روح مادی حاکم بر برنامه‌های توسعه و به‌ حاشیه رفتن اخلاق؛ نشانه بارز ضعف عقلانیت
کد خبر: 3931279
تاریخ انتشار : ۰۵ آبان ۱۳۹۹ - ۱۱:۵۳
جواد منصوری بیان کرد:

روح مادی حاکم بر برنامه‌های توسعه و به‌ حاشیه رفتن اخلاق؛ نشانه بارز ضعف عقلانیت

کارشناس مسائل سیاسی نهادینه ‌شدن رفتارها و کنش‌های غیراخلاقی در جامعه به ویژه در میان مسئولان را ریشه در بی‌توجهی به ارتقای اخلاقی و معنوی به مثابه فلسفه خلقت و تشکیل حکومت دانست و گفت: نشانه روشن این بی‌توجهی این است که در برنامه‌های توسعه پنج‌ساله رشد، تعالی و ارتقای فرهنگ عمومی و اخلاق اسلامی کاملاً در حاشیه قرار داشته و این برنامه‌ها غالباً ناظر به ابعاد زندگی مادی مردم بوده که حکایت از ضعف عقلانیت مسئولان در پیوند میان رشد معنوی و توسعه مادی دارد.

جواد منصوری

جواد منصوری، کارشناس مسائل سیاسی و سفیر پیشین ایران در چین و پاکستان، در گفت‌وگو با ایکنا، درباره ریشه‌های اصلی ضعف عقلانیت در اداره امور کشور و بروز رفتارها و کنش‌های غیراخلاقی میان مسئولان در یک حکومت اسلامی گفت: این یک بحث بسیار مهم و بنیادی است و باید همه مراکز آموزشی و دانشگاهی، حوزه‌های علمیه و رسانه‌ها این مسئله را مدام دنبال و بررسی کنند. این موضوع با تمام جنبه‌های مختلف اجتماع و حکومت و مسائل کشور مرتبط است، زیرا تصور عمومی این است که با انقلاب و سقوط رژیم شاهنشاهی و قطع دست سلطه خارجی از کشور، خودبه‌خود تحولی کیفی در بین مردم و مسئولان به وجود‌ آمد، در حالی که چنین اتفاقی نیفتاد.


بیشتر بخوانید:


وی افزود: پیامبر اکرم(ص) می‌فرمایند: «إنَّمَا بُعِثْتُ لِأُتَمِّمَ مَکارِمَ الْأَخْلَاقِ.» این سخن بدین معناست که ابتدا باید اخلاق متحول شود تا بعد اهداف دیگر پیاده و محقق شود و این در انقلاب ما اتفاق نیفتاد. علی‌رغم اینکه امام خمینی(ره) بارها در سخنانشان به اهمیت ایمان به خدا و قیامت، اهمیت حق‌الناس و مراقبت از بیت‌المال تأکید کردند اما در عمل جدیت لازم برای اجرای این مسائل دیده نشد. در نتیجه به دلیل ارتباط با غرب از گذشته و تداوم آن و نفوذ تدریجی تفکرات، معیارها و رفتارهای غربی به ویژه پس از دوران دفاع مقدس و بی‌توجهی دولتمردان به این مسائل از یکسو و توجه صرف به توسعه اقتصادی و مادی، این رفتارهای غیراخلاقی در ما نهادینه شد.

نزول اخلاق و فرهنگ همزمان با پیشرفت مادی

منصوری اظهار کرد: نشانه روشن این بی‌توجهی این است که در برنامه‌های توسعه پنج‌ساله رشد، تعالی و ارتقای فرهنگ عمومی و اخلاق اسلامی کاملاً در حاشیه قرار داشته و این برنامه‌ها غالباً ناظر به ابعاد زندگی مادی مردم ایران بوده است. به عبارتی بدون اینکه اعلام شود برنامه‌هایی با محتوای ماده‌گرایانه و سکولاریستی تنظیم، تصویب و به شکل ناقص اجرا شده است. بنابراین با پیشرفت ظواهر مادی و افزایش امکانات نسبت به گذشته، آرام‌آرام ابعاد اخلاقی، معنوی و اخلاق مبتنی بر عقلانیت نزول کرد و دولت و حکومت همان چیزی شد که امیرالمؤمنین امام علی(ع) فرمودند: «حکومت طعمه‌ای نیست که در دست شما قرار گرفته است»، اما اتفاقات سال‌های اخیر ثابت کرد که متأسفانه این تفکر رواج یافته است.

