به گزارش ایکنا، وبینار «استفاده از ویژگی «متنمحوری» فضای مجازی در دروس معارف» روز گذشته، یکم بهمنماه، با سخنرانی دکتر مصباحی برگزار شد.
وی در این نشست اظهار کرد: فضای مجازی ترکیبی از دو واژه cybernetics و space است که هر کدام دال بر معنای خاصی هستند و امتزاج آنها اصطلاح پرکاربردی را ایجاد کرده است. فضای مجازی دارای ویژگیهایی چون متنمحوری، زیست شبکهای، تودهگرایی، مرزشکنی، سحرآمیزی و کشف ناشناختههاست. متنمحوری از شاخصههایی است که در ادراک ماهیت فضای مجازی نقش دارد و از آن قابل انفکاک نیست.
مصباحی تصریح کرد: فضای مجازی متنمحور است به این معنا که در آن نوشتار بر صور دیگر انتقال معنا غلبه میکند. شیوه متنمحور در فضای مجازی این امکان را در اختیار افراد قرار میدهد تا بر اساس دریافتی که از متن دارند و نوع بازنمایی که انجام میدهند، انتخابهای خود را در زندگی صورت دهند. شش ویژگی کلیدی متون مجازی از نظر میترا و کوهن شامل بینامتنیت، غیرخطی بودن، محو نمودن تمایز بین خواننده و نویسنده، چندرسانهای بودن، جهانی بودن و گذرایی هستند.
وی افزود: در کنار ماهیت فضای مجازی لازم است به دانش فضای مجازی هم اشاره شود. این دانش از سنخ علم نیست بلکه نوع متغیر، مختلط، چند وجهی و غیرمتمرکز از یکسری معلومات است و بیشتر مناسب که اطلاعات دانسته شود تا علم. در اطلاعاتی که در این فضا منتشر میشود، ترتیب منطقی معلومات وجود ندارد، حرکت در مسیر رسیدن به نتیجه از راه مقدمات نیست و اتحادهایی که معادل پیوند معنادار امور باشد، وجود ندارد.
مصباحی ادامه داد: در ارتباط میان متنمحوری فضای مجازی و تربیت دینی در وهله نخست با عدم همراهی متنمحوری و تربیت دینی مواجه میشویم. این عدم همراهی را از دو منظر شاهد هستیم؛ یکی از آن جهت که ماهیت فضای مجازی اساساً مخالف ساختارهای عمیق است و تربیت دینی که میخواهیم در دروس معارف رقم بزنیم، با این ویژگی به چالش کشیده میشود. دوم از آن منظر که کاربر برخورد منفعلانه با متون منتشر شده در فضای مجازی دارد و متوجه رویهای که در پس انتشار متون مجازی هست نمیشود.
وی افزود: راهکاری که برای منظر اول وجود دارد، از نوع بینشی است و مربوط است به فهم نظری ما درباره ماهیت فضای مجازی. آن بینش این است که مخالفت با ساختارهای عمیق، تهدید متنمحوری برای تربیت دینی نیست؛ زیرا این تهدید برخاسته از ذات فضای مجازی نیست بلکه غلبه رویهها این ویژگی را به آن الحاق کرده است. اگر چه توسعهدهندگان فناوری مستقیماً قصد ندارند که خدمتی به ساختارهای عمیقی مانند دین کنند اما این خدمت را انجام میدهند. شاهد این ادعا این هست که طبق آموزههای دینی ما، تمام دستاوردهای علمی بشر روزی در خدمت تشکیل حکومت جهانی عدل محور دینی قرار میگیرند؛ لذا اگر ذات علم و فناوری در تناقض با ساختارهای عمیق بود، چنین همراهی ممکن نبود.
وی افزود: با این تغییر بینش ما نسبت به این موضوع، مواجهه ما را با متون فضای مجازی چگونه خواهد کرد و ما چگونه میتوانیم از آن در خدمت اهداف دینی خود بهرهبرداری کنیم؟ این بهرهگیری را میتوان با تبیین آیه 17 و 18 سوره زمر نشان داد. خداوند در این آیه میفرمایند: «فَبَشِّرْ عِبَادِ الَّذِينَ يَسْتَمِعُونَ الْقَوْلَ فَيَتَّبِعُونَ أَحْسَنَهُ أُوْلَئِكَ الَّذِينَ هَدَاهُمُ اللَّهُ وَ أُوْلَئِكَ هُمْ أُوْلُوا الْأَلْبَابِ؛ پس بندگان مرا بشارت ده! همان کسانى که سخنان را میشنوند و از نيکوترين آنها پيروى مىکنند؛ آنان کسانى هستند که خدا هدايتشان کرده و آنها خردمنداند».
