روند فرهنگ‌پذیری و وضعیت کنونی شیعیان در ایتالیا
کد خبر: 3957905
تاریخ انتشار : ۱۶ اسفند ۱۳۹۹ - ۱۷:۰۴
مینو میرشاه‌ولد تشریح کرد:

روند فرهنگ‌پذیری و وضعیت کنونی شیعیان در ایتالیا

پژوهشگر دانشگاه تورین اظهار کرد: شیعیان الان چند مرکز همانند توحید در شهر تورین، مرکز امام علی و مرکز امام مهدی شهر رم دارند. برای بنده پیدا کردن شیعیان بسیار سخت بود، چراکه هیچگونه نشانی روی اینترنت وجود نداشت، حتی اگر امروزه هم جست و جو کنید انجمن شیعیان در شهر تورین قابل دسترسی نیست.

به گزارش خبرنگار ایکنا، نشست «تحولات تشیع در روند فرهنگ‌پذیری در ایتالیا» عصر امروز شنبه 16 اسفندماه، با ارائه مینو میرشاه‌ولد، پژوهشگر دانشگاه تورین، از سوی دانشگاه شهید بهشتی و با همکاری انجمن ایرانی تاریخ اسلام برگزار شد. در ادامه متن سخنان وی را می‌خوانید:
 
آنچه بنده امروز ارائه خواهم کرد، بخش کوچکی از فصل پنجم کتابی است که درباره تشیع نوشته‌ام و به زبان ایتالیایی منتشر شده است. در این سال‌ها تعدادی از شیعیان در ایتالیا در زمینه نگارش این کتاب به بنده کمک کرده‌اند که لازم است از آنها تشکر کنم. سؤالی که بنده در اکتبر 2016 کار را با آن شروع کردم این بود که تشیع 12 امامی در ایتالیا به چه شکلی دگرگون می‌شود. با این پرسش بود که زیرپرسش‌هایی نیز بیرون آمدند و در قدم نخست از خودم می‌پرسیدم به چه دلیل شیعیان در فضای مهاجرت، اجتماعات خود را شکل می‌دهند و این موضوع چه تأثیری بر فرهنگ‌پذیری آنها دارد و اینکه زنان چه نقشی در انجام فعالیت‌های دینی و هویت جمعی دارند و در نهایت اینکه رابطه شیعیان با مراجع تقلید چگونه دگرگون می‌شود.
 
فرهنگ‌پذیری یکی از اصطلاحات جامعه‌شناسی است و مدل‌های مختلفی نیز برای بررسی فرهنگ‌هایی که با هم برخورد می‌کنند و در روند تغییر و تحول قرار می‌گیرند وجود دارد. یکی از این روش‌ها این است که وقتی قرار است تعامل دو فرهنگ را با یکدیگر بررسی کنیم، عمدتاً فرهنگ مغلوب و کوچک، عمده تغییر و تحول را شامل می‌شود و برای اینکه آن تغییر و تحول را سنجش کنیم، لازم است ویژگی‌های فرهنگ غالب و همچنین کوچک را در نظر بگیریم. 
 
لازم است به مواردی در ایتالیا که بر این فرهنگ‌پذیری تأثیر می‌گذارند، اشاره کنم. یکی از این موارد نبود سابقه استعماری در ایتالیا است. نکته دیگر وضعیت جغرافیایی این شبه‌جزیره است که عمده آن در آب است و به همراه اسپانیا و یونان نخستین کشورهایی هستند که امواج مهاجرت را می‌پذیرند و مهاجران پس از آنها به سمت شمال اروپا مهاجرت می‌کنند. این دو شاخصه اصلی باعث می‌شود شاخص جمعیتی مسلمانان در این شبه جزیه بسیار ناهمگن باشد و همین تأثیر زیادی بر فرهنگ پذیری آنها دارد و این موضوع طبیعتاً در مورد شیعیان نیز صدق می‌کند. مسئله دیگر جوان بودن نسبی اسلام در این شبه جزیره است و به همین دلیل است که اسلام به صورت نسبی در ایتالیا پدیده جوان‌تری است و کمتر نیز شناخته شده است و این کم شناخته بودن نیز باعث شده هراس بیشتری در مورد آن وجود داشته باشد.
 
