محمود گبرلو؛ منتقد و کارشناس سینما در گفتوگو با ایکنا با بیان سینمای ایران نتوانسته تصویرگر درستی برای رخدادهای مهم کشورمان باشد، اظهار کرد: تاسف میخورم برای سینمای ایران که در طول چهار دهه گذشته نتوانسته از رخدادهای مهمی که برایش پیش آمده در امر فیلمسازی بهره ببرد. هرچند در این رابطه کارهایی اندکی هم تولید شده که عمدتاً آثاری بیکیفیت هستند. بگذارید فاجعه انفجار هواپیمای مسافربری توسط ناو آمریکایی را مثال بزنم. این اتفاق کاری ضدبشری بود، اما آیا در یک فیلم و سریال به صورت فاخر و تاثیرگذار به این موضوع توجه شده است؟
وی افزود: بیتوجهی سینمای ایران به موضوعاتی نظیر سقوط هواپیمای مسافربری سبب شده، نتواند با مخاطب ارتباط برقرار کند و نتیجه آن را در تعداد مخاطبان میشود به خوبی مشاهده کرد، چون اگر بخواهیم به نسبت جمعیت این موضوع را مدنظر قرار دهیم متوجه خواهیم شد درصد بسیار پایینی از مردم مخاطب هنر هفتم هستند.
این منتقد تاکید کرد: بخشی از مردم به دنبال سرگرمی هستند و انتخاب آنها نیز آثار سرگرم کننده است، ولیکن عمده مردم دوست دارند آنچه پیرامون آنها رخ داده، در کارهای نمایشی دیده شود، اما چنین اتفاقی را در آثار نمایشی شاهد نیستیم. نکته مهم اینجاست که پرداختن به اتفاقی چون سقوط هواپیمای مسافربری تنها در یک قالب خلاصه نمیشود، بلکه انتظار میرود در ژانر اکشن که جز گونههای پرمخاطب است نیز از آن استفاده کرد.
وی با بیان اینکه برای کمکاری موجود تنها یک بخش را نباید مقصر دانست گفت: وقتی دلیل کمکاری در این حوزهها مطرح میشود، عدهای به دنبال این هستند تا هنرمندان را مقصر جلوه دهند و عدهای دیگر مدیران را، درصورتیکه به نظرم هر دو بخش به اندازه نقششان کمکاری کردهاند. در حقیقت ابتدا باید مدیران شرایطی به وجود آورند تا هنرمندان قادر باشند با فراغ بال در این حوزه ورود کنند، هرچند سینماگران نیز نباید منتظر بمانند تا کاری به آنها پیشنهاد شود تا بعد اقدام به ساخت کنند، چراکه موظفند نسبت به موضوعاتی که برای جامعه دارای اولویت است دغدغه داشته باشند.
این کارشناس رسانه تاکید کرد: نقد ما به سینما بیانگر این نیست که در سینما کار خوبی ساخته نمیشود، زیرا کارهای خوب کم نداریم، اما آثار خوب تنها نباید به کارهای اجتماعی خلاصه شود، بلکه موضوعاتی که جز تاریخ این سرزمین محسوب میشود نیز نباید مغفول بماند.
گبرلو بیان کرد: هر یک از شهدای هواپیمای ایرباس دارای قصه هستند، قصههایی که قادر است مخاطب جهانی داشته باشد. درضمن لحظاتی که بر هریک از مسافران گذشته، بهاندازهای دراماتیک است که مطمئنم اگر به درستی در فیلمنامه به آن دقت شود با کارهای ماندگار طرف خواهیم بود، آثاری که علاوه بر داخل، مخاطب خارجی را هم جذب خواهد کرد.
وی با اشاره به اینکه مخاطب کارهای سیاسی را واکاوی میکند گفت: موضوعاتی نظیر سقوط هواپیمای مسافربری نیازی به تحریف یا اغراق ندارد، چون برخی مواقع در ساخت کارهای استراتژیک، مسائلی را میبینیم که به نظرم تماشاگر را از خود دور میکند به ویژه تماشاگرانی که کارهایی اینچنینی را تحلیل میکنند.
گبرلو اضافه کرد: در کلامی دیگر بازگوی حقیقت به شکلی دراماتیزه شده، بهترین مسیری است که میشود برای کارهایی اینچنین برشمرد. مزیت دیگری که نشان دادن واقعیت به همراه دارد این است که اجازه تحریف را از آیندگان خواهد گرفت، زیرا مغرضان یا کسانی که با انقلاب زاویه دارند درصدند، موضوعات مورد نظرشان را آنگونه که خود میخواهند نشان دهند.
این مدرس سینما با تاکید بر اینکه سینما باید برنامهریزی استراتژیک داشته باشد، تاکید کرد: موضوعاتی چون سقوط هواپیمایی مسافری جز اتفاقات استراتژیکی است که نباید با کارهای سطحی به آنها دست یافت. برای همین باید یک برنامه بسیار دقیق از سوی نهادهای دولتی پیرامون این موضوعات صورت گیرد تا سینما برایشان چراغ راهی مشخص شود.
وی در بخش دیگری از سخنانش تصریح کرد: آثاری استراتژیک حتماً نباید از طریق دولت تولید شود، زیرا بخش خصوصی نیز در این رابطه قادر است نقش خود را ایفا کند، به شرطیکه سیاستهای تشویقی و حمایتی برای آنها اندیشیده شود تا سرمایهگذار خصوصی بداند اگر قرار است در این زمینه پولی خرج کند سرمایه به او باز گرداننده خواهد شد.
گبرلو در پایان با تاکید بر اینکه مخاطبان آثار استراتژیک یک قشر خاص از مخاطبان نیستند، گفت: حتماً باید دقت داشت کاری که قرار است در این حوزه ساخته شود به گونهای باشد که تنها یک بخش از مخاطبان مدنظر نباشند، بلکه عموم مردم را باید مخاطب قرار داد. این اتفاق نیز زمانی رخ خواهد داد که قصهای مناسب برای روایت وجود داشته باشد.
انتهای پیام