به گزارش ایکنا از لبنان؛ رایزنی فرهنگی ایران در لبنان به مناسبت بزرگداشت روز جهانی شاعر غزل و عرفان، حافظ شیرازی مراسمی حضوری و وبیناری با عنوان «حافظ شیرازی؛ شاعر انسانیت» با حضور جمعی از فرهیختگان فرهنگ و ادب از كشورهای مختلف، از جمله شاعر معروف و برجسته لبنانی محمد شمسالدین، حجتالاسلام والمسلمین جعفر مهاجر، علی زیتون (برنده جایزه ادبی فارابی)، خضر نبها، استاد فلسفه دانشگاه لبنان، رؤسای دانشگاههای منطقه بقاع، شعرا و شخصیتهای فرهنگی و اجتماعی، در شهر بعلبک و با رعایت شیوهنامههای بهداشتی برگزار کرد.
اداره این نشست را خانم امل ناصر از لبنان بر عهده داشت و در این مراسم ادبی، ابتدا عباس خامهیار، رایزن فرهنگی كشورمان در لبنان، ضمن تشكر از حضور فرهیختگان و ادبا در این محفل، به معرفی ویژگیهای منحصر به فرد شاعر برجسته و غزلسُرای كشورمان پرداخت و گفت: این شاعر عرفانی كه ایرانیان قدیم، او را یكی از اولیای صالح خدا میدانستند، توانست غزل، عرفان و قرآن كریم را همزمان با یكدیگر در هم آمیزد. قصائد و غزلیات او بیشتر به مناجات و استخاره شبیه است به حدی كه ایرانیها تا به امروز نیز به دیوان همراه با شرح و توضیح او، تفأل میزنند.
وی افزود: حافظ در حال حاضر نماد فرهنگی ایران به شمار میرود و فرزند نیكوی ایران و معروف به شاعر غزلیات و لسانالغیب، ترجمان اسرار یا محرم اسرار و عاشقی است. غزلیات حافظ آمیختهای از فلسفه، عرفان، عشق و آداب و رسومی است كه توانست این شاعر از آمیزه آنها، تابلوهای زیبایی را خلق كند به نحوی كه در عین سكوت، مینوازند و میخوانند.
خامهیار همچنین به ویژگی اشعار حافظ اشاره کرد و گفت: برخی بر این باورند كه واژه «عشق» كه حافظ در اشعارش بسیار به كار برده، یک كلمه احساسی و گذرا و عاطفی نبوده بلكه از اسماء الهی است. چرا كه عشق، اوج كمال انسانی است، زیرا انسان از نظر روحی به معشوق خود تعلق دارد و سرشت اصلی انسان همان «عشق» است، تمام موجودات جهان، به این خاطر آفریده شدند تا عشق بورزند و دوست بدارند و اگر عشق نباشد، چیزی به نام طلب و آرزو وجود نخواهد داشت.
خامه یار در پایان گفت: حافظ ثروتی ادبی از خود بر جای گذاشت كه ادبیات فارسی و عرب و نیز ادبیات جهان را غنی ساخت. دیوان او به منزله حافظه نوشتاری و چكیده اندیشه و فرهنگ و آینه ذهن ما و وجدان ماست. و همان جامی است كه گذشته و حال و آینده را میتوانی در آن ببینی. در اشعارش اشک و تبسم، قهر و محبت، امید و ناامیدی با هم جمع شدهاند. اشعار حافظ بزرگان ادب و اندیشه را در جهان به شگفتی وا داشته است، لذا از او به احترام یاد میكنند تا این حد كه او را شاعر تمام دورانها و زمانها به حساب میآورند.
سپس شاعر معروف و برجسته لبنانی، محمدعلی شمسالدین، ضمن بیان این که مرکز اصلی حکمت، همان قلب پاک و سینه شفاف حافظ، این شاعر بزرگ اسلامی است، گفت: اشعار حافظ به منزله چکیده شعر حکمتآمیز هر یک از شعرا مانند، رودکی، مولوی و سعدی شیرازی و دیگر شعرای عرفانی شعر فارسی است.
