رحیم مخدومی، نویسنده، در گفتوگو با ایکنا، با اشاره به ظرفیتهای داستانپردازی درباره شخصیت سردار قاسم سلیمانی، گفت: حاج قاسم ظرفیتی جامعالاطراف است و این امر دلایل مختلفی دارد. یکی طول مدت خدمت ایشان است، زیرا سرداران سرافراز دفاع مقدس غالباً در سنین جوانی به شهادت رسیدند و طول مدت حیات آنها کوتاه بود و فرصت نمیشد نویسندگان و هنرمندان به این بخش بپردازند، یعنی خیلی جای کار نداشت، اما حاج قاسم ذخیرهای برای انقلاب بود که هم انقلاب اسلامی و هم هشت سال دفاع مقدس را تجربه کرد و به گونهای تاریخ مجسم همه انقلاب شد. تاریخ مجسمی که در هر لحظه از آن حضور داشت. با انقلاب رشد کرد و در دفاع مقدس به نبوغ رسید. سپس به عنوان ذخیرهای ماند تا دستاوردهای دفاع را در بحرانهای اجتماعی و سیاسی، آن هم در سطح بینالمللی، به کار گیرد.
مخدومی اظهار کرد: این اتفاق بسیار نادر است، هرچند این فرصت میتوانست برای هر کسی وجود داشته باشد، اما هر کسی حاج قاسم نبود. او همه وجود خود را وقف کرد. تعریف زیبایی که مقام معظم رهبری از حضرت علی(ع) دارند بیانگر همین موضوع است؛ بسیجی یعنی علی(ع) که تمام وجودش وقف اسلام شد؛ کسی که نمونه کامل بسیجی است و تمام وجود خود را وقف کرد. این دایره کوچک میشود و تعداد بسیار معدودی به این مرحله رسیدهاند.
این نویسنده با بیان اینکه حاج قاسم برجستگیهای بسیاری دارد، چون انسان بسیار باهوش و توانمندی است و لحظه لحظه زندگیاش پربرکت و گرهگشاست، تصریح کرد: شاید از یک شخصیت نظامی انتظار نبوغ سیاسی نداشته باشیم، اما وقتی حاج قاسم پا در عرصه سیاست گذاشت، نقش خود را به خوبی ایفا کرد. از یک شخصیت سیاسی کنشهای عاطفی، خانوادگی و پدرانه انتظار نمیرود، زیرا مجبور است در صحنههای خشن نظامی ایفای نقش کند، اما ما این بُعد متفاوت شخصیت حاج قاسم را در برابر فرزندان و خانواده شهدا، در برخورد با یک سرباز، مواجهه با دختران و هر غریبهای که به وی پناه میبرد میبینیم.
وی ادامه داد: حاج قاسم در مقوله فرهنگ نیز رفتار متفاوتی دارد، کتاب «من زندهام» را میخواند یا در طول سفرهایی که به سوریه داشت در حال مطالعه بود و بر بعضی کتابها یادداشت مینوشت. در فضای فیلم حضور مییافت و خط مشی میداد. بنابراین همه این موارد در جامعالاطراف بودن این شخصیت نقش دارد. قدرتمند عمل میکرد و به کم قانع نبود. فقط در هیبت یک فرمانده نبود که مسائل نظامی را حل و فصل کند، بلکه فراتر از این حرفها ظاهر شد. در خاورمیانه حرف اول را میزد. وارد کشوری شد که ارتش آن کشور در مقابل دشمنان کم آورده بود، اما حاج قاسم با تکیه بر نیروی بسیجی در مقابل دشمنان ایستاد و گره کور را باز کرد. همه اینها و شکست محاصره موصل نشان میدهد که با یک پدیده مواجه بودیم.
نویسنده کتاب «قصه فرماندهان» بیان کرد: حاج قاسم کوهی با قله مرتفع است که ما در دامنه آن هستیم و توان عظمت، بزرگی و جامعیت کوه را نداریم. بسیاری از خاطرات حاج قاسم در سینهها نهفته و هنوز بیان نشده است. خاطراتی که در سینه خودش نیز بود و میتوانست با بیان آنها تحولی در عرصه ادبیات ایجاد کند. نمیدانم چه بخشی از این خاطرات نوشته یا منتشر شده است اما اندک خاطرات ایشان که در سخنرانیها آمده و منتشر شده، بسیار خواندنی است و بخش دیگری از این خاطرات باید از همراهان، همرزمان و ... دریافت شود تا در قالب داستان و رمان نوشته یا به صورت فیلم ساخته شود، زیرا ظرفیت بسیاری دارد.
