احمد بخشایش اردستانی، عضو هیئت علمی دانشگاه علوم سیاسی دانشگاه آزاد اسلامی واحد تهران مرکزی، در گفتوگو با ایکنا درباره روند تحولات افغانستان و سلطه طالبان بر بیشتر مناطق این کشور گفت: وقتی در یک کشور انسجام ملی به وجود میآید که گرایشهای احساسی به گرایشهای عقلانی و ملی تبدیل شود. افغانستان بیش از 40 سال است که زیر چکمههای شوروی، طالبان و آمریکا قرار داشته و امروز یک ایستار و گرایش عقلایی در این کشور وجود ندارد که گروهها و جریانها متوجه شوند که نتیجه جنگ و نزاع جز از بین رفتن مردم و کشور و زیرساختها نیست و به عبارتی هر کسی تنها نوکبینی خود را میبیند.
وی افزود: وقتی گرایشها و ایستارها احساسی باشد جنگ و نزاع در میگیرد و این همان اتفاقی است که امروز در افغانستان خود را نشان داده است. طالبان هم تبدیل به دو گروه شده است؛ یک گروه که رفتار دیپلماتیک دارند و با روسیه، چین و ایران مذاکره و گفتوگو میکنند و یک گروه هم طالبان محلی است که جنگ و درگیری را برای کسب قدرت دنبال میکند. در مقابل هم گروه دولت قانونی اشرف غنی وجود دارد که در انتخابات پیروز شد اما انتخاباتی برگزار شد که هم اشرف غنی و هم عبدالله عبدالله ادعای پیروزی کردند و در نهایت عبدالله عبدالله معاون اشرف غنی شد و این بیمعنایی انتخابات را نشان داد و در کنار این امر بیش از چهار میلیون نفر از مردم نیز در انتخابات شرکت نکردند و این دولت قانونی وقتی آمریکا با 200 هزار نیروی نظامی از افغانستان خارج شد نتوانست در مقابل طالبان مقاومت کند.
بخشایش اردستانی با بیان اینکه فضای امروز افغانستان نمایش واقعی حاکمیت قانون جنگل یا «الحق لمن غلب» است، گفت: افغانستان با این وضعیت نابسامان باید به یک حاکمیت دارای قدرت مجهز شود و این قدرت را یا باید دولت قانونی اعمال کند که نمیتواند و طبیعی است که در وضعیت خلأ قدرت مرکزی، طالبان از این فرصت برای اعمال زور برای کسب قدرت و سلطه بر افغانستان استفاده کند.
این عضو پیشین کمیسیون امنیت ملی و سیاست خارجی مجلس بیان کرد: همه کشورها از جمله ایران نیز منتظرند ببینند که سرنوشت این جنگ و نزاع به کجا میرسد و آیا طالبان میتواند کابل را فتح کند و حکومت مدنظر خود را شکل دهد و همه دنیا هم در نهایت ناگزیر است که با این گروه تعامل کند و مشروعیت آن را قبول کند.
وی اضافه کرد: وقتی یک گروه و جریانی در کشوری توانست اعمال سلطه و قدرت کرده و حاکمیت خود را پیریزی کند به طور طبیعی سایر کشورها نیز به خاطر امنیت مرزها و تداوم تبادلات تجاری و مالی چاره ای جز تعامل و همکاری با آن گروه حاکم ندارند. به نظر میرسد از آنجا که طالبان تجربه یک دوره شکست در حکمرانی را در کارنامه خود دارد متوجه است که نباید سختگیریهای سابق را اعمال کند. البته شاید اکنون طالبان محلی غارت کند و سختگیریهای افراطی انجام دهد اما در نهایت وقتی حکومت به دست طالبان افتاد نظم و نسقی ایجاد میشود و کشورهایی مانند چین، روسیه، ایران، عربستان، ترکیه و پاکستان سعی میکنند با طالبان ارتباط داشته باشند.
بخشایش اردستانی اظهار کرد: طالبان سعی می کند از عامل ایدئولوژیک خیلی بیشتر استفاده کند و جمهوری اسلامی ایران چون خودش ایدئولوژیک است چندان از این اتفاق رضایت ندارد اما در نهایت تا زمانی که مرزهای ما از امنیت برخوردار است و باعث عدم سیل مهاجرت به سمت ایران می شود باید سیاست صبر و انتظار را پیشه کرد تا دید کدام یک از گروه ها موفق می شوند حکومت مرکزی را به دست بیاورند.
بخشایش اردستانی درباره رویکرد کنونی جمهوری اسلامی ایران به تحولات افغانستان و نقدهای وارده به این سیاستها مانند برخورد انفعالی نسبت به طالبان یا بی توجهی به وضعیت شیعیان یا مردم مظلوم این کشور گفت: طالبان، داعش و القاعده محصول وقوع انقلاب اسلامی و نتایج آن هستند و برخی کشورها این گروهها را برای به انحراف کشیدن انقلاب اسلامی ایجاد کردند.
این عضو هیئت علمی دانشگاه آزاد اسلامی بیان کرد: به عبارتی ایدئولوژیک بودن انقلاب اسلامی باعث شد سازمان های اطلاعاتی و امنیتی آمریکا، رژیم صهیونیستی، عربستان و پاکستان تصمیم به مهار انقلاب اسلامی بگیرند و برای این کار گروههایی در اهل سنت تشکیل دادند که همان حرفهای جمهوری اسلامی را مطرح کنند و بخواهند دین را با رویکرد ایدئولوژیک و سختگیرانه وارد متن زندگی سیاسی و اجتماعی مردم کنند تا مردم از چنین دینی رویگردان شوند.
وی ادامه داد: جمهوری اسلامی ایران نیز بعد از 40 سال باید متوجه شود که قرار نیست منافع ملی را کاملاً خرج حمایت از مستضعفین کند. پس از 40 سال حمایت از مستضعفین به جایی رسیدیم که جمهوری اسلامی دچار وضعیت نامطلوبی شده و تورم، شکافهای بین مردم و حاکمیت و گسستهای اجتماعی قواعد زندگی را از بین برده است، لذا جمهوری اسلامی باید متناسب با منافع ملی و قدرت ملی خودش رفتار کند و مقدورات و ظرفیتهای خود را در نظر بگیرد.
بخشایش اردستانی یادآور شد: همین دولت اشرف غنی مگر چه رفتاری با ایران داشته است جز اینکه با طعنه و متلک با ایران رفتار کرده یا در قضیه آب هامون و هیرمند با سرزنش و تحقیر با ما صحبت کرد. اینکه در افغانستان طالبان یا اشرف غنی حکومت کند فرق چندانی به حال ما ندارد و ما باید به ایران برسیم و آن را قوی کنیم تا سایر کشورها خود به خود ما را الگوی خود قرار دهند. اساساً جنگ با طالبان منافع چه کسی را تأمین میکند؟ ما باید منافع ملی و امنیت مرزهای خودمان را حفظ کنیم.
وی در پایان اظهار کرد: درست است که شاید طالبان امروز تفاوت چندانی با طالبان بیست سال پیش نکرده، اما به هر حال طالبان امروز پای میز مذاکره مینشیند و نشان میدهد تا حدی از گذشته تجربه گرفته است. البته این سخنان به معنای تأیید تفکرات و اقدامات طالبان نیست اما چارهای هم جز پذیرش طالبان به مثابه یک امر واقع و قدرت در افغانستان امروز نیست که نمیتوان به راحتی آن را از عرصه سیاسی و جغرافیایی این کشور حذف کرد.
انتهای پیام