به گزارش خبرنگار ایکنا، وبینار تقریبی «شمیم دخت نبی اکرم(ص)» به مناسبت ولادت باسعادت حضرت فاطمه زهرا(س) و هفته زن، عصر امروز دوشنبه، ۲۰ بهمنماه برگزار شد.
در این وبینار، حجتالاسلام ناصر رفیعی محمدی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی و سخنران مذهبی کشورمان به تشریح پنج روش شناخت حضرت فاطمه(س) پرداخت و گفت: برای شناخت این بانوی بزرگوار، میتوانیم از پنج منبع کمک بگیریم، نخست قرآن؛ مفسران نام حضرت زهرا(س) را در سند نزول آیات متعددی از قرآن بیان کردهاند. از جمله سوره «هل اتی» که در آن 18 آیه به واسطه انفاقی که حضرت زهرا(س) به یتیم، فقیر و مسکین کرد و به همراه خانواده روزه گرفتند، نازل شده است. همچنین آیه تطهیر که در شأن ایشان و خانواده ایشان نازل شده است.
وی منبع دوم برای شناخت حضرت زهرا(س) را خود پیامبر(ص) دانست و گفت: سخنان حضرت رسول(ص) در خصوص حضرت زهرا در منابع شیعه و سنی، حدیثی و تاریخی مکرر آمده است. کلماتی مثل اینکه فاطمه پاره تن من است، من درختی هستم که شاخه آن فاطمه است و هر کس فاطمه را آزار دهد من را آزار داده است، از این جملهاند. روایات متعددی از رسول خدا داریم که یکی از مهمترین آنها این است که خدا به خشم فاطمه خشم میکند. این مسئله کمی نیست؛ حضرت نفرموده فاطمه به سبب خشم خدا خشم میکند، بلکه فرموده خدا به خشم فاطمه خشم میکند؛ یعنی غضب و رضای فاطمه ملاک، معیار و شاخص است.
این سخنران مذهبی کشورمان منبع سوم برای معرفی حضرت فاطمه(س) را امیرمومنین و 11 فرزند حضرت فاطمه دانست و گفت: کلماتی که ائمه در مورد مادرشان گفتهاند، بسیار عجیب است. همه برای این مادر احترام قائل بودند و فرزند فاطمه بودن را افتخار میدانستند. امیرمومنین میفرمود من به خودم میبالم، به واسطه حضرت فاطمه و پدرشان. حضرت امام باقر(ع) فرمودند: اطاعت مادرم بر همه موجودات لازم بوده است.
وی منبع چهارم برای شناخت حضرت زهرا(س) را سخنان نویسندگان در زمینههای مختلف دانست و گفت: نه تنها نویسندگان شیعه، بلکه نویسندگان مسیحی مانند سلیمان کتانی، عالم مسیحی لبنانی در مورد حضرت زهرا کتاب دارد. دانشمندان اهل نیز سنت فراوان در مورد حضرت زهرا(س) کتاب دارند مثل کتاب «اتحاف السائل بما لفاطمه من المناقب والفضائل». نویسندگان شیعه هم در خصوص حضرت فراوان نوشتهاند که یکی از بهترین کتابها دانشنامه فاطمی است.
حجتالاسلام رفیعی ادامه داد: پنجمین منبع شناخت حضرت که اصلیترین در شکل خودش است، نیز سیره آن حضرت است. مرور زندگی حضرت زهرا از حیاء، عفاف، عبادت، دگرگرایی، تربیت فرزند، دختر، مادر و همسر نمونه بودن و ... همه برای جامعه ما الگو است.
وی در ادامه به نمونهای از سیره حضرت زهرا(س) اشاره کرد و گفت: شعار و پیام بزرگ حضرت زهرا(س) «الجارُ ثُمَّ الدّارُ» است و این یعنی اوج دگرگرایی و اوج فرهنگ دینی. برخلاف آنچه امروز برخی میگویند خودمان نه دیگران و اینکه در سایر کشورها چه خبر است و چه اتفاقی رخ میدهد، به ما مربوط نیست، حضرت معتقد بودند اول همسایه بعد خانه که البته ما در فرهنگ دعایمان نیز همین نکته را داریم.
این عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی فرهنگ کلگرایی و دگرگرایی را در زندگی آپارتماننشینی امروزی که باید به همسایه احترام گذاشت، بسیار مهم ارزیابی کرد و گفت: حضرت زهرا(س) در زندگی خودشان هم بر همین روال بودند، در سختی بودند تا دیگران در آسایش باشند و البته این فرهنگ کل اهل بیت(ع) است. احسان، نیکی و رسیدگی به دیگران فرهنگ زندگی فرزندان همین مادر بوده است.
وی بُعد دیگر زندگی حضرت زهرا را نوع ارتباطات حضرت با پیرامون خودشان دانست و در این خصوص گفت: حضرت زهرا(س) در رابطه با خدا فانی در راه خدا بود، به حدی که پایشان از شدت عبادت ورم میکرد، در حالی که جوان بودند. ایشان یک دختر جوان بودند، اما وقتی وارد خانه همسر شدند، اولین مسئلهای که مطرح کردند، این است که نماز امشب فراموش نشود.
حجتالاسلام رفیعی اضافه کرد: این شخصیت با این جایگاه و بحرانیهایی که دارد، بزرگکردن چهار فرزند، جنگهای متعدد حضرت علی(ع) و ... هرگز اجازه نداد به بعد عبادی و ارتباطش با خدا لطمهای وارد شود. وقتی به نماز میایستاد، نور نمازش در آسمانها ساطع بود. پیامبر فرمود دخترم فاطمه تمام وجودش ایمان و یقین است.
وی در خصوص بعد اجتماعی حضرت زهرا(س)، گفت: حضرت هرگز دیگران را در هیچ مشکلی تنها نمیگذاشت و حتی فرزند خودشان گرسنه خوابیدند تا دیگران سیر باشند و در این کار نه اراده جزا و نه تشکر داشتند و فقط برای رضای خدا چنین میکردند.
این خطیب دینی کشورمان در پایان گفت: رفتارهای حضرت زهرا(س) و ائمه(ع) دو بعد دارد؛ یک بخش رفتارهای زمانی و مربوط به سبک زندگی آن زمان است که از مردم توقع نداریم آنها را امروز پیاده کنند. مثلاً جهیزیه آن زمان با کاسه گلی بود. نمیگوییم امروز کاسه شما گلی باشد. چادر ایشان وصلهدار بوده؛ هیچ کس نمیگوید شما هم چادر وصلهدار داشته باشید، اما اصولی در زندگی ائمه است که زمان بردار نیست؛ مثل صداقت، امانت، عبادت، خدمت به مردم و ... که باید از آن الگو گرفت.
انتهای پیام