عمومی‌انگاری و عادی‌پنداری خاطرات دفاع مقدس در خوزستان
کد خبر: 3955864
تاریخ انتشار : ۰۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۰۹:۰۷
سه نویسنده خوزستانی دفاع مقدس تأکید کردند؛

عمومی‌انگاری و عادی‌پنداری خاطرات دفاع مقدس در خوزستان

عمومی‌انگاری و عادی پنداری خاطرات دفاع مقدس، عدم تمرکز مجموعه‌های فرهنگی بر موضوع دفاع مقدس، عاری بودن آثار از تکنیک‌های داستانی، شتابزدگی در خلق اثر، شعارزدگی و بزرگ‌نمایی شخصیت‌ها مواردی است که از نگاه برگزیدگان جشنواره ادبیات داستانی بسیج، موانع خلق داستان موفق در حوزه دفاع مقدس هستند.

عمومی‌انگاری و عادی پنداری خاطرات دفاع مقدس در خوزستان

به گزارش ایکنا از خوزستان، در دهمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج، سه نویسنده خوزستانی، سه رتبه برتر را از آن خود کردند. در بخش بزرگسالان، سیدمحمدهادی شفیعی با  داستان «حُسن یوسف» رتبه اول را کسب کرد. همچنین مرجان ظریفی با داستان «پروانه و گلوله» و بتول مزارعی با داستان «عشق در جنگ» با کسب رتبه‌های دوم و سوم در جشنواره کشوری ادبیات داستانی بسیج، درخشیدند.

متن زیر گفت‌وگوی خبرنگار ایکنا خوزستان با این سه نویسنده درباره معرفی آثار برگزیده خود در دهمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج و همچنین آثار دفاع مقدس نویسندگان خوزستانی است.

سیدمحمدهادی شفیعی، نویسنده داستان «حُسن یوسف» که طلبه سطح یک حوزه علمیه است، گفت: چندسالی است که داستان را به صورت جدی پیگیری می‌کنم. داستان «حسن یوسف» که رتبه نخست را در این جشنواره کسب کرد، درباره شهید هادی نصرالله، فرزند سید حسن نصرالله است که قضیه شهادت‌شان، قضیه جالب و پیچیده‌ای است. وقتی ایشان به شهادت می‌رسد و صهیونیست‌ها متوجه می‌شوند او فرزند سید حسن نصرالله است، از تحویل پیکر او جلوگیری می‌کنند و درخواست‌های بزرگ و عجیبی می‌کنند که البته با آنها مخالفت می‌شود. این داستان با تمرکز بر این قضیه و حول شخصیت مادر شهید نوشته شد.

وی اظهار کرد: در همین جشنواره داستان دیگری به نام «آسمان وصله‌دار» از من حضور داشت که شایسته تقدیر شد. این داستان در مورد حضور حاج قاسم در ایام سیل در یکی از روستاهای شادگان و کمک به تخلیه آب از خانه پیرزنی است که همسرش از خَلقی‌های اعدام شده در دهه هشتاد بود. آن پیرزن نمی‌دانست که شخصی که آب را از خانه خالی می‌کند حاج قاسم است.

شفیعی که در جشنواره داستان‌نویسی نشر معارف و جشنواره سوختگان وصل نیز حائز رتبه شده است، درباره آثار ادبیات داستانی دفاع مقدس در استان، گفت:  برای ما که در خوزستان زندگی می‌کنیم ارتباط با آثار دفاع مقدسی که در استان تولید می‌شود، یک ضرورت دارد و آن هم این است که آثار اقلیمی و شواهد بومی در این آثار مشهود است و همزاد پنداری بیشتری ایجاد می‌کند، اما به دلیل محدودیت چاپ و ضعف توزیع که متأسفانه در استان درباره آثار دفاع مقدس وجود دارد، دسترسی به این آثار مقداری مشکل است. برخی از کارها را از طریق بنیاد حفظ آثار دنبال کرده‌ام چراکه مصاحبه‌ها و اسنادی که در بنیاد وجود دارند سرمایه‌ای است که می تواند دستمایه خوبی برای خلق آثار هنری باشد.

