به گزارش ایکنا؛ حالا هفده ماه از آمدنش میگذرد؛ ویروسی که با ورود بی صدای خود هیاهویی به پا کرد و آرامش نداشته جهانیان را مختل کرد!
کریم فیضی، پژوهشگر قرآنی و نویسنده کتاب «صدها سال تنهایی» که سال 90 جایزه کتاب سال جمهوری اسلامی ایران را از آن خود کرده است، در یادداشتی اختصاصی به ایکنا اندر احوال امروز روزگار ما، کرونا و معنویت با نگاهی به آیات قرآن به وصف این دوران و راهکار رهایی اجمالی از این تنگنا به مدد معناپردازی بشر پرداخته است. متن این یادداشت را با هم میخوانیم:
با پشت هم از راه رسیدن پیکهای کرونا اینک که سخن از پیک پنجم و کرونای دلتاست، با گونهای از اطمینان میتوانیم بگوییم براساس شواهد و قراین موجود، کرونا این مهمان ناخوانده، دست کم در اقلیمی که خاورمیانه و جهان سوم است عزم رحیل ندارد و در واقع نیامده است که برود. از این رو، کوچکترین و اولین گزارهای که به ذهن میرسد - و به لحاظ منطقی صادقانه هم هست - این است که اعتراف کنیم: کرونا به این زودیها از سراپرده زندگی ما خارج نخواهد شد.
این سخن در عین سادگی و تکراری بودنش، شایان تأمل است چون فرق است بین چیزی است که میتوان به بعد از رفتنش فکر کرد و بین چیزی که تصور دقیقی از نبودش نداریم. به حسب ظاهر و آنگونه که قراین فریاد میزنند کرونا تا زمانی نامعلوم در میان ما ماندگار خواهد بود و تدبیرها، تمهیدها، برنامهریزیها، تعطیل کردنها، کم کردنها، مراعات، مواد ضدعفونی، دستکش و ماسک و بقیه ملزومات کرونا - که اینک جزو متن ثابت زندگی ماست - در منتهای کارکردشان صرفاً نقش «رفعی» دارند نه نقش «دفعی».
به عبارت دیگر ما با تمام تدابیرمان تنها قادریم از طغیان بسیار شدید کرونا جلوگیری کنیم ولی در شرایط فعلی امکان فایق آمدن بر اصل آن و ریشه کن کردن آن به گونهای که قطار زندگی به ایستگاه پیش از کرونا برگردد، اگر محال و ناممکن نباشد، دست کم در بوته اجمال قرار دارد.
کاستن از دامنه زندگی....
با پذیرش این واقعیت، پرسش قابل طرح همان پرسش ازلی و ابدی بشر است: چه باید کرد؟ به نظر میرسد پاسخ به پرسش که در قبال کرونای ماندگار چه باید کرد تابعی از ویژگی خود کروناست که سمج و خستگی ناپذیر در حال کاستن از عمق زندگی و کیفیت آن و به تعبیر قرآن «کاستن از دامنه زندگی» است:
«أَوَلَمْ يَرَوْا أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ وَاللَّهُ يَحْكُمُ لَا مُعَقِّبَ لِحُكْمِهِ ۚ وَهُوَ سَرِيعُ الْحِسَابِ.» (رعد / 41)
آيا نديدهاند كه ما همواره سراغ زمین مىآييم و از اطرافش کم میکنیم؟ و خداست كه حكم قاطع صادر میکند. هیچ بازدارندهای براى حكم قاطعش وجود ندارد و او سریع الحساب است.
مترجمان و مفسران در ترجمه و تفسیر این آیه، به رسم مالوف، «نقص ارض» را به نقص ارض کفار و گرفتن آن به دست مسلمانان برگرداندهاند. این تفسیر یا ترجمه علاوه بر اینکه قرینه و مویدی در خود قرآن ندارد با ادامه خود آیه نیز که سخن از حکم قاطع و «لا معقب لحکمه» به میان آورده، سازگار نیست. از طرف دیگر با نظر به آیه شریفه: «وَالسَّمَاءَ بَنَيْنَاهَا بِأَيْدٍ وَإِنَّا لَمُوسِعُونَ» (ذاریات / ٤٧): و ما آسمان را با دست خودمان برافراشتیم و بی تردید ماییم که موکداً به آن وسعت میبخشیم، به تقریب جازم میشویم که حکم خدا در مورد زمین و آسمان برعکس است: به آن وسعت میبخشد و از این میکاهد.