وی در پاسخ به اینکه نویسندگان در مواجهه با این شخصیت منحصربهفرد باید از کجا آغاز کنند، گفت: باید به آن شعر مولوی «آب دریا را اگر نتوان کشید/ هم به قدر تشنگی باید چشید» عمل کرد. یعنی هر نویسنده، فیلمساز و شاعری باید هم خود و هم تشنگان را سیراب کند. این نیاز امروز جامعه است که هر کسی از هر منظر اخلاقی، سیاسی، نظامی، فرهنگی، خانوادگی و ... مفاهیم و آموزههایی را از این اقیانوس برای گروههای سنی مختلف استخراج و پیام زلال حاج قاسم را ارائه کند.
مخدومی تصریح کرد: من یک کتاب کودک درباره گذشت حاج قاسم نوشتم و منتشر شد که پازل کوچکی از زندگی حاج قاسم است اما باید فعالیتهای بزرگی در چند حوزه از جمله زندگینامه حاج قاسم انجام شود. همچنین، چاپ رمان جامعی که قابل ترجمه به زبانهای گوناگون باشد تا شخصیت وی به تمام جهان معرفی و شناسانده شود، از ضروریات است. فیلم سینمایی هم حائز اهمیت است که میتواند بخشی از زندگی ایشان را شامل شود، اما یک مجموعه بلندی حدود 100 قسمتی که هر لحظهاش پر از فراز و نشیب و جذابیت باشد میتواند به طور کامل ایشان را معرفی کند. البته همه اینها کار جهادی میطلبد.
وی در پاسخ به اینکه آیا با توجه آثاری که تاکنون خلق شده، این قابلیت در کشورمان وجود دارد که قبل از اینکه نویسندگان آن سوی مرزها آن طور که میخواهند درباره حاج قاسم بنویسند، نویسندگان وطنی کار فاخری را انجام دهند، بیان کرد: تاکنون کارهای بزرگی چه در قالب ادبیات و چه تصویر در کشورمان انجام شده است اما این شخصیت برای سیاستمداران عالم مهم است، زیرا میدانند که جریانساز است، همانطور که در زمان حیاتش به شدت جریانساز بود. حتی اسمش نیز راهگشا بود و بنبستها را میشکست و در بُعد سیاسی جای صدها دیپلمات را پر میکرد. در بُعد نظامی هم کار صدها نظامی را انجام میداد.
نویسنده کتاب «امام گردان» ادامه داد: حاج قاسم پس از شهادتش نافذتر و بزرگتر شد، چون تبدیل به مکتبی شد که اکنون مستضعفان عالم او را به عنوان یک الگو میدانند. بنابراین این شخصیت هم برای دوست و هم دشمن بسیار مهم است و برای او کار ادبی خواهند کرد. به همین دلیل نیاز است که وزارت ارشاد و دولتمردان به موقع اقدام کنند تا این فرصتها از دست نرود. مثل بعضی از کارها که انگیزه و دغدغهای در انجامش وجود ندارد و تکلیفوار انجام میشود نباید این شخصیت لوث شود.
وی یادآور شد: گاهی درباره امامی معصوم سریال ساخته میشود که شاید یکبار در طول تاریخ کشورمان انجام شود، اما دستاندرکاران این اتفاق را آنقدر بزرگ نمیدانند که برای آن ستادی تشکیل دهند یا گروهی از نویسندگان را دعوت کنند تا این کار از تمام جهات کارشناسی شود و درجه یک باشد. جدا از فیلمنامه، قالب کار به یک نفر سپرده و در نهایت کار ضعیفی ارائه و فرصتسوزی میشود. اینها تجربههای تلخی است که باید درباره حاج قاسم چه در نگارش رمان و چه در ساخت فیلم سینمایی و سریال از آنها پرهیز شود.
گفت و گو: سمیه قربانی
انتهای پیام