نویسنده داستان «حسن یوسف» در پاسخ به این سوال که چرا داستانی در خور شأن پایتخت دفاع مقدس بودن در استان خلق نشده است؟ گفت: برخی از دلایل این مسأله به اقتضائات فرهنگی و طبیعی ما بر می‌گردد. جنگ یعنی همان چیزی که باعث می‌شود ما بهتر بتوانیم داستان جنگ بنویسیم، اما عادی‌پنداری آن باعث می‌شود که داستان جنگ ننویسیم. مفهوم جنگ برای دیگر استان‌ها چیزی است که فقط شنیده و یا در آثار، دنبال کرده‌ و از راه دور با آن ارتباط داشته‌اند، اما جنگ در خوزستان چیزی است که با گوشت و پوست و استخوان حس شده است.

خاطره‌های فراوانی در شهر وجود دارد که در ذهن صاحب خاطره چنان عادی است که حتی آن را بیان نمی‌کند؛ یعنی مفهوم جنگ در خوزستان آن‌چنان عادی است که ضرورت بیان خاطرات آن چندان حس نمی‌شود. در مرکز شهر در محله‎های قدیمی اهواز پیرمرد و پیرزن‌های فراوانی هستند که خاطراتی از بمباران شهر و رسیدن بعثی‌ها تا سه راه خرمشهر دارند، اما آنقدر احساس عمومی بودن و همگانی بودن نسبت به این مساله می‌کنند که آن را بیان نمی‌کنند، در حالیکه در خارج از خوزستان این موضوع عمومی نیست و فضا نسبت به جنگ متفاوت است.

وی ادامه داد: خاطره‌های فراوانی در شهر وجود دارد که در ذهن صاحب خاطره چنان عادی است که حتی آن را بیان نمی‌کند؛ یعنی مفهوم جنگ در خوزستان آن‌چنان عادی است که ضرورت بیان خاطرات آن چندان حس نمی‌شود. در مرکز شهر در محله‎های قدیمی اهواز پیرمرد و پیرزن‌های فراوانی هستند که خاطراتی از بمباران شهر و رسیدن بعثی‌ها تا سه راه خرمشهر دارند، اما آنقدر احساس عمومی بودن و همگانی بودن نسبت به این مساله می‌کنند که آن را بیان نمی‌کنند، در حالیکه در خارج از خوزستان این موضوع عمومی نیست و فضا نسبت به جنگ متفاوت است.

شفیعی در ادامه با تصریح به اینکه عدم تمرکز و عدم حمایت مجموعه‌های فرهنگی نسبت به داستان دفاع مقدس در استان زجرآور است، افزود: اینکه یک مجموعه فرهنگی بیاید جشنواره داستانی با موضوع آزاد یا موضوعاتی که هیچ ارتباطی با فضای اقلیمی خوزستان ندارد، برگزار کند، در استان قابل پذیرش نیست. با این سرمایه و تجربه‌ای که برای نوشتن داستان جنگ در استان وجود دارد، خوزستان باید سرآمد تولید آثار جنگ و دفاع مقدس باشد، اما متاسفانه هنوز خوزستان در جایگاهی که باید قرار بگیرد، قرار نگرفته است.