مسئله دیگر در مورد مسیحیت کاتولیک است. اگرچه مردم ایتالیا عمدتاً اهل کلیسا رفتن نیستند، اما کاتولیسم بخش زیادی از فرهنگ ایتالیا را تشکیل می‌دهد و همین بر فرهنگ‌پذیری آنها تأثیر می‌گذارد. مسئله دیگر سکولاریسم در ایتالیا است که در چند ماده قانون اساسی تعریف شده است که از جمله آنها مواد هفت و هشت قانون اساسی است. در ماده هفت به صورت روشن تأکید شده که دین و دولت دو پدیده مستقل هستند که هر کدام در حوزه خود سیادت داشته و کاری به دیگری ندارند و در ماده هشتم نیز تأکید شده که هر دینی که بخواهد در ایتالیا به رسمیت شناخته شود باید با وزارت داخله ایتالیا به توافق برسد تا از برخی حقوق برخوردار باشد، اما دین اسلام تاکنون به رسمیت شناخته نشده است، چراکه به چنین توافق‌نامه‌ای دست نیافته‌اند و طبیعتاً شیعیان نیز پروتکلی به دولت ارائه نداده‌اند، لذا دچار مشکلات زیادی شده‌اند، از جمله اینکه ساخت مساجد در این شبه جزیره بسیار دشوار است و به همین دلیل با وجود دو میلیون و پانصد هزار مسلمان فقط شش مسجد در این کشور وجود دارد. البته مشکلات دیگری نیز وجود دارد.
 
به همین دلیل دولت ایتالیا برای اینکه مشکلات خود با مسلمانان را برطرف کند در سال 2017 با مسلمانان ایتالیا به یک عهدنامه می‌رسد که با عنوان عهدنامه اسلام ایتالیایی شناخته می‌‌شود. البته هیچکدام از نمایندگانی که با دولت ایتالیا قرارداد را امضا کردند شیعه نبودند و بنا بر دلایلی خودشان این عهدنامه را امضا نکردند. در این عهدنامه و در جایی که مکان الهی و رهبر دینی تعریف شده گفته شده معیار ساختار دینی اسلام سنی است. 
 
نکته دیگر اینکه فرهنگ‌پذیری دو روند دارد که در یک مورد فرهنگ کوچکی که در درون فرهنگ بزرگتر قرار می‌گیرد معمولا بخشی از عناصر فرهنگی خود را در مقابل فرهنگ بزرگتر از دست می‌دهد و در مقابل برخی عناصر نوین فرهنگی را جذب می‌کند. بنده در این سه سال به جمع آوری داده‌ها مشغول شده و به دوازده شهر ایتالیا و حتی یکی از شهرهای جنوب سوئیس رفتم، چراکه ارتباطی بین یکی از مراکز عبادی جنوب سوئیس با کنفدارسیون شیعیان ایتالیا وجود دارد. بنده بر آن بودم به شهر ناپل هم بروم چراکه یک مرکز مهم شیعه در آنجا وجود دارد، اما حین پژوهش متوجه شدم آن مرکز از سال 2007 دیگر وجود ندارد. 
 
بنده برای جمع‌آوری داده از شیوه‌های کیفی همانند پرسشنامه باز، گفت‌وگوهای آزاد و مشاهده حین مشارکت استفاده کردم. 89 نفر از آدم‌ها بودند که به صورت رسمی و با توافق آنها، مورد مصاحبه قرار دادم و تعداد بسیار زیادی نیز به صورت غیررسمی صحبت کردم. 
 
تعداد مراکز عبادی شیعیان در شهرهای شمالی ایتالیا متمرکزتر است، چراکه امکانات کاری بیشتر، دانشگاه‌ها، فرودگاه‌های بین‌المللی و .. وجود دارند، لذا سلسله‌ای از امکانات باعث می‌شود جمعیت شیعیان در شمال تمرکز بیشتری داشته باشند. در جنوب ایتالیا برخی از آیین‌ها وجود دارد که شبیه برخی از مراسمات شیعیان است و از جمله برای مریم مقدس عزاداری کرده و بدن خود را زخم می‌کنند. امروز ساختار جمعیت شیعیان در ایتالیا اینگونه است که در رتبه اول پاکستان‌ها قرار دارند و با وجود اینکه در کشور خودشان کمتر هستند، اما در مراکز عبادی ایتالیا حضور بیشتری دارند و پس از آنها ایرانی، لبنانی‌ها و افغانی‌ها قرار دارند. 
 
