به گزارش ایکنا، جلسه تفسیر قرآن کریم آیتالله احمد عابدی بر محور جلد اول تفسیر مجمعالبیان روز گذشته، 6 تیر، در حوزه علمیه قم برگزار شد.
وی در این جلسه به تفسیر آیه251 سوره «بقره» پرداخت که متن آن به شرح ذیل است:
خداوند در این آیات میفرماید: «فَهَزَمُوهُمْ بِإِذْنِ اللَّهِ وَقَتَلَ دَاوُودُ جَالُوتَ وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ مِمَّا يَشَاءُ وَلَوْلَا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَفَسَدَتِ الْأَرْضُ وَلَكِنَّ اللَّهَ ذُو فَضْلٍ عَلَى الْعَالَمِينَ؛ پس آنان را به اذن خدا شكست دادند و داوود جالوت را كشت و خداوند به او پادشاهى و حكمت ارزانى داشت و از آنچه مى خواست به او آموخت و اگر خداوند برخى از مردم را به وسيله برخى ديگر دفع نمیکرد قطعاً زمين تباه مىگرديد ولى خداوند نسبت به جهانيان تفضل دارد».
در آیه 251 سوره بقره داستان حضرت داوود را خواندیم. به عبارت «وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ وَعَلَّمَهُ» رسیدیم. بعد از اینکه حضرت داوود، جالوت را کشت، حضرت داوود پیغمبر شد. داستانش اینطور بود وقتی تالوت میخواست با جالوت بجنگد، لباس حضرت موسی فقط به اندام داوود اندازه میشد و وقتی بنا شد داوود در لشکر تالوت بیاید و جنگ کند، تالوت گفت هرکس بتواند جالوت را بکشد من هم نصف حکومتم را به او میدهم و هم دخترم را به او میدهم. بعد که حضرت داوود جالوت را کشت، حضرت داوود به تالوت گفت به شرط خودت وفا کن. در برخی کتابها نوشته شده است که تالوت زیرش زد. نهایتا داوود دختر تالوت را گرفت ولی هفت سال طول کشید. در این مدت تالوت، داوود را رقیب خود دانست و میخواست او را بکشد. بعد از هفت سال تالوت از دنیا رفت و وقتی تالوت از دنیا رفت حکومت به دست حضرت داوود افتاد، نبوت هم پیدا کرد. به همین جهت آیه میفرماید: ««وَآتَاهُ اللَّهُ الْمُلْكَ وَالْحِكْمَةَ». بعد خداوند به او علم زره بافتن آموخت.
یک بحث این است که تالوت پیغمبر بوده یا نبوده است. در این زمینه اختلاف وجود دارد و بیشتر در تفاسیر اهل سنت تالوت را پیغمبر معرفی میکنند ولی در تفاسیر شیعه کسی نمیگوید ایشان پیامبر بوده و اگر هم گفته است به صورت شک و تردید مطرح کرده است ولی کلمه «اصطفی» به معنای برگزیدن است و خصوص نبوت را نمیفهماند چون همین تعبیر در جاهای دیگر قرآن به کار رفته است که پیامبر نیستند.
عبارت کتاب مجمعالبیان این است: «(وآتاه الله الملك) أي: وأعطاه الملك بعد قتل داود جالوت بسبع سنين، عن الضحاك (والحكمة) قيل: النبوة، ولم يكن نبيا قبل قتل جالوت، فجمع الله له الملك والنبوة عند موت طالوت في حالة واحدة، لأنه لا يجوز أن يترأس من ليس بنبي، لأنه قلب ما توجبه الحكمة، لأن النبي يوثق بظاهره وباطنه، ولا يخبر إلا بحق، ولا يدعو إلا إلى حق، فليس كذلك من ليس بنبي، عن الحسن. وقيل: يجوز ذلك إذا كان يفعل ما يفعل بأمره ومشورته (وعلمه مما يشاء) معناه: وعلمه أمور الدين، وما شاء من أمور الدنيا، منها صنعة الدروع، فإنه كان يلين له الحديد كالشمع. وقيل: الزبور، والحكم بين الناس، وكلام الطير، والنمل. وقيل: الصوت الطيب، والألحان». (مجمع البیان، ج2 ص151)
ایشان در این عبارت میگویند اگر بگویم حضرت داوود از قبل پیغمبر بوده است معنایش این است کسی که رئیس جنگ است پیغمبر نبوده و داوود در لشکر او حاضر بوده است. در نتیجه تالوت که پیغمبر نیست بر یک پیغمبر رئیس است و این شدنی نیست. ایشان برای اینکه این مشکل را حل کند میگوید داوود در آن زمان که در لشگر تالوت بود پیغمبر نبوده است: «لأنه لا يجوز أن يترأس من ليس بنبي». ایشان تصریح میکند اگر داوود زیر نظر تالوت باشد چه بسا تالوت اشتباه میکند آن وقت پیغمبر باید حرف او را گوش بدهد و این شدنی نیست: «فليس كذلك من ليس بنبي».
انتهای پیام