عدم حمایت مجموعه‌های فرهنگی از داستان دفاع مقدس در خوزستان زجرآور است

وی درباره نقاط ضعف آثار داستانی دفاع مقدس گفت: به صورت کلی ضعفی که در آثار دفاع مقدس وجود دارد، عدم روایت و داستان گویی است. یک خاطره جذاب به خودی خود و به صرف نوشته شدن با یک نثر ادبی و زیبا، عنوان «داستان» پیدا نمی‌کند. داستان، خصوصیاتی دارد که در راستای مورد توجه قرار گرفتن است و اصلا کارکرد این خصوصیات این است که خواندن داستان جذابیت پیدا کند. آثار دفاع مقدس معمولا از این مساله عاری هستند و دلیل آن این است که افراد فکر می‌کنند اگر قرار است درباره دفاع مقدس بنویسیم باید عین آنچه را شنیدیم، مکتوب کنیم، در صورتی که ما «داستان» می‌نویسیم و تاریخ نگاری یا تاریخ شفاهی‌نگاری کار ما نیست. آن حساسیت‌ها و نکات اصلی را حفظ می‌کنیم و بعد با تکنیک‌های داستانی، داستان خود را خلق می‌کنیم.

شفیعی در پایان گفت: متاسفانه برخی از افرادی که تاریخ و یا خاطرات دفاع مقدس را جمع‌آوری می‌کنند این دقت را ندارند که داستان باید «داستان» باشد تا دیده شود؛ به عبارتی تکنیک‌هایی که در داستان به عنوان اصول شناخته شدند هدفشان این است که داستان را در کانون توجه قرار دهند و اگر نباشند عملا داستان به تاریخ کشیده می‌شود که آن مقوله جدایی است و مخاطب محدودتری هم خواهد داشت.

مرجان ظریفی نیز از دیگر نویسندگان استان خوزستان است که با داستان «پروانه و گلوله» در این جشنواره کشوری رتبه دوم را به دست آورد. او که از مربیان کانون پرورش فکری کودک و نوجوان در استان است، گفت: موضوع داستان«پروانه و گلوله» شهید سهام خیام است. وقتی می‌خواستم سهام خیام را معرفی کنم متوجه شدم اطلاعات موجود درباره این شهید نوجوان که در کتاب درسی سوم دبستان هم معرفی شده، جسته و گریخته و اندک است. برای گردآوری اطلاعات درباره این شهید، تحقیق زیادی در این‌باره کردم. به هویزه، شهر سهام خیام و محل شهادت او رفتم. پدر و مادر و خواهر سهام که در جریان این واقعه بودند درگذشتند و تنها توانستم خواهر کوچکتر سهام خیام را که بعد از شهادت او متولد شد پیدا کنم. علاوه بر ایشان، آقای مسلمانی از رزمندگان دوران دفاع مقدس که شاهد واقعه شهادت سهام و مراسم خاکسپاری او بود، همچنین حاج یونس شریفی که کتاب زنده جنگ تحمیلی است، در نوشتن داستان به من کمک کردند.

عمومی‌انگاری و عادی پنداری خاطرات دفاع مقدس در خوزستان

وی که پیش از این مجموعه داستان «جایی برای گلدان‌ها» و «آتا یعنی پدر» را در حوزه دفاع مقدس نوشته است، درباره آثار دفاع مقدس استان خوزستان، گفت: آثار دفاع مقدس یا خاطره، یا داستان، یا گزارش و یا شعر هستند. در هر حوزه‌ای می‌نویسیم لازم است برای ما مشخص باشد و سعی کنیم اثر به دور از شعارزدگی باشد. نسل امروز، نسل هوشمند و کاوشگری است. سعی کنیم روایت ما واقعیت‌ها را بازگو کند و نسبت به موضوع اشراف داشته باشد.

ظریفی ضمن تشکر از دست اندارکاران جشنواره در استان و ایجاد بستری در فضای مجازی برای تعامل نویسندگان، گفت: گاهی در بین افرادی که داوطلب شرکت در جشنواره بودند، برخی افراد را می‌دیدم که شتاب‌زده بودند و سریع می‌خواستند موضوع انتخاب کنند و اثر خود را بنویسند. همین شتابزدگی باعث می‌شود اطلاعات فرد برای نوشتن درباره یک موضوع کافی نباشد و شعارزدگی در اثر به وجود بیاید.