وی افزود: اشعار حافظ از نوعی صفا و سادگی در عین داشتن عمق مفهومی برخوردار است و به موضوعاتی مانند عشق و جوانی آمیخته با مفاهیم عرفانی و دینی میپردازد و محدوده سیر اشعارش خارج از منطقه ترس، خوف و خشیت از خداوند است و به ابعاد رحمانی و غفرانی خداوند پرداخته است.
شمسالدین سپس به ابیات نخستین اشعار دیوان مثنوی اشاره و ضمن مقایسه با اشعار حافظ، در نهایت حافظ را از نظر حکمت بالاتر از مولوی معرفی کرد؛ چرا که حکمت حافظ فراتر از مسائل عقلانی و ظاهری مانند حلال و حرام است.
وی ادامه داد: اشعار حافظ پرده از سرزمین اسرار بر میدارد و تنها با مکاشفه این امور به دست میآیند. در سرزمین اسرار، مسائلی مانند عشق حرف اصلی را میزند. البته مولوی در مثنوی و فریدالدین عطار نیشابوری در منطقالطیر و عمر بن الفارض با نگاهی اسلامی به مسائل نوعی هماهنگی ایجاد کردهاند و شعر دینی را به شعری انسانی تبدیل کردهاند و باید گفت گوته، شاعر آلمانی، ویکتور هوگو، شاعر فرانسوی و تاگور، شاعر هندی به این گونه اشعار توجه ویژه داشتند.
محمدعلی شمسالدین به وجه تشابه نامش با حافظ گفت: نام من محمد شمسالدین است و نام حافظ، شمسالدین محمد بود و به دلیل حفظ قرآن کریم به حافظ ملقب شد و جامی به او لقب لسانالغیب و ترجمان اسرار را داد.
محمدعلی شمسالدین در پایان به قصائدی از حافظ اشاره کرد که آنها را به عربی ترجمه کرده و شامل هشتاد و چهار قصیده برگزیده میشود و با عنوان «شیرازیات» در سال 2017 برای بار دوم به چاپ رسید. وی ترجمه این اشعار را نزدیکترین ترجمه مفاهیم شعری حافظ از میان دیگر ترجمهها دانست. شمسالدین سپس با قرائت برخی ترجمههای منظوم خود از اشعار حافظ، سخنانش را پایان داد.
در ادامه حجتالاسلام والمسلمین محمد حسین مهدوی مهر، رئیس جامعة المصطفی(ص) در لبنان و سوریه با اشاره به این که سرزمین ما، مهد شعرا، ادبا و مشاهیری همچون حافظ شیرازی است، گفت: هنرمندان، شعرا و ادبای بسیاری در عرصه این جهان حضور یافتند و احساسات خود را در قالب هنر یا شعر ثبت كردند، اما آن واژههایی كه بتواند عشق را بیان و مانند گوهری گرانسنگ در قالب اجتماعی ارائه كنند، اندک است. ما هم اكنون در محضر یكی از ادبای بزرگی هستیم كه میان عشق و انتظار چه از نظر بُعد فردی و چه از نظر بُعد اجتماعی، هماهنگی و نزدیكی ایجاد كرده و به صورت خلاقانه آن را به نظم درآورده است.
مهدوی مهر افزود: شعرای بسیاری آمدهاند و نامی از خود بر جای گذاشتهاند، اما به اعتراف تمام ادبا، حافظ، لقب «لسانالغیب» را به خود اختصاص داده است و حافظ قرآن كریم نیز بود. در آثار حافظ، عشق و انتظار، علم و عرفان، ادب و شعر، قرآن و معارف الهی را یک جا میتوان مشاهده کرد.
مدیر جامعة المصطفی(ص) در لبنان و سوریه گفت: یكی از ویژگیهای حافظ، انس دائمی او با كتاب خدا بود، كه میتوان به این بیت او اشاره کرد كه میگوید: «عشقت رسد به فریاد ار خود به سان حافظ / قرآن ز بر بخوانی در چارده روایت» از دیگر صفات او عشق الهی اوست كه وجودش را شعلهور ساخته بود.
