و مسئولیت نگهداری از آنها، از فرصت و تمرکز آنان بسیار کاسته است که در صورت تداوم این شرایط طی سالیان متمادی باید چارهای اندیشیده شود.
انتهای پیام