گسست در سیمای شهری و سردرگمی شهروندان
کد خبر: 3934877
تاریخ انتشار : ۲۴ آبان ۱۳۹۹ - ۰۷:۲۰
رحیم محمدی تبیین کرد؛

گسست در سیمای شهری و سردرگمی شهروندان

یک جامعه‌شناس معتقد است که گاهی در سیمای شهری امروز یا همان کالبد شهری گسست‌هایی وجود دارد و شهروند ایرانی‌ احساس سردرگمی می‌کند؛ چراکه نه در شهر قدیم گنجیده و نه توانسته با شهر جدید و وضع مدرن کنار بیاید.

به گزارش ایکنا، با توجه به رشد سریع شهرنشینی در کشور که از دهه‌های گذشته آغاز شده است، باید به این موضوع اندیشید که آیا این مقوله با موازین تاریخی و اسلامی این سرزمین هماهنگی دارد یا اینکه شهرها بدون در نظر گرفتن شرایط اجتماعی از لحاظ تمدن شهری، که به معماری اصیل ایرانی ـ اسلامی متکی است، بر مبنای سبک‌های غیرایرانی و غیربومی رشد می‌کنند. همانطور که تاریخ این مرز و بوم شاهد و گواه محکمی در رابطه با سبک باشکوه ایرانی ـ اسلامی در ایجاد تمدن شهری است، متأسفانه طی دهه‌های اخیر و با توسعه‌ای شاید ناهمگون در زمینه گسترش حوزه شهری، شاهد بزرگتر شدن بیش از پیش شهرهای صنعتی و مدرن بدون احتساب مبانی و معماری سنتی و بومی، که الهام گرفته از سبک ایرانی ـ اسلامی است، هستیم.

سرعت توسعه ناهمگون شهرهای کشور به ویژه کلان‌شهرهایی مانند تهران، که نزدیک به یک‌پنجم جمعیت کشور را در خود جای داده، باعث غفلت از حفظ سنت‌ها و موجب فراموشی سبک‌های تأثیرگذار ایرانی ـ اسلامی در طراحی و معماری ساختار شهرها شده است.

رحیم محمدی، جامعه‌شناس و استاد دانشگاه، در گفت‌وگو با ایکنا، در رابطه با موضوع بررسی شهرهای ایرانی ــ اسلامی به منظور پاسخ به نیازهای انسانی از منظر اسلام اظهار کرد: لفظ شهر و شهریت دنیای وسیعی است که هر یک از متفکران و اندیشمندان دوره اسلامی نیز تعریف خاص خود را از آن داشته و مفهوم این تعبیر در دیدگاه هر یک از ایشان با دیگری متفاوت بوده است. برای مثال مفهوم و ویژگی‌های شهری که فردوسی طوسی در شاهنامه خود از آن با عنوان «شارستان» یاد می‌کند و با شهری که ابن خلدون در نوشته‌های خود از آن با نام «هزاره» در مقابل «بداوه» صحبت می‌کند، کاملاً تفاوت دارد و هیچ‌کدام از ایشان نیز تعابیر دیگری را درباره شهر و شهریت به طور کامل درک نکرده است.

محمدی با بیان اینکه دوران احیای شهری در ایران از زمان حکومت صفویه آغاز شد، گفت: پیش از صفویه در حدود 700 تا 800 سال دوره ویرانی بر ایران حاکم بود و از دوره صفوی بود که احیای شهری به شیوه‌ای که ما از معماری سنتی ایرانی در ذهن داریم، در این مرز و بوم آغاز شد و نماد آن نیز شهرهایی همچون قزوین و اصفهان بودند.

این جامعه‌شناس با اشاره به اینکه معماری سنتی ایرانی ــ اسلامی در مکتب اصفهان به حد اعلای خود رسید، اظهار کرد: متأسفانه پس از این دوره و روی کار آمدن حکومت‌های دیگر بنا به دلایلی روند رشد و توسعه این سبک از معماری در کشور متوقف شد و دیگر شاهد رونق و توسعه سبک معماری ایرانی و ایدئولوژی اسلامی نبودیم.

