سیدعلی سیدقاسم، هماهنگکننده مرکز گفتوگوی ادیان لبنان و عضو آکادمی بینالمللی گفتوگوی اسلام و مسیحیت «المریمیه» در شهر بعلبک، واقع در استان البقاع لبنان، به مناسبت شهادت حضرت علی بن موسیالرضا(ع) در گفتوگویی اختصاصی با خبرنگار ایکنا، درباره شرایط سیاسی و فکری عصر حیات امام رضا(ع) سخن گفت.
این شخصیت لبنانی درباره فضای سیاسی و فکری در روزگار زندگانی امام هشتم شیعیان اظهار کرد: میتوان اوضاع سیاسی عصر حیات امام علی بن موسی الرضا(ع) را به دو مرحله تقسیم کرد؛ مرحله نخست حکمرانی مهدی، هادی و هارون عباسی است که مرحلهای بسیار دشوار برای پیروان اهل بیت علیهم السلام(ع) بود. امام رضا(ع) در کنار پدرش زندگی میکرد و شاهد رنج و مشقتهای پدرش امام موسی کاظم(ع) بود که از زندانی به زندان دیگر منتقل میشد تا اینکه امام هفتم در اوج این سختیها به شهادت رسید به خصوص که واقعه فخ و کشتار علویان هم مربوط به دوره امام موسی کاظم(ع) بود. واقعه فخ از قیامهای علویان علیه عباسیان است که در ذیالحجه 169به رهبری حسین بن علی معروف به صاحب فخ از نوادگان امام حسن(ع) در مدینه شکل گرفت و به شهادت او و بیشتر یارانش انجامید. از آنجا که این قیام در منطقه فخ در نزدیکی مکه رخ داد، به قیام فخ یا صاحب فخ مشهور شده و در روایتی از امام جواد(ع) آمده است که پس از واقعه طف، جنایتی بزرگتر از واقعه فخ نیست.
سیدقاسم تصریح کرد: مرحله دوم از نظر سیاسی، جنگ قدرت میان خلفا و سردمداران حکومت بود. امام رضا(ع) در سال 183 هجری، پس از شهادت پدر بزرگوارش در زندان هارون، در 35 سالگی عهدهدار مقام امامت و پيشوايي امت شد و مدت امامتش بيست سال به طول انجاميد که ده سال اول آن با سالهای آخر زمامداری هارون عباسی، پنج سال با حکومت فرزند او امين و پنج سال آخر با خلافت فرزند ديگرش مأمون همزمان بود. زمانی که مأمون عباسی توانست برادر خود امین را شکست دهد و او را به قتل برساند و لباس قدرت را به تن کند، خطری که حکومت او در اطراف و اکناف مملکت اسلامی تهدید میکرد علویان بودند که توانسته بودند در جلب توجه افکار عمومی مسلمین به سوی خود و کسب حمایت آنها موفق باشند، به خصوص که مردم هم ستمها و نارواییهای حکومت عباسی بر جامعه به ویژه علویان را دیده بودند.
وی افزود: در این شرایط مأمون با مشورت وزیر خود فضل بن سهل دست به خدعهای زد و ولایتعهدی را به امام پیشنهاد داد تا مشروعیت خلافت خود را نزد مسلمانان تضمین کند و بدین ترتیب قیامهایی که علیه حکومت انجام میشد مشروعیت خود را از دست میدادند. از همین رو مأمون فرستادههای خود را به مدینه، خدمت حضرت رضا(ع) فرستاد تا حضرت را به اجبار به سوی خراسان روانه کنند و از این طریق امام را نزد خود ساکن کند و از نزدیک مراقب رفتار امام و پیروانش باشد.
سید قاسم درباره اوضاع علمی و عقیدتی زمان امام رضا(ع) نیز گفت: در دوره حیات امام رضا(ع) فرهنگ و فكر اسلامی به خوبی ریشه گرفت و در آن زمان بنیانگذاران مذاهب فقهی مختلفی نیز زندگی میكردند. امام(ع) با علمای فلسفه و اندیشمندان دینی به مناظره و بحث میپرداختند. مأمون پس از آوردن امام رضا(ع) به خراسان، جلسات علمی متعددی را با حضور علمای گوناگون تشکیل داد و مباحث زیادی میان امام و دیگران صورت میگرفت که درباره مسائل اعتقادی و فقهی بود. امام هشتم شیعیان توانست مبانی صحیحی را برای بحث و مناظرات فراهم کند که نتایج مفید و درست علمی و مثمر ثمری را به همراه داشت. دوره ایشان دوره تکثر عقیده و تنوع در بحث درباره ادیان و آموزههای فلسفی بود و امام رضا(ع) از این ویژگی برای اصلاح مسیر فکری، فرقهای و مذهبی هر جامعهای بهره میبرد.
این شخصیت لبنانی تصریح کرد: یکی از برجستهترین مناظره های امام رضا(ع)، هنگام ورود او به طوس به دستور مأمون عباسی بود. مأمون در جلسه بسیار مهمی برای کاستن از شکوه علمی امام و آزمایش کردن او، جاثلیق، از بزرگترین علمای نصرانی را، که مذهب نسطوری داشت و دانشمندانی از دیگر طوائف و ادیان را از ملتهای مختلف دعوت کرد و فضل بن سهل، وزیر مأمون، اداره این نشست را برعهده داشت. در این مناظره علی بن موسی الرضا(ع)، تمام دعاوی خود را براساس کتاب مقدس مسیحیان مطرح کرد و این امر موجب شگفتی حاضران و مسیحیان حاضر در مجلس شد و با استناد به کتاب مقدس، به اثبات نبوت حضرت محمد(ص)، تحریف انجیل، بشر بودن عیسی(ع) و ... پرداخت.
سیدقاسم به قیام خراسانی نیز اشاره کرد و گفت: در آخرالزمان فردی از جانب خراسان برای یاری مهدی(عج) و جنگ با سفیانی قیام خواهد کرد. منابع حدیث شیعه و سنی درباره حضرت مهدی(عج) اتفاق نظر دارند که ایشان پس از قیامی مقدماتی از سوی لشکر سیدخراسانی به فرماندهی «شعیب بن صالح» ظهور خواهد کرد. صاحبان درفشهای سیاه از ایران مقدمه حکومت حضرت مهدی را آماده میکنند. آنان نیروهای سفیانی را شکست داده و در بیتالمقدس فرود میآیند تا مقدمه حکومت حضرت مهدی را فراهم آورند. بر این اساس ایران قطب اصلی در تثبیت ارزشهای الهی و بهترین قطبنمای مقابله با گمراهی و فساد در جهان است. باشد که خداوند جمهوری اسلامی را از توطئه ستمگران حفظ و با پیروزی آشکار از آن حمایت و بالاترین درجات را به آن عنایت کند.
انتهای پیام