این کارشناس مسائل سیاسی بیان کرد: آنچه امروز در فضای سیاسی و رسانه‌ای کشور کاملاً قابل مشاهده است ضعف اخلاق اسلامی و توجه به معنویت است. علاوه بر آن انواع و اقسام مفاسد که در رأس آن مفاسد اقتصادی است در جامعه دیده می‌شود. لذا ناخواسته به فضایی کشیده شده‌ایم که اقتصاد به مسئله اصلی کشور تبدیل شده و تمامی اعتبارات، امکانات و نیروها برای حل مسائل اقتصادی بسیج شده و در نتیجه از رشد اخلاقی و ارتقای سطح فرهنگ عمومی و تقویت قدرت عقلانیت به کلی غفلت شده است.

توجه ناچیز حاکمیت به رشد در مقابل توسعه 

منصوری ادامه داد: در دو دهه اخیر یک بحث جدی در دنیا مطرح شده که آنچه در 60 سال گذشته تحت عنوان توسعه اقتصادی رواج پیدا کرد و تمام کشورها آمال و آرزوهای خود را بر دستیابی به این نوع توسعه قرار دادند آیا اهداف انسانی در آن دیده شده و این توسعه در نهایت به معنای واقعی به نفع بشریت شده است؟ آیا اساساً این توسعه با رشد رابطه دارد؟ در قرآن کریم آنجا که بحث عقلانیت، اخلاق و تکامل انسان است از کلمه «رشد» استفاده می‌کند و آنجا که جنبه کمی و مادی دارد صحبت از توسعه و «وسعت» می‌شود و قرآن بر هر دو تأکید می‌کند. اما دستگاه حاکم توجه بسیار اندکی به رشد دارد و فقط به توسعه فکر می‌کند و اصلاً متوجه نیست که رشد یک مؤلفه مستقل، مهم و تأثیرگذار است و این ریشه در آن دارد که نقشی برای تفکر و عقلانیت در ارتقای زندگی، بهبود شرایط و رشد قائل نیستیم.

اولین فرمانده سپاه پاسداران یادآور شد: این در حالی است که قرآن به طور مستمر دعوت به تفکر و تدبر می‌کند و کسانی را که فکر نمی‌کنند مورد توبیخ قرار می‌دهد. یکی از اقداماتی که بدون تردید بلافاصله پس از انقلاب باید مورد توجه قرار می‌گرفت و تا به امروز باید حل می‌شد مسئله «قطع وابستگی به نفت» بود، اما امروز آنچنان وابسته به نفت هستیم که مجبوریم صبح نفت بفروشیم تا شب نان داشته باشیم و این روزها کاملاً مشخص شده چقدر عقب هستیم و بد عمل کرده‌ایم و تمام امورات کشور را به فروش نفت گره زده‌ایم.

وابستگی به نفت جامعه را به درماندگی رسانده

وی تصریح کرد: همین ضعف عقلانیت موجب شد که اصلاً متوجه حکیم بودن خداوند نشویم و نفهمیم که در ذره ذره این عالم فلسفه و حکمتی وجود دارد. ایرانیان قرن‌ها با عقلانیت معمولی به صورت خوداتکایی زندگی کرد‌ه‌اند، اما امروز وابستگی ما به حدی رسیده که کار مردم به درماندگی رسیده و ارز، طلا و پول محور همه چیز شده و این نتیجه حداقل چند دهه بی‌توجهی به تفکر، تدبر و عقلانیت و ضعف آینده‌نگری است.

منصوری اظهار کرد: در صورتی که امام علی(ع) درباره اهمیت آینده‌نگری می‌فرمایند: «برای دنیا به گونه‌ای زندگی کن که قرار است همیشه زنده باشی و برای آخرت به گونه‌ای باش که قرار است فردا بمیری.» نکته ظریف این سخن همان توجه به دنیا و آخرت به طور توأمان است و توجه کردن مطلق به دنیا یا آخرت نتیجه‌ای جز انحطاط ندارد. لذا رابطه‌ای بین رشد و توسعه در کشور برقرار نشده، چون عقلانیت لازم را برای برقراری این رابطه نداشتیم.