اما بدون احتیاج به این استدلال – که استدلال به نقض است - شگفت زده نمیشویم وقتی میبینیم که مضمون «نقص ارض» عیناً در سوره انبیا نیز آمده است: «أَفَلَا يَرَوْنَ أَنَّا نَأْتِي الْأَرْضَ نَنْقُصُهَا مِنْ أَطْرَافِهَا ۚ أَفَهُمُ الْغَالِبُونَ».(انبیا / ٤٤): آيا نمىبينند كه ما سراغ زمين را میگیریم تا دامنههایش را قیچی کنیم؟ آیا باز هم غلبه با آنهاست؟
نقص ارض در این آیه و نمونه قبلیاش، بدون احتیاج به استدلال عمیق، به چیزی جز قیچی شدن از دامنه زمین و کاسته شدن از دامنه زندگی دلالت ندارد و به طور حتم، کرونا، چه در حالت طغیان کردهاش و چه در حالت مهارشده و خفیفش، از مصادیق نقص ارض و کاسته شدن از دامنه زندگی است که بشریت با تمام اقتدار و توان و تکنولوژی و امکانات بی شمارش در متن آن واقع شده است.
چه باید کرد؟
اما اجازه بدهید به پرسش «چه باید کرد» برگردیم. با حذف مناقشات لفظی و طیف وسیعی از قلت و ان قلتها، به نظر میرسد در مقابل این واقعیت که به وضوح جزو واقعیتهای زیستی حیات امروز است، جز بهره گرفتن از خود زندگی و به عبارت دقیقتر باطن زندگی، تدبیر دیگری نمی توان به کار بست. به دیگر سخن، براساس اصول و قواعد ذاتی زندگی، در این مسیر پر و پیچ و خم باید از خود زندگی و قواعد متروک افتاده آن استمداد کرد و کمک گرفت که یکی از اولیات آن کمک گرفتن از مقوله طیفهای معنایی و سعه بسیار شامل معنویت است. اینکه در ایام شیوع کرونا از زبان تجربیترین انسانها سخن از غیرتجربی ترین حرفها به میان آمده است و موضوع روحیه داشتن و از دست ندادن روحیه را عاملی مهم در عدم ابتلا، در حین ابتلا و جنگ تن به تن با کرونا معرفی کردهاند، امری تصادفی نیست بلکه برآمده از همین قوانین متروک است.
کسانی که به هر دلیلی مراحلی از مراحل شدید و خفیف کرونا را تجربه کردهاند، صادقانه اعتراف میکنند که یکی از اصلیترین مسائل در مصاف کرونا، در لحظههای نفسگیر آن که گاهی آخرین مراحل زندگی را پیش چشم بینندهاش میگذاشته و طبق آمار پایان حیات چند میلیون انسان را رقم زده است، داشتن روحیه، توکل، اعتماد به نفس و استمداد از مراتب غیرمادی حیات و استمداد از خدا بوده است که به مثابه یک روکش، انواعی از ایمنیها را به ارمغان آورده است.
شاید اگر کرونا و قربانیگیری هر روزه آن در ایران و جهان نبود که با وجود طیفی از مراعات و مراقبت، از حد معینی پایینتر نمیآید، چه بسا عدهای، این سخن را به شوخی میگرفتند اما واقعیتها نشان از واقعیتداری این مسئله دارد که در مقابل کرونا، به ناگزیر باید از باطن حیات و قوانین معنایی استمداد کنیم، تا کاری را که از جسم ساخته نیست، از روح طلب کنیم.
تجربههای مشهود ما میتواند این واقعیت را تا حد گزارهای مسلم بالا ببرد که: بدون استمداد جستن از نیروهای باطنی حیات، بشر با تمام آنچه دارد، دیگر قادر به اداره و تقویت رویه بیرونی حیات نیست.
انتهای پیام