به گزارش ایکنا، آیین رونمایی از طراحی رشته فقه التربیه روز دوشنبه، ۱۸ اسفندماه، در مؤسسه آموزش عالی حوزوی امام رضا(ع) برگزار شد. حجتالاسلام حسن قاسمی، استاد فقه تربیت حوزه علمیه، در این نشست به ایراد سخن پرداخت که متن آن از نظر میگذرد؛
سخن خودم را این گونه آغاز میکنم که طلبه فقه تخصصی باید در ابتدای راه یک بایستههای را توجه کند که موجب تقویت امر تحصیل و تحقیق او میشود و انشاالله به مدارجی که برای او در این رشته در نظر گرفته شده است میرسد. اولین چیزی که طلبه باید دقت کند اینکه درک صحیح از فقه تربیت اسلامی و علم تربیت اسلامی و حیطه و گستره علم تربیت اسلامی و فقه تربیت اسلامی داشته باشد.
مقوله تعلیم و تربیت، به اصطلاح آموزش و پرورش، از مقولههایی است که در همه ملتها و نظامها و حکومتها حائز اهمیت است؛ چه آنهایی که لائیک هستند چه آنهایی که لائیک نیستند همه اینها اهمیت میدهند. البته هر کدام از اینها مبانی و دیدگاههای خودشان را دارند و اینکه درست قدم بر میدارند یا نمیدارند جای تحلیل و بررسی خودش را دارد. مثلا الان تربیت غربی طبق مبانی اومانیستی و لیبرالیستی که دارد یکسری بایدها و نبایدهای تربیتی را قائل است و درست و دقیق هم عمل میکند و مردمشان را بر آن سوق میدهند. پس مقوله تربیت یک مقوله با اهمیتی است.
دوستان عزیز من در قسمت اول میخواهم بگویم طلبه باید به این رشته توجه کند و درک درست داشته باشد. همچنین انتظاری که دین مبین اسلام در تربیت یک طلبه دارد را بفهمد چیست و طبق آن قدمهای شایان بردارد. ما اگر قائل هستیم دین اسلام مترقیترین جهانبینی معرفتی را دارد، وقتی ما مترقیترین جهانبینی را داریم باید مترقیترین تربیت را داشته باشیم و این را ارائه بدهیم و به رخ بشریت بیاوریم و برای بشریت اثبات کنیم.
نباید صرف ادعا باشد. متاسفانه ما بیشتر داریم ادعا می کنیم. مثلا میگوییم اقتصاد اسلامی اینجوری است و ما مترقیترین اقتصاد را داریم؛ خب کجاست؟ مترقیترین قضا و حقوق را داریم؛ باید کار کنیم و نباید همین طوری حرف بزنیم. در رشته فقه تربیت هم همین طور است.
ببینید، درک درستی که میگویم باید داشته باشیم این است: من معتقدم که فقه تربیت اسلامی به عنوان یک رشته فقه مضاف در میان سایر رشتههای فقه مضاف از اهمیت شایسته و بایسته و مهمتری برخوردار است؛ یعنی بقیه رشتهها بعد از اینکه این رشته به جایی برسد و نتیجه بدهد قابل اهمیت است و نتیجه میدهد و قابل تحسین است. پس اول، تربیت اسلامی است؛ چون تربیت اسلامی اصل و اساس در دین است، اصل و اساس در نبوت است. تعریف و ضرورت نبوت عامه با همین تربیت اسلامی شکل میگیرد. پیغمبر(ص) فرمودند «بُعِثتُ لِاُتَمّمَ مَکارِمَ الاخلاق»، من آمدم که اخلاقهای برتر را به اتمام برسانم، چون من برتر از همه هستم «لَقَدْ كَانَ لَكُمْ فِي رَسُولِ اللَّهِ أُسْوَةٌ حَسَنَةٌ». لکم به همه میخورد. اسوه حسنه همه پیغمبر(ص) هستند و هدف این پیغمبر مثل تمام پیغمبران این است که اول مردم را به هدایت حقیقی برسانند، آنها را وصل کنند، آنها را رشد بدهند، تعلیم بدهند و آنها را به آن وادی حقیقی انسانیت برسانند.
تربیت اسلامی در ابعاد مختلف است، فقط بحث رفتار نیست. رفتار پایه کار است، کف کار است. به این نکته دقت کنید. ما آیه داریم «لَقَدْ أَرْسَلْنَا رُسُلَنَا بِالْبَيِّنَاتِ وَأَنْزَلْنَا مَعَهُمُ الْكِتَابَ وَالْمِيزَانَ لِيَقُومَ النَّاسُ بِالْقِسْطِ»، نفرمود هدف انبیا این است که عدالت را بر مردم اعمال کنند، بعضیها به غلط میگویند امام زمان بیاید عدالت را در دنیا اعمال میکند نخیر وقتی امام زمان(عج) تشریف بیاورند مردم را عادل میکنند و مردمی که عادل میشوند جز عدالت چیزی نمیخواهند و خود مردم عدالت را میگسترانند و عمل میکنند.
من در مرحله اول عدالت را فقهی میدانم، در مرحله بعد عدالت را اخلاقی میدانم و در مرحله بعد عدالت را عقلانی می دانم. انسان باید به جایی برسد حتی در شهودات و واردات قلبیاش و خطورات و خواطرش هم عدالت داشته باشد؛ البته این حرف من به گزاف نیست. ما در خصوص متقین داریم که به حدی میرسند «لَا يُرِيدُونَ عُلُوًّا فِي الْأَرْضِ وَلَا فَسَادًا»، یعنی ارادهشان را هم کنترل میکنند. این تربیت اسلامی است. شما در کدام مکتب میتوانید این را پیدا کنید؟ این اجمال قضیه است.
پس خلاصه بحث من این شد که یک طالب علم فقه تربیت باید افقهای بلندی داشته باشد و بداند کار خیلی است و فضا برای کار کردن خیلی است و به این سادگی نینگارد و انشاالله مقدمات آن را هم با قوت انجام بدهد.
انتهای پیام