کد خبر: 3964694
تاریخ انتشار : ۲۶ فروردين ۱۴۰۰ - ۰۸:۵۹
آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست تبیین کرد:

چرا رمضان ماه خداست / سه ظرفیت قرآنی شهرالله

آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست با بیان اینکه ماه رمضان بهانه‌ای برای بارش فیض و رحمت الهی است، اظهار کرد: باید دید چه ظرفیتی در رمضان است که آن را شهرالله کرده است و این اضافه، تشریفی و تعظیمی است و به ماه رمضان عظمت می‌دهد. از دو آیه شریفه 185 سوره بقره و آیه نخست سوره قدر برای بیان سه ظرفیت در ماه رمضان می‌توان استفاده کرد.

به گزارش ایکنا، آیت‌الله ابوالقاسم علیدوست، استاد سطوح عالی حوزه علمیه، شب گذشته، 25 فروردین، در نخستین نشست از سلسله نشست‌های تفسیر موضوعی و معارفی قرآن که به همت موسسه بین‌المللی حکمت برگزار می‌شود، با موضوع «ظرفیت‌های ماه مبارک رمضان» به ایراد سخن پرداخت که در ادامه متن آن را می‌خوانید؛

روایتی را شیخ مفید از امیرالمؤمنین(ع) نقل می‌کند که فرمودند ماه رمضان ماه خداست. همه ماه‌ها و روزها روز خداست، اما چه می‌شود که برخی از ماه‌ها مشخصا به این عنوان معرفی می‌شود؟ حتما یک ویژگی دارد؛ یعنی اگر در بین ماه‌ها، ماه رمضان شهر الله توصیف می‌شود، باید ببینیم چه خصیصه‌ای دارد. اگر ماه رمضان ماه بهانه برای بارش فیض و سرازیری رحمت الهی می‌شود، باید دید چه ظرفیتی در رمضان است که آن را شهر الله کرده است و این اضافه، تشریفی و تعظیمی است و به ماه رمضان عظمت می‌دهد. از دو آیه قرآن برای بیان سه ظرفیتی که در ماه رمضان وجود دارد می‌توان استفاده کرد؛ یکی آیه 185 سوره بقره است که به دو ظرفیت اشاره می‌کند و آیه نخست سوره قدر نیز به ظرفیتی دیگر. لذا موضوع سخن نیز ظرفیت‌شناسی ماه رمضان است.

سه ظرفیت روزه، قرآن و شب قدر

ماه رمضان ماه صیام و روزه است. دوم ماه قرآن و سوم ماه لیله‌القدر است. فرمود ماه رمضان ماهی است که در آن قرآن نازل شده است و در ادامه آیه بیان می‌کند که ما، ماه رمضان را ماه روزه قرار دادیم و اگر کسی عذری نداشت باید روزه بدارد. پس ماه قرآن و روزه است. در آیه نخست سوره مبارکه قدر نیز خداوند می‌فرماید: ‌ما قرآن را در شب قدر نازل کردیم. پس ابتدا فرمود در ماه رمضان و اینجا فرمود در شب قدر. پس لیلةالقدر باید در ماه رمضان باشد که این دو آیه معنا بدهد. پس در ارتباط با ماه رمضان با سه ظرفیت مواجه هستیم؛ روزه، قرآن و شب قدر.

در باب مراتب روزه، معروف این است که می‌گویند روزه شکم و شهوت، روزه فقهی است و دوم، روزه از گناه است. اما از تراث دینی برمی‌آید که روزه چهار قسم است؛ اول، همین روزه شکم و شهوت است که انسان روزه بگیرد، غذا نخور، ننوشد و از شهوت استفاده نکند که روزه فقهی شکل بگیرد. اما قسم دوم، روزه از گناهان است. قسم سوم نیز تصفیه درون و روزه اعضا و جوارح است. انسان وقتی روزه می‌گیرد، باطن را باید تصفیه کند. ممکن است گناهی هم نباشد، اما رذیله‌ای مانند حسادت باشد که تا وقتی صفت نفسانی است، حرام نیست، اما وقتی بروز خارجی پیدا می‌کند و انسان حسادت می‌ورزد و یا دروغ می‌گوید، گناه محسوب می‌شود. اما خود حسادت یک رذیله است که گاهی انسان به آن مبتلا می‌شود؛ لذا هم باید اعضای ظاهر و هم باطن را تصفیه کند که افعال و صفاتش پالایش شود.