دگرگونی اقتضائات زندگی شهری

وی درباره تغییر سیمای شهری در دوران کنونی و فقدان بهره‌گیری از شیوه‌های سنتی در معماری شهری، گفت: نباید به سیمای شهر امروزی با نگاهی بدبینانه بنگریم. هر لباسی به تنی می‌آید! استفاده از سبک‌ سنتی در معماری امروزی نمی‌توانست ادامه پیدا کند، چراکه نیازها و اقتضائات زندگی شهری از اساس به کلی تغییر کرده و دگرگون شده است.

محمدی ادامه داد: شهر در دوره صفوی بازار، کارگاه پیشه‌وری، کاروانسرا و چهره خاصی داشت و سیمای شهری در حد تکنولوژی، تجارت، مطالبات و نیازهای مردم و نظم سیاسی آن زمان بود. وقتی نظم سیاسی، شیوه تجاری و تکنولوژی دگرگون شود، معلوم است که سیمای شهری نیز دگرگون می‌شود و متناسب با فناوری، وضع سیاسی، تجاری و سبک زندگی جدید بنا خواهد شد.

این استاد دانشگاه با اشاره به اینکه این دگرگونی همه‌جانبه است و نمی‌توان گفت که تکنولوژی و نیازهای جامعه جدید شود، اما سیمای شهری به شیوه دوره صفوی حفظ شود، بیان کرد: ناخودآگاه بین دو سبک معماری سنتی و مدرن در شیوه شهرسازی و شهرنشینی، که به آن کالبد شهری گفته می‌شود و امروزه نیز در معماری شهری ظهور می‌کند، تضارب ایجاد می‌شود. دیالکتیک و تضارب میان معماری شهری قدیم و مدرن، سنتزی جدید ایجاد می‌کند که نمونه آن میدان آزادی تهران است که تمام طاق‌ها و مقرنس‌های آن از روش سنتی الهام گرفته شده اما شیوه محاسباتی و مهندسی آن مدرن است.

حرکت به سمت معماری بومی 

وی افزود: چه بخواهیم و چه نخواهیم چون ایرانی یک جهان‌بینی و معماری سنتی تاریخی خود را دارد و برحسب ضرورت نیز معماری جدید آموخته و آن را به کار می‌گیرد، بین این دو شیوه تلاقی صورت می‌گیرد. گاهی در سیمای شهری امروز یا همان کالبد شهری گسست‌هایی وجود دارد و شهروند ایرانی‌ احساس سردرگمی می‌کند؛ چراکه نه در شهر قدیم گنجیده و نه توانسته با شهر جدید و وضع مدرن کنار بیاید.

این جامعه‌شناس با بیان اینکه این پا در هوایی موجب شده است که ما علی‌رغم اینکه از گذشته گسسته شده‌ایم به آینده نیز نپیوسته‌ایم، تصریح کرد: البته در دو دهه گذشته شهرسازی، معماری و جامعه‌شناسی شهری ما،هوشیاری بهتری پیدا کرده و در حال بازیابی و بازتولید خود است که این امر موجب ایجاد معماری بومی‌تری خواهد شد.

محمدی با اشاره به به‌کارگیری لفظ ایرانی ــ اسلامی در سبک معماری و تمدن شهری، اظهار کرد: به‌کارگیری این تعبیر صحیح و گاهی اوقات گمراه‌کننده است؛ چراکه وقتی سخن از اسلامی در این تعبیر به میان می‌آید، ذهن ما به سمت شهرهای حجاز می‌رود، در حالی که شهرهای دوره اسلامی بیشتر از شهرهای باستانی ایران در دوره‌های اشکانی و ساسانی و نیز شهرهای روم شرقی الهام می‌گیرد.

این استاد دانشگاه با بیان اینکه معماران دوره اسلامی در شهرسازی تلفیقی از صنعت شهری ایران دوره باستان و نیز روم شرقی همراه با جهان‌بینی اسلامی را مد نظر داشتند، گفت: در منطقه حجاز تجربه شهری چندانی وجود نداشت و زندگی بیشتر مردم در قالب قبیله‌های مختلف خلاصه می‌شد. بنابراین، در تعبیر سبک معماری و تمدن شهری ایرانی ـ اسلامی، لفظ اسلامی به لحاظ جهان‌بینی اسلامی مطرح می‌شود که وارد این حوزه شده است و طبق این سبک معماری نیز شهرهای مختلف برای مسلمانان طراحی شد که سیمای خاص خود را داشت.

انتهای پیام
captcha