تفکیک فرهنگ از اقتصاد و سیاست؛ نمود فقدان عقلانیت

این کارشناس مسائل سیاسی نتیجه این ضعف عقلانیت را جدا کردن فرهنگ از سیاست و اقتصاد دانست و گفت: جدایی این مؤلفه‌ها از هم، یک تصور غلط است؛ زندگی یک پدیده یکپارچه است و فلسفه و منطق دین توجه به تمام ابعاد زندگی انسان به شکل متناسب، متعادل و متوازن و به هم مربوط بودن این ابعاد به یکدیگر است. در واقع دین یک نگرش جامع به زندگی انسان از بدو تولد تا انتهای حیات دارد. به همین دلیل است که امکان تفکیک دین از سیاست وجود ندارد و اساساً بحث دوتایی بودن این دو مقوله غلط است. به عبارتی اگر دین را به معنای واقعی که همان برنامه زندگی است، بشناسیم سیاست و اقتصاد جزو لاینفک دین است.

وی یادآور شد: از طرف دیگر به دلیل ضعف عقلانیت توجه به واقعیت‌ها در ما بسیار ضعیف و تمایلات نفسانی، تعلقات شخصی و گروهی و فردگرایی بر مسئولان حاکم است. در واقع به این نکته توجه نمی‌کنیم که فلسفه خلقت، فلسفه جامعه و فلسفه تشکیل حکومت چه بوده است. در زمینه رابطه بین عقلانیت و اوضاع کشور در ابعاد مختلف با مطالعه در تاریخ می‌توان متوجه شد که سقوط تمامی قدرت‌ها، امپراتوری‌ها و مکتب‌ها به دلیل عدم عقلانیت بوده است. امام رضا(ع) در معنی عقل می‌فرمایند: «عقل وسیله‌ای است که با‌ آن می‌توان به بهشت رسید»؛ پس حرکت به سمت جهنم به معنای عدم تعقل و تفکر است. به عبارتی با عقلانیت سعادت حاصل می‌شود و دوست و دشمن و نحوه رفتار با هر یک مشخص می‌شود.

نقش نظام آموزشی در ضعف عقلانیت

منصوری بیان کرد: متأسفانه در نظام آموزشی کشور از همان ابتدا به ما یاد دادند که «بابا آب داد» و «بابا نان داد» و از همان اول ما را به دنبال آب و نان دواندند که آن را هم یکی دیگر به ما می‌دهد نه اینکه خودمان برای کسب آن تلاش کنیم. یا برای ورود به دانشگاه ملاک انتخاب رشته این است که کدام شغل درآمد و ثروت بیشتری برای ما ایجاد می‌کند و هیچ‌وقت این‌گونه آموزش داده نشد که برای رشد خود و خدمت به جامعه عمل کنیم و این نشانه عدم عقلانیت واقعی در نظام آموزشی است. متأسفانه حتی تقلید ما از غرب هم به صورت ناقص بوده است.

وی بیان کرد: امروز کشور به مدارس کشاورزی زیادی نیاز دارد تا کشاورز سنتی ما را علمی کند و روستا ساخته شده و پیشرفت کند، اما فردی که از روستا به دانشگاه آمده، یک لیسانس می‌گیرد و در شهر ماندگار شده و هم کشاورزی ضعیف می‌شود و هم احتمال اینکه آن فرد در شهر فاسد شود وجود دارد. امروز وابستگی به وارد شدن نهاده‌های دامی از خارج به معنی نابودی ما و ضعف عقلانیت مسئولان است. سه استان شمالی کشور معادل وسعت سه کشور اروپایی بلژیک، هلند و دانمارک است اما صادرات گل این سه کشور بیشتر از صادرات نفت ماست.

این کارشناس مسائل سیاسی یکی دیگر از نشانه‌های ضعف عقلانیت را کم‌توجهی به مسئله ارتقای فرهنگ عمومی خواند و اظهار کرد: فرهنگ عمومی بر شش پایه وجدان کاری، قانون‌گرایی، جمع‌گرایی، مسئولیت‌پذیری، نظم و انضباط و ادب اجتماعی استوار است. بررسی این شش مؤلفه به ویژه در میان مسئولان نشان می‌دهد که نمره خوبی نمی‌گیریم. لذا نباید انتظار داشت که اداره مملکت بدون مشکل پیش برود، چراکه نظام آموزشی، نظام فرهنگی، رسانه‌ها و دولت برنامه‌ای برای حل ضعف فرهنگ عمومی کاری نمی‌کنند و برنامه‌ای هم ندارند. در این وضعیت اگر از آسمان بر کشور طلا هم ببارد، مشکلات ما حل نمی‌شود.

گفت‌وگو از مهدی مخبری

انتهای پیام
captcha