معنای روزه روح

قسم چهارم که کمتر مورد توجه قرار گرفته و در تراث اسلامی وجود دارد، عبارت از روزه روح است. اینکه انسان روزه‌دار با همه وجود، روح و نفسش روزه باشد و اصلا از آنچه غیرخداست، ولو حلال دنیا، فاصله بگیرد و تفاوت قسم چهارم با اقسام قبل این است که دیگر بحث گناه و زدودن رذائل نیست، بلکه انسان باید از دنیای حلال نیز روزه بگیرد و به جایی برسد که به قول شهیدِ این ماه به خدا بگوید به خاطر ترس از جهنم و یا طمع به بهشت، تو را عبادت نمی‌کنم، بلکه به خاطر اینکه مستحق عبادت هستی تو را عبادت می‌کنم.

لذا امام صادق(ع) فرمودند: از یاد خدا غافل نشوید و این عبارت از قسم چهارم روزه است. انسان باید از غیرخدا به خدا برسد که به آن روزه روح می‌گوییم. یعنی انسان از دنیای حلال هم فاصله می‌گیرد. البته به معنای عدم وابستگی به دنیای حلال است و نه استفاده نکردن از آن. در روایتی است که زمانی رسول خدا(ص) به صدیقه طاهره فرمودند: دخترم فرشته وحی نزد من است و می‌گوید هرچه فاطمه بخواهد خدا در این ساعت اجابت می‌کند. ایرادی نداشت که اگر حضرت خواسته‌هایی ارائه دهند، اما پاسخ حضرت این است که من حاجتی ندارم، غیر از عنایت به خدا و عنایت خدا به من.

یعنی انسان به جایی برسد که حتی از ریاست، پست‌ها و دنیای حلال هم فاصله بگیرد، ضمن اینکه به‌جا از دنیای حلال نیز استفاده کند که روزه در ماه رمضان نهاده شده است. اگر کسی به این مراتب نرسید، این طور نیست که هیچ مرتبه‌ای را درک نکرده است. او به مراحلی رسیده و همین که روزه فقهی را گرفته و واجبش را انجام داده نیز مرحله‌ای است، اما اگر بخواهد به مرتبه عالی روزه‌داران برسد، باید این مراحل را طی کند. پس ظرفیت اول در ماه مبارک رمضان ظرفیت روزه است و روزه نیز دارای اقسامی است.

حدث روح و روان

اما ظرفیت دوم عبارت از قرآن است. قرار بر این شد که قرآن در ماه رمضان نازل شده باشد که نص صریح آیه نیز همین است. قرآن یک تفسیری دارد و همین کتابی که بین‌الدفتین در اختیار ماست. اما قرآن مانند روزه است و مراتبی دارد و انسان‌ها از قرآن به اندازه استعداد و توان خود استفاده می‌کنند. به قول مرحوم ملاصدرا، قرآن یک سفره است و در این سفره همه نوع غذا وجود دارد؛ غذای عالی و راقی و هر انسانی به اندازه‌ای که ظرفیت دارد از این قرآن بهره‌مند می‌شود و خود قرآن این حقیقت را خوب بیان کرده است که قرآن کتاب کریمی است و لایه‌دار است و آن را جز پاکیزگان مس نمی‌کنند. اما آیا مراد این است که انسان باید وضو بگیرد و یا غسل کند و سپس با قرآن تماس بگیرد؟

مفسران به این تفسیر برای این آیه راضی نیستند. می‌توان چنین گفت که انسان به دو نوع حدث مبتلا می‌شود که یکی حدث جسم است که حدث اکبر و اصغر داریم؛ مثلا وقتی به دستشویی می‌رود، مبتلا به حدث اصغر می‌شود و باید وضو بگیرد و یا غسلی بر او واجب می‌شود که حدث اکبر است و باید غسل کند تا متطهر از این حدث اکبر شود. پس حدث اصغر و اکبر به جسم و جسد مربوط هستند. اما انسان‌ها و مکلفین حدث دیگری هم دارند که عبارت از حدث روح و روان است.

گناه صغیره، حدث اصغر و گناه کبیره حدث اکبر روح است و دیگر حدث اصغر روح و حدث اکبر آن، با وضو پاک نمی‌شود، بلکه با توبه و تصمیم بر ترک گناه مشکلش حل می‌شود. انسانی که می‌خواهد از قرآن بهره‌برداری کند باید مطهر از گناه باشد که اعم از گناه صغیره و کبیره است. البته ممکن است 20 جلد تفسیر قرآن هم بنویسد، اما اگر روح را پاکیزه نکرده باشد، نمی‌تواند قرآن را مس کند. به تعبیری همانطور که ما یک نباید تشریعی داریم و نباید بدون وضو به خط قرآن دست زد، در عالم تکوین هم یک واقعیت داریم که ای انسان، تا مطهر نباشی، به کنه قرآن نمی‌رسی، اما اگر مطهر شدی و محرم شدی به کنه قرآن خواهی رسید.

انتهای پیام
captcha