به گزارش خبرنگار ایکنا؛ نشست مجازی «الزامات گزینش کتاب برای ترجمه» ظهر امروز ۱۸ اردیبهشتماه با حضور حجتالاسلام والمسلمین محمدعلی میرزایی، عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی با دبیری حجتالاسلام محمدرضا مرتضوینیا در فضای مجازی برگزار شد.
مرتضوینیا، دبیر نشست با اشاره به اینکه این دومین پیشنشست جشنواره ترجمان فتح است، گفت: ترجمان فتح و دفاع مقدس، گفتمان انقلاب است. یکی از مشکلاتی که پس از انقلاب در حوزه نشر آثار دینی و تمدنساز با آن مواجه بودهایم، انتخاب نکردن کتاب مناسب برای مخاطبان خاص است؛ یعنی آثاری را ترجمه کردیم که مورد نیاز نبوده یا با توجه به فرهنگ دینی کشورمان بوده و برای مخاطبین کشورهای دیگر مناسب نبوده است.
وی افزود: انتخاب کتاب مناسب یکی از استراتژیکترین اقدامات برای ترجمه است و اگر مجموعهای داعیهدار چنین موضوعی باشد، باید به آن توجه کند.
حجتالاسلام میرزایی در این نشست با اشاره به عوامل مؤثر در انتخاب کتاب، گفت: وقتی از ترجمه صحبت میکنیم، ممکن است رویکرد ترجمه، دلی و شخصی باشد یا به عنوان یک پروژه ملی، تمدنی، جهانی یا در قالب حرکت سازمانیافته انجام شود. مثلاً کسی که میخواهد کتابی از محمد آرکون ترجمه کند، یک کار دلی انجام داده است؛ بنابراین زمانی میتوان از یک حرکت جهانی، تمدنی یا عامل تحول بنیادین صحبت کرد که نگاه انضمامی، پیوستاری و همبستگی در کل حرکت ترجمه وجود داشته باشد.
وی افزود: تصور عمومی از ترجمه، معادل زبانی است، اما ترجمه به معنای واقعی، حرکت انتقال معنا به وسیله نشانههای جدید است که میتواند یک زبان یا تشخیص عناصر هنری آن جامعه باشد.
میرزایی ادامه داد: ترجمه به زبان فارسی یا مورد غفلت است و نیازی به آن احساس نمیشود یا این احساس نیاز بیش از حد است. اغلب انقلابیها احساس نیاز به ترجمه از زبانهای دیگر به فارسی را ندارند و خود را دارای استغنای کامل میدانند. در حال حاضر بسیاری از نویسندهها و پژوهشگران میخواهند آثار خود را به زبانهای دیگر ترجمه کنند. باید به این موضوع توجه کنیم که به جای اینکه مثلاً ۱۵۰ کتاب را ترجمه کنیم، از مجموع آنها، ۵ کتاب براساس نیاز مخاطب خارجی تولید کنیم.
وی با تأکید بر توازن ترجمه به فارسی و از فارسی گفت: یکی از مهمترین مسئلههای ترجمه، مخاطبشناسی در مقیاس حرفهای است و تا مخاطب خود را به طور مشخص نداشته باشیم و نشناسیم، هم به فکر ترجمه بودن و هم انتخاب اثر و مترجم غلط است. از سوی دیگر، نمیتوانیم به فکر زبان ترجمه باشیم. در واقع هنر این نیست که یک ماجرای ریز جزئی را با همین حیثیات خاص به زبانهای مختلف ترجمه کنیم، بلکه باید آن را برای مخاطب خارج از کشور مناسب کنیم و این یک نوع آگاهی است.
میرزایی ادامه داد: هدف از ترجمه، انتقال طرح امت تمدن جمهوری اسلامی و انقلاب اسلامی به جهان، مبتنی بر درک سه مسئله بنیادین است؛ اولین مسئله این است که انقلاب اسلامی دارای یک بُعد، افق، مقیاس و تراز جهانی است. دومین مسئله این است که انقلاب اسلامی چالش و تزاحم تمدنی در هژمونی و هیمنههای حاکم بر سیاستهای اجتماعی و اقتصادی و ... ایجاد کرده و ایران وارد یک بازی تقابل هژمونی در جهان شده است. بخشی از این تقابل هژمونی، نرمافزاری و بخشی سختافزاری است. سومین مسئله این است که وقتی ما برای مکاتب سکولاریسم و جدید جهان، زمینه ایجاد کردهایم، باید بتوانیم یارگیری تمدنی در جهان داشته باشیم و درصدد تشکیل هستهها و گفتمانهای مختلف باشیم؛ هستههایی از آنچه به صورت سنتی حاکم است، یا به صورت گفتمانسازی جدید.
وی تصریح کرد: چالش ما بیش از آنکه با «غرب» باشد با امر «غربی» است؛ بنابراین جهان اسلام را باید در تسخیر پاردایمهای بیگانه و گاهی رقیب یا دشمن بدانید و هر سه سطح، بدون ورود جدی در حد ملی و کلان و برنامهریزی شده در حوزه ترجمه، امکان تحقق ندارد.