این مدرس دانشگاه تصریح کرد: بر اساس این آیه، مواجهه با اطلاعات و دریافت دادههای متفاوت، گریزناپذیر و طبیعی قلمداد شده است و آغازگر سیر تحقیقی انسان برای هدایت شدن در نظر گرفته شده است. جالب است که این سیر با بشارت آغاز میشود و سپس انسان را بر چهار مرحله استماع، تبعیت، هدایت و خردمندی توجه میدهد؛ لذا زمانی که در فضا مجازی با متونی برخورد میکنیم که بیاندازه باز هستند، فراتر از فرهنگهای قومی و ملی و مرزهای جغرافیایی هستند، حتی گذرا و ناپایداراند، اینها میتوانند همان مرحله گردآوری اطلاعات در روند یک تحقیق سالم و بدون تعصب باشند. سپس تجزیه و تحلیل، غربالگری، سنجش و گزینشی که فرد صورت میدهد او را به سمت تربیتشدگی هدایت میکند.
وی گفت: منظر دوم مربوط به عدم همراهی متنمحوری فضای مجازی و تربیت دینی، فراگیرتر است. یعنی افراد برخورد منفعلانه با متون دارند و از رویه ای که متون دنبال میکنند، ناآگاهند. زیرا همانطور که اشاره شد متونی که در فضای مجازی منتشر میشوند کاربر را درگیر «شدن»های مستمر میکنند و مقصود از شدن در این بستر، فرآیندی مداوم است که در آن قواعد منطقی تولید متن رعایت نشده است. ما از دو طریق میتوانیم در کلاس دروس معارف از متنمحوری بهره ببریم و مشکل برخورد منفعلانه یا ناآگاهانه با متون مجازی را حل کنیم که شامل مشخص کردن معیار گزینشها برای دانشجویان و همراه شدن با دانشجو در متنخوانی هستند.
مصباحی یادآور شد: معیار مورد نظر، مطابقت با عقلانیت و داشتن درجاتی از معنویت است. از طریق این معیارها افراد خوداندیشی، بررسی، دلیلسازی، تصمیمگیری و انتخاب میکند. با توجه به اینکه در فضای مجازی رویهها بر ژرفاها غلبه دارند. با استفاده از معیار عقلانیت مانع پیش روی بیش از حد رویهها می-شویم. زیرا رویهها درصدد القای اهداف خود به کاربران هستند و لزوماً از ساختار منطقی قضایا پیروی نمیکنند. آنچه رویهها را میسازد ترکیبی از عقل، وهم، ظن و گمان است. ما بایستی تلاش نماییم دانشجویان را از رویهها عبور دهیم و به سمت ژرفاها بکشانیم. به عبارت دیگر از تودهمحوری فضای مجازی به سمت نخبهمحوری سوق دهیم. از طریق دو معیار عقلانیت و معنویت میتوانیم با دانشجو در متنخوانی همراه شویم و گزینش متن، فهم متن و بازنمایی متن را بر اساس آن معیارها انجام دهیم. با مجهز شدن به معیارهای مذکور گویی که متشابهات موجود در متون منتشر شده در فضای مجازی را به محکمات عقلی و معنوی ارجاع دادهایم.
وی در پایان گفت: برای راهکار دوم که همراه شدن با دانشجو در متنخوانی است، روشهای عملیاتی متنوعی میتوان پیشنهاد داد. میتوانیم در گروه مجازی که مکمل کلاس درس هست، دانشجو را درگیر متنهایی مرتبط با موضوع درسی کنیم. ارائه یک متن تقطیع شده، تحریف شده یا متن غیر مستند میتواند شروع مناسبی برای تمرین «متنمجازی خوانی» با دانشجو باشد. حسن متن این است که فرصت تأمل به کاربر میدهد تا واکنش مناسب نسبت به محتوای آن بروز دهد. همچنین میتوانیم شرایطی برای دانشجو ایجاد کنیم که تولیدکننده متن و منتشر کننده آن باشد. ما از طریق این راهکارها از عدم همراهی ظاهری به همراهی متنمحوری فضای مجازی با تربیت دینی میرسیم.
انتهای پیام