سایر شیعیان یا ایتالیایی‌ یا از آمریکای لاتین هستند که به مذهب تشیع گرویده‌اند. افغان‌هایی که در بین شیعیان ایتالیا هستند عمدتاً از مردان هستند. الگوی مهاجرت ایرانی‌ها بسیار متفاوت است، چراکه ایرانی‌هایی که وارد این جزیره می‌شوند، عمدتاً به عنوان دانشجو و برای ادامه تحصیل وارد می‌شوند. درباره آیین‌های شیعی باید بگویم مهم‌‌ترین آیین‌های ما در ماه محرم و صفر هستند و یکی از مهمترین آنها مربوط به روز عاشورا است که برای شیعیان اهمیت زیادی دارد البته پیش فرض بنده این بود که فرم آن در ایتالیا تغییر کرده باشد، لذا از خودم می‌پرسیدم پس محتوای آن چگونه می‌تواند باشد.
 
زمان آیین‌های محرم و سفر که می‌رسد با توجه به اهمیتی که برای هویت شیعی دارند و مخصوصاً روز عاشورا، شیعیان از شهرهای مختلف به برگزاری آن می‌پردازند و حتی چند سال قبل که در روز پنج‌شنبه یعنی روز غیرتعطیل بود در جلوی ایستگاه مرکزی میلان به برگزاری این مراسم پرداختند. نخستین هیئت سینه زنی نیز در سال 2009 در شهر برشا از سوی پاکستانی‌ها شکل گرفت و در واقع برای اولین بار بود که آنها چنین جرئتی به خرج دادند و برای برگزاری مراسم عاشورا از منزل بیرون آمدند. 
 
آنچه دانشجویان ایرانی را در کمپینی برای معرفی عاشورا و امام حسین تشویق کرد، فرار کردن از یک الگوی رفتاری بود که در فضای فرهنگی ایتالیا قابل هضم نیست، چراکه ایجاد ترس و نوعی نفرت می‌کند. یکی از تأثیرات ایتالیا بر آیین‌های عزاداری اتفاقی است که برای حضور زنان می‌افتد. بنده در مراسم عزاداری که برای علی اصغر(ع) که در شهر برشا برگزار شده بود، شرکت کردم و در اینجا با پدیده‌ای رو به رو شدم که برایم بسیار عجیب بود و مرا تحت تأثیر قرار داد. در آنجا از بنده خواستند در ورودی آن مرکز قرار نگیرم، چراکه پاکستانی‌ها از لحاظ جدایی جنسیتی بسیار حساس هستند و این حضور بنده در جلوی درب ورودی مردان باعث شد از من بخواهند به سالن خانم‌ها برگردم. طبیعتاً با این پیش زمینه فرهنگی که داشتم، وقتی دیدم خانم‌ها شروع به خواندن کردند، برایم بسیار عجیب بود. این اتفاق در میلان هم رخ داد و فضای عزاداری ماه محرم نیز به همین شکل بود. این در حالی است که در ایران یا عراق چنین چیزی وجود ندارد.
 
اتفاق عجیب‌تر برای من این بود که یکبار به شهری رفتم که جمعی افغان که یک مکانی را گرفته و با پرده مشکی، قسمت خانم‌ها و آقایان را تقسیم کرده بودند، لذا بنده به قسمت خانم‌ها رفتم و حتی به بنده گفتند اگر می‌خواهید درباره پژوهش‌تان به ایراد سخنرانی بپردازید. بنده با خودم تصور کردم که احتمالاً سنت افغان‌ها با پاکستانی‌ها یکی است و نوحه‌سرایی از افراد با سن پایین‌تر شروع و سپس به افراد مسن‌تر می‌رسد، اما بعد از مدتی صدا قطع و صدای خانم شروع شد و دیگران با صدای نوحه آنها سینه‌زنی می‌کردند. این برایم عجیب بود که چرا به لحاظ جنسیتی، الگوهای رفتاری وارونه شدند. 
 
نکته دیگر از تأثیرات ایتالیا بر شیعیان این است که شیعیان الان چند مرکز همانند توحید در شهر تورین، مرکز امام علی و مرکز امام مهدی شهر رم دارند. برای بنده پیدا کردن شیعیان بسیار سخت بود، چراکه هیچگونه نشانی یا آدرسی روی اینترنت وجود نداشت. حتی اگر امروزه هم جست و جو کنید، انجمن شیعیان در شهر تورین قابل دسترسی نیست. حتی اتحادیه‌های مسلمانان در شهرهای ایتالیا نیز وقتی جست و جو می‌کردم به نام انجمن‌های شیعی نمی‌رسیدم. اینها برخی از مصادیق هستند که شیعیان در دوران عادی یعنی در کل سال چگونه از دیده شدن محروم هستند و حضور رسانه‌‌ای چندانی ندارند و عموماً از سوی مسئولان مورد توجه قرار نمی‌گیرند.
انتهای پیام
captcha