وی افزود: حدود چهار سال پیش برای سخنرانی به دانشگاه الزیتونه تونس رفته بودم. بعد از سخنرانی، من را به بنیاد ابن خلدون دعوت کردند و قبول کردم. همه جمع از اساتید دانشگاه بودند. گفتند که ما در تهران به مؤسسهای رفتیم و رئیسش خیلی خوب صحبت کرد و برای ما بسیار جالب بود. گفتم فارسی بلد بودید؟ گفتند: نه. اما از برخی کلمات عربی و انگلیسی فهمیدیم که جالب است. بعد گفتم؛ چرا مطالبه نکردید که ترجمه شود؟ گفتند؛ وقتی به رئیس مؤسسه گفتیم که به عربی صحبت یا ترجمه کنید. گفتند؛ آیا ما وقتی به کشور شما میآییم، شما فارسی صحبت میکنید؟ وظیفه خودتان است که فارسی یاد بگیرید. در حالی که این حرف کاملاً نپخته است. زیرا اگر من طرح دارم و مدعی هستم که عامل یک طرح بزرگ هستم، باید جریان ترجمه را راهبری کنم. این مسئله را بیان کردم تا بدانید که حتی بزرگترین نهادهای ما، فهم درستی از ترجمه ندارند.
نقشآفرینی ترجمه به اندازه یک عملیات بزرگ نظامی
وی ترجمه را یک نیروی قدس نرم در جهان برشمرد و تأکید کرد: کسانی که اهمیتی به ترجمه نمیدهند و بیشتر به فکر بسط سرزمینی و توسعه سختافزارانه در جهان اسلام هستند، عقل سختافزارانه دارند. هر چند اقدام آنها ارزشمند است، اما متوجه بازی جهان نیستند و متوجه نیستند که یک اثر ترجمهای میتواند به اندازه یک عملیات بزرگ نظامی، معادلات جهان اسلام را بر هم بزند. اگر امروز جریان تطبیق یا عادیسازی در کشورهایی عربی رخ میدهد، به این دلیل است که ما در جامعه و امت، در حد فرهنگسازی و تربیت انسانی، ورود نکردهایم.
این عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی ادامه داد: امروز شاید حتی ۱۰ اثر فاخر عربی در انتقال پیام انقلاب پیدا نکنیم، هر چند کارهای خوبی انجام شده است. زمانی که در لبنان بودم، یک مرکز تمدن تأسیس کردیم و این مرکز توانست حدود ۲۰۰ الی ۳۰۰ اثر منتشر کند که آثار خوبی است، اما در سال ۸۵، در لبنان وقتی میخواستم قانون اساسی ایران را به زبان عربی ترجمه کنم، پس از بررسیها، متوجه شدم یک ترجمه در سوریه انجام شده که در هر صفحه آن ۵۰ غلط دارد. از این رو به ترجمه قانون اساسی ایران به زبان عربی و نه اسپانیولی و فرانسوی و ... دست زدیم.
میرزایی در بخش دیگری از این نشست، مهمترین رسالت ترجمه را رفع سوء فهم دانست و بیان کرد: جهان برای اینکه به سمت جریان انقلاب حرکت کند، به محتوا، مفاهیم و معانی و بومیسازی آنها نیاز دارد؛ بنابراین ترجمه یک ابزار راهبردی است که هم تدافعی و هم تهاجمی و هم تکاملی است. یعنی چهره ما با وجود پروژههای شیعههراسی، ایرانهراسی، انقلابهراسی و اسلامهراسی و خمینیهراسی و ... به خوبی شناخته نشده است. نخبگان جهان اسلام از پدیدههای فکری و ابتکارات علمی ایرانیان اطلاعی ندارند و ما از هم از آنها بیخبریم.
این عضو هیئت علمی جامعةالمصطفی گفت: کتاب یک رسانه و هم یک ابزار هدایت، تأثیرگذاری، اصلاح و تغییر است. ما در جهان اسلام همانند امام خمینی و مقام معظم رهبری پیدا نمیکنیم. این شخصیتها قرن به قرن میآیند. مقام معظم رهبری متفکری است که دارای فهمی عمیق از اسلام و دغدغهمند نسبت به جهان و انسان است. ما شبیه مقام معظم رهبری را در جهان نداریم.
وی تصریح کرد: قبل از اینکه به فکر انتخاب ترجمه باشیم، باید سند نظام مفهومها و نظام ایدهها و تفکرات خودمان را داشته باشیم. ما باید اول مسئله خودمان را بدانیم و متوجه باشیم برای جامعه جهانی و جهان معاصر چه حرفی داریم. مخاطبها اعم از شیعی، نخبگان، مسلمان، غیرمسلمان و ... باید جریانشناسی شود و با حرکت ترجمه و جریانشناسی بتوان از تحقق نامههای حضرت آثا به جوانان غربی حمایت کرد. اکنون جوانان غرب، نامه مقام معظم رهبری را خواندهاند، اما بعد از آن نتوانستهایم هیچ اثری قابل ارائهای داشته باشیم.
میرزایی در ادامه بیان کرد: ما نتوانستیم در زمینه ترجمه موفق شویم، چون ایده و برنامه نداشتیم و احساسی عمل کردهایم. طرح و برنامه ملی ترجمه و نهضت ترجمه مدون نشده است. در سازمان فرهنگ و ارتباطات اسلامی چند رایزن فرهنگی میتوانند با زبان کشور مقصد خود صحبت کنند؟ این افراد بیشتر از ۵ درصد نیستند. نهادهای بینالمللی در صحنه بینالملل، به صورت سختافزاری عمل میکنند، اما در متن مسئله بینالمللی نیستند. نمیخواهم بیان کنم که کاری نشده است، اما در قد و قامت کارکرد ترجمهای نیست.
وی گفت: نه عِده و نه عُدّه و نه طرح و برنامه و نه بودجهای برای ترجمه نداریم؛ یکسری کارهای خودجوشی انجام میشود که متأسفانه با یک گل بهار نمیشود و ما باید یک موسم بهاری ایجاد کنیم. سفیر ما باید سفیر محتوای انقلاب باشد و بتواند با نخبگان و رؤسای دانشگاهها، مراکز علمی و فرهنگی، تاجران و ناشران و ... ارتباط برقرار کند. این اتفاق با مترجم ایجاد نمیشود.
انتهای پیام