
به گزارش ایکنا، نویسنده در کتاب «مفهومشناسی نور و ظلمت از دیدگاه قرآن» با استفاده از دانش وجوه و نظائر و مفردات واژه نور و ظلمت را معرفی کرده و دیدگاههای مفسران را از نظر معنایی که بر آن دو واژه دلالت میکند در آیات مختلف بررسی کرده است.
این کتاب شامل دو فصل است. فصل اول با عنوان «مفهوم نور» شامل چهار گفتار «اقوال لغویون»، بررسی تاریخی مفهوم نور، مفاهیم مترادف نور و وجوه معانی نور (مصادیق نور) و فصل دوم نیز با عنوان «مفهوم ظلمت نیز شامل سه گفتار اقوال لغویون، مفاهیم مترادف ظلمت و وجوه معانی ظلمت (مصادیق ظلمت) است.
در فصل نخست با عنوان «مفهوم نور» نویسنده به تفسیر آیاتی که مفهوم نور و ظلمت در آنها به کار رفته، پرداخته است. وی با معناشناسی الفاظ و تفسیر آن در ضمن آیات قرآن ابتدا نور را از نظر لغوی و بررسی تاریخی مفهوم نور و مفاهیم مترادف معرفی و سپس وجوه معانی نور را بررسی کرده است. وی در بخش بررسی تاریخی مفهوم نور مینویسد: «نور لفظ معربی که از زبان سریانی وارد زبان عربی شده و از ابتدا این لفظ برای معنای جامع ظاهر لنفسه و مظهر لغیره وضع شده است و بر هر چیزی که دارای این خصوصیت باشد نور اطلاق میشود هر چند مراتب آن فرق کند».
بر اساس تحقیقات محقق، لفظ نور به معنای روشنایی است که در زبان عبری و سامری هم از این واژه برای این معنا استفاده میکردند و از این زبان وارد زبان عربی شده است. بهترین و کاملترین تعریفی که برای نور بیان شده از قول طریحی میباشد که نور را به الظاهر باالذات و المظهر لغیره تعریف کرده است. بعضی علما الفاظی را مترادف لفظ نور برشمردهاند، ولی واقعیت این است که الفاظ (ضوء، سراج، اسفار، اشراق) مترادف نور نیستند و در قرآن از الفاظ مترادف استفاده نشده است.
نویسنده معتقد است که پس میتوان به این الفاظ، الفاظ متقاربالمعنا اطلاق کرد. آنچه مسلم است نور از وجوه قرآن به شمار میرود، ولی در مورد این که وجوه قرآن از الفاظ مشترک لفظی است یا معنوی بین دانشمندان اختلاف است. بعضی نیز مسامحةً استعمال لفظ نور در معنای حسی را حقیقت و در معانی دیگر را مجاز میگویند. به هر حال قرآن نور را در معنای خدا، قرآن، کتاب آسمانی، اسلام، ایمان و نور اخروی به کار برده است.
نویسنده در فصل دوم به مفهوم ظلمت پرداخته و بعد از تبیین مفهوم ظلمت از نظر لغوی، مفاهیم مترادف ظلمت و سپس وجوه معانی ظلمت (مصادیق ظلمت) معرفی کرده است. به باور مؤلف تقابل بین نور به معنای وجود و یا واجب الوجود با ظلمت (عدم) تقابل نقیضین است و در مراتب پایینتر نور این تقابل، تقابل ملکه و عدم ملکه است. ظلمت، نیز از وجوه قرآن به شمار میرود که در معنای تاریکی حسی، جهل، کفر و تاریکی اخروی آمده است. گاهی تاریکی حسی کنایه از بطن زمین یا سختیها و مشکلات است.
وی در بخش علت ذکر ظلمت به صورت ظلمات مینویسند: «مفسّران نیز در برابر این سؤال که چرا ظلمت در همه آیات، جمع آمده است؟ پاسخهایی دادهاند از جمله اینکه: ۱)، چون ظلمت اشاره به مسیرهای انحرافی دارد و راههای انحرافی متعدد هستند لذا بهصورت جمع آمده است. یا به خاطر اینکه اسباب ظلمت و اجرامی که حامل آن هستند زیاد هستند. ۲) شاید جهتش این باشد که وجود ظلمت از نبود نور و همان عدم نور است، در چیزی که میبایست نور داشته باشد و چیزی که از شأنش این است که نور داشته باشد و ندارد از جهت دوری و نزدیکی به نور متعدد میشود، به خلاف نور که امری است وجودی و وجودش ناشی از مقایسه آن با ظلمت نیست، و اگر هم آن را با قیاس به ظلمت درجهبندی کرده و برایش مراتبی قائل شدیم صرف تصوری ست که کردهایم و این تصور باعث تکثر حقیقی نمیشود.
۳) قرشی هم در تفسیر «آیه اول سورهی انعام» اشاره میکند در قرآن همهجا «ظلمات» با لفظ جمع آمده است و لفظ «ظلمة» یک بار نیز نیامده است حتی در جاهایی که میبایست مفرد آید به نظر میآید در تشکیل ظلمت و تاریکی یک حقائق فیزیکی هست که به آن جهت، پیوسته جمع آمده است. در مقابل برخی از پژوهشگران مخالف جمع بودن «ظلمات» هستند و بر این باورند که ظلمات واژهای مفرد است نه جمع».

یادآور میشود، کتاب «مفهومشناسی نور و ظلمت از دیدگاه قرآن» به قلم زهرا اسعدی سامانی در 135 صفحه در بهای 60000 تومان از سوی انتشارات سرای فرهنگ و ادب منتشر شد.
انتهای پیام