گاهی در بین افرادی که داوطلب شرکت در جشنواره بودند، برخی افراد را می‌دیدم که شتاب‌زده بودند و سریع می‌خواستند موضوع انتخاب کنند و اثر خود را بنویسند. همین شتابزدگی باعث می‌شود اطلاعات فرد برای نوشتن درباره یک موضوع کافی نباشد و شعارزدگی در اثر به وجود بیاید.

نویسنده داستان«پروانه و گلوله» ادامه داد: مسأله دیگر در برخی آثار دفاع مقدس این است که گاهی یک فرد را چنان بزرگ کنیم که از حالت طبیعی انسانی خود خارج می‌شود و این قابل قبول نیست. همه این رشادت‌ها از یک انسان سر زده است و ما باید این را نشان دهیم.

دیگر نویسنده حائز رتبه در دهمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج، بتول مزارعی است که با داستان «عشق در جنگ» رتبه سوم را در این جشنواره به دست آورد. وی که طلبه سطح دو حوزه علمیه است، گفت: حدود 10 سال است که در جشنواره‌های دفاع مقدس شرکت می‌کنم و در برخی جشنواره‌ها حائز رتبه شده‌ام؛ از جمله داستان «رفاقت روی مین» که برگزیده نهمین جشنواره ادبیات داستانی بسیج خوزستان شد.

عمومی‌انگاری و عادی پنداری خاطرات دفاع مقدس در خوزستان

وی در معرفی اثر خود گفت: اثر من، داستانی درباره جنگ کشور یمن و دردها و رنج‌هایی است که مردم این کشور با آن دست به گریبان هستند. داستان از زبان یک خانم پرستار است که در یکی از بیمارستان‌های شهر بندری الحدیده کار می‌کند و از کودکی درگیر یک عشق خانوادگی بوده است. او با وقایع تلخی همچون شهادت تعدادی از افراد خانواده، ویرانی خانه و کاشانه، دوری از پدر و مادر در زندگی شخصی خود مواجه است و از طرفی شیوع بیماری وبا بین کودکان، کمبود نیروی انسانی و تجهیزات پزشکی و سیاست‌هایی که در کشور یمن از طرف نیروهای ائتلافی به کشور یمن لطمه وارده کرده است، مسائل این داستان را شکل می‌دهند؛ این داستان حاصل تحقیقات دو ساله است.

وی اظهار کرد: داستان «عشق در جنگ» با الهام از یک خواب نوشته شد. مردم یمن مسلمان هستند و باید دِینی را نسبت به آنها ادا می‌کردم. این خواب مرا به نوشتن واداشت. وقتی داستان را می‌نوشتم اخبار و فیلم‌های مربوط به کشور یمن را دنبال می‌کردم.

اتصال نویسندگان و منتقدان در تکمیل زنجیره دفاع‌ مقدس‌نویسی 

مزارعی که زندگینامه شهدای هندیجان را با عنوان «مدافعان خلیج فارس» به رشته تحریر در آورده است، درباره آثار ادبیات داستانی دفاع مقدس در استان گفت: در زمینه دفاع مقدس الحمدلله اغلب نویسندگان و شاعران ما قلم زده‌ و برای دفاع از خون شهدا قلم فرسایی کرده‌اند. ضعف‌های موجود را منتقدان باید بیان کنند و بیان این ضعف‌ها می‌تواند ما را یک قدم به موفقیت نزدیک‌تر سازد. تلاش‌های یکایک شاعران، نویسندگان و دیگر هنرمندان عرصه دفاع مقدس ما را در یک روند تکمیلی پیش می‌برد چون همه ما حلقه‌های یک زنجیر هستیم که باید در کنار هم دفاع مقدس را در قالب آثار هنری بیان کنیم. اما بچه‌های خوزستان که جنگ را لمس کرده و از جنگ لطمه خورده‌اند برای نوشتن درباره دفاع مقدس در اولویت هستند.

گزارش از کامله بوعذار خبرنگار ایکنا خوزستان

انتهای پیام
captcha