به گزارش ایکنا، محمدتقی احمدیپرتو در پایاننامه سطح سه خود که با راهنمایی حجتالاسلام والمسلمین عبدالکریم بهجتپور، مدیر حوزه خواهران و مشاوره آیتالله سیدمنذر حکیم تالیف شده به بررسی گامهای قرآن در شکلگیری ایمان در فرد و جامعه پرداخته است.
در بخشی از این پایاننامه آمده است: از آنجا که قرآن کتابی فرازمانی و فرامکانی است و اختصاص به جامعهای خاص ندارد، میتوان با کشف و شناخت این روند و تطبیق آن بر شرایط امروز جامعه و جوامع دیگر، گامی مهم و عملیاتی در ایجاد ساختمان پیکره وجودی انسان و جامعه براساس ایمان مورد نظر قرآن دست یابیم.
روش قرآن برای شکل دهی ایمان، ابتدا بیان موانع و زمینههای مخالفت و کفر، سپس بیان شبهات و اتهامات و حل آنها و سپس زمینهسازی ایمان بوسیله عوامل مختلف بوده است. اولین گام در شکلگیری ایمان، بررسی موانع و زمینههای مخالفت و کفر بوده است. علت بررسی علل و زمینههاو ویژگیهای منکران و جبهه معارض این است که اولا برای تحقق ایمان و زدودن کفر ابتدا باید به شناسایی این موانع ایمان پرداخت و بعد از علاج و از بین بردن آنهاست که بذر ایمان در دل جوانه میزند و زمینه ایمان فراهم میشود. از همین رو در سورههای ابتدایی نزول قرآن، اشاره به موانع ایمان و ویژگیهای منکران و جبهه کفر بسیار مورد اشاره قرار گرفته است.
ثانیاً از طرفی نیز هدف از ذکر این موانع و زمینههای کفر این بود که خداوند با ترسیم جبهه دشمنان و مخالفان برای پیامبر و مومنان، آنان را از سستی مواضع و اشکالات اعتقادات و بارورهای کفر آمیزشان آگاه نموده است و فضا را به گونهای روشن برای آنان ترسیم میکند تا بدانند با چه افراد و جریاناتی در مسیر پیشرفت و رشد ایمان و اسلام مواجه هستند. از این رو با شناخت دقیق زمینه ها و عوامل دشمنی به برنامه ریزی برای مقابله و دفع حملات بپردازند.
ثالثاً برای مربیان جامعه و مصلحان اجتماعی، گویای این مطلب است که تا وقتی این زمینهها و عوامل در افراد وجود دارد، ایمان در قلب و اندیشه و وجود افراد رشد نکرده و نهادینه نخواهد شد. پس باید برای اصلاح و ریشهکنی این زمینه ها و عوامل اقدامات اساسی انجام دهند.
رابعاً توجه به سیر نزول آیات نشان میدهد در مقاطع گوناگون پیشرفت اسلام و نزول وحی، چه جریاناتی سردمدار دشمنیها و مخالفتها بوده و چه اقداماتی در این زمینه برای مقابله با ایمان انجام دادهاند. توجه به این مساله کمک بزرگی به روشن شدن زوایای مبهم و تاریک تاریخ صدر اسلام خواهد نمود.
فراوانی شبهات نسبت به متعلقات ایمان در سورههای مکی به نسبت سورههای مدنی به خوبی گویای فضای پرچالش ایام دعوت دینی در مکه و حربه استفاده از ابزار شبهه و ایراد اتهام برای به انفعال کشاندن جبهه ایمانی است. قرآن در مواجهه با این شبهات و اتهامات و بهانهها، با روشنگری و تبیین دلایل و حقیقت پیام رسالت از طرفی دشمنان را خلع سلاح کرده و هیچ عذری برای ایمان نیاوردن آنان باقی نگذاشته و از طرفی با روشنگری در شبهات و اتهامات دشمنان، راه را برای ایمان آوردن مردم باز کرده است.
از فواید و آثار ذکر شبهات و اتهامات و بهانههای دشمنان در قرآن میتوان به رسواشدن جریان جبهه مخالفان در حقیقت دشمنی و پوچی آنان برای آیندگان اشاره کرد. پاسخ گویی فعال و متنوع و پر تکرار قرآن به شبهات واتهامات -که در بی پرواترین حالت از زبان مخالفان به صورت مکرر نقل شده- جبهه مخالفان را به انفعال کشانده و هرگونه بهانه را از آنان سلب کرده است. همچنین میتوان گفت هر شبهه و اتهامی که در قرآن پاسخ داده میشد زمینهای برای اطمینانبخشی برای مخاطبان حقجو ومنصف و تقویت ایمانی مومنان بوده است.
قرآن در مسیر شکلگیری ایمان نسبت به هر متعلقی، زمینههای ایمان را به همراه توجه به موانع و زمینههای کفر و زدودن آن، و دفع شبهات و رفع اتهامات ایجاد کرده است. البته این زمینهها گاه در متعلقات گوناگون مشترک و گاه متفاوت بوده است. این زمینهها به فراخور مقاومتها و به مقتضای شرایط جامعه و روحیات و احوالات مردم صورت گرفته است. به عنوان نمونه قرآن کریم در چالش و برخورد با گروهها و افراد مختلفی با انگیزهها و روحیات و اهداف متفاوت به زمینهسازی برای باورمندی مردم به خود اقدام کرده است.
برای عدهای که مجذوب شگفتیهای قرآن در ابعاد مختلف آن شدهاند از زمینه اعجازی و دعوت به تحدی استفاده کرده است. برای عدهای که ملاک حقانیت و حقیقت را در دانش اهل کتاب جستجو میکردند، تصدیق اهل کتاب و علمای آنان را به رخ کشیده و برای اهل کتابی که به دنبال نشانههایی از موعود آخر و دین خاتم بودهاند، هماهنگی و تصدیق قرآن نسبت به کتابهای آسمانی پیشین را مطرح کرده است. برای دانشمندان و فرزانگان جویای حقیقت در اعصار بعدی، محتوای جامع و عالی و اهداف درخشان و متعالی قرآن را استدلال آورده و به تامین نیازهای انسان و جوامع انسانی بوسیله این کتاب آسمانی استناد کرده است.
یکی از فواید اشاره به این زمینهها الگوبرداری و همسانسازی و تطبیق این عوامل بر شرایط روز جامعه است؛ به طور نمونه با الگوبرداری از مسئله تصدیق اهل کتاب نسبت به قرآن، در عصر حاضر نسبت به جمعآوری و معرفی نخبگانی مانند بعضی مستشرقین که به حقانیت قرآن در عصر حاضر مطلبی ارائه کردهاند اقدام کنیم.
انتهای پیام