در ادامه نادر نظام تهرانی، شاعر و استاد دانشگاه علامه طباطبایی، ضمن اشاره به سخنان گوته شاعر آلمانی درباره حافظ، گفت: حافظ، احساسات درونش را در قالب و زبان شعر بیان میكرد و منبع الهام برای دیگران در هر زمان و مكانی میشد.
وی در ادامه به برخی از ابعاد زندگی حافظ و نحوه ورودش به دنیای شعر پرداخته و گفت: حافظ اصول اولیه سرودن شعر را از بزازی در همسایگی خانه خود آموخت و سپس با عشق ورزیدن به دختری به نام شاخ نبات و داستان معروف خواستگاری از وی و در نهایت خواب نما شدن حافظ و الهام گرفتن شعر، به شاعری برجسته تبدیل شد كه خود حافظ در ابیاتش به آن اشاره میكند كه مَطلع آن این بیت معروف است: «دوش وقت سحر از غصه نجاتم دادند/ و اندر آن ظلمت شب آب حیاتم دادند».
دکتر نادر نظام تهرانی در پایان گفت: حافظ بر این باور بود که هر اتفاقی که برای انسان رخ دهد، تقدیری از جانب خداوند بوده است. عرفان حافظ با دین پیوند خورده و عرفانی دینی بود و فصل مشترک آن همان عشق بود و عشق همان امانتی است که خداوند بر آسمانها و زمین عرضه کرد اما آنها نپذیرفتند و در نهایت این امانت را انسان پذیرفت. بر همین اساس است که آسمانها و زمین قدرت ادراک ندارند بنابراین این امانت بر دوش انسان افتاد. اشعار حافظ پس از رحلت او رواج یافت و به زبانهای هندی، ترکی، عربی، فرانسوی، آلمانی و انگلیسی ترجمه شد.
در ادامه خانم ایمان عبداللطیف المحمد از کشور عراق، ضمن تأکید بر عرفانی بودن اشعار حافظ، وی را به عنوان قله ادبیات عرفانی ایران و شخصیت ادبی بزرگ جهان معرفی کرد و گفت: تمام شعرای عرفانی که پس از حافظ آمدند از ادبیات او تأثیر پذیرفتهاند و این امر تنها منحصر به شعرای ایرانی نبوده بلکه در تمام جهان از حافظ شیرازی نکات عرفانی و اسرار آن را دریافت کردهاند.
وی افزود: یکی از مواردی که شرقشناسان در تفسیر اشعار حافظ مورد نقد قرار دادهاند دو بُعد حسی یا ظاهری و عرفانی و رمزگونه اشعار حافظ است. اما میراث عرفانی شعر فارسی از شخصیتهای بزرگ ادبی مانند مولوی، فرید الدین عطار، سعدی شیرازی و حافظ شیرازی برجای مانده است.
در پایان برنامه صادق خورشا، عضو هیئت علمی دانشکده ادبیات دانشگاه علامه طباطبایی، با اشاره به ابیاتی از حافظ و مقایسه آن با ابیاتی از اشعار ابونؤاس و اشعار عمر بهاءالدین امیری، به بیان زیباییهای ابیات حافظ پرداخته و گفت: اندیشه روشن حافظ و قلب تپنده، و نفس مسیحایی او که برخاسته از عطر عشق و جان مشتاق اوست و از چشمه زلال سلسبیل و شراب رحیق پر شده است، باعث شده که دم از رخ یار و جلال و جمال و جام و قدح و صهبای عشق بزند.
وی در ادامه افزود: ابن فارض یکی از شعرایی است که از چشمه زلال حافظ نوشیده و اشعارش را بر همان اساس سروده است. ابن فارض می گوید: به یاد دوست شرب مُدام نمودیم...و پیش از این که خلق آفریده شوند مست شدیم(منظور عالم «الست» است). این شعر اقتباس از این بیت حافظ است که میگوید: «مقام عَیش مُیسَّر نمیشود بیرنج / بلی به حكم بلى بستهاند عهد [روز] ألست». جامی نیز به نوعی دیگر این گونه سروده است: «بودم آن روز من از طایفه دُرد كشان/ كه نه از تاک نشان بود و نه از تاک نشان».
انتهای پیام