از قرائت قرآن با صدای خوش در تعزیه‌ها تا بازی در سریال سلمان
کد خبر: 3990067
تاریخ انتشار : ۳۱ مرداد ۱۴۰۰ - ۰۷:۴۴
در گفت‌وگو با ایکنا مطرح شد؛

از قرائت قرآن با صدای خوش در تعزیه‌ها تا بازی در سریال سلمان

یک هنرمند همدانی و بازیگر سریال سلمان با اشاره به اینکه اگر صدایی در خوانش آیات و اشعار در نقالی‌ها و تعزیه‌ها دارد آن را مدیون قرائت قرآن در کودکی می‌داند، بیان کرد: تعزیه در سایر کشورها با اجرای ایرانی‌ها استقبال می‌شود.

از قرائت قرآن با صدای خوش در تعزیه‌ها تا بازی در سریال سلمانیکی از هنرمندان همدانی و بازیگر سریال سلمان، با حضور در دفتر خبرگزاری ایکنای همدان از فعالیت‌های هنری خود می‌گوید، از اینکه در ابتدای نوجوانی قاری قرآن بوده و سپس وارد عرصه هنر، بازیگری تئاتر، تعزیه‌خوانی و پرده‌خوانی و  غیره شده است. این گفت‌و‌گو در ذیل تقدیم  مخاطبان می‌شود.

ایکنا_خودتان را معرفی کنید و درباره نقش بازیگری سریال سلمان توضیح دهید؟

سید مهرداد کاووسی، متولد 1367 از استان همدان، قریب به 22 سال سابقه هنری داشته و اکنون در مجموعه سریال سلمان به کارگردانی داوود میرباقری در حال ایفای نقش هستم.

تیم دستیاران آقای میرباقری در شهرهای مختلف از هنرمندان تست بازیگری می‌گرفتند و بنده نیز پس از شرکت در آزمون دست بر قضا پذیرفته شدم، در ابتدا قرار بود یکی از نقش‌های معمولی سریال را بازی کنم اما با توجه به چهره و تست‌های بیشتری که گرفته شد به‌عنوان یکی از نقش‌های کلیدی در داستان ایفای نقش می‌کنم.

ایکنا_ از روند ساخت سریال و ویژگی‌های آن بگوئید.

شیوع کرونا بر روند ساخت و ضبط این سریال نیز تأثیر گذاشته و این پروژه با وقفه‌های متعددی از زمان شروع به کار که نزدیک به یک سال و نیم است روبه‌رو شده است، این سریال که به زندگینامه سلمان فارسی می‌پردازد می‌توان گفت یکی از بزرگترین سریال‌های تاریخی سینمای ایران خواهد بود که به گفته کارگردان سریال، آخرین اثر او است و از لحاظ وزن کار و ارزش سینمایی سریال مختارنامه یک دهم سریال سلمان است.

در شهرهای مختلفی از جمله قشم، جلفا، شهرک سینمایی تهران فیلم برداری صورت گرفته و این روند در ارمنستان و ترکیه ادامه دارد، قریب به چهار سال دیگر ساخت سریال به طول می‌انجامد چرا که پروژه سنگینی است و شیوع کرونا پیشرفت آن را تحت تأثیر قرار داده، فیلمنامه در دست کارگردان است و اعضا از جزئیات اطلاع ندارند.

ایکنا_به جز شما هنرمندان همدانی دیگری در سریال حضور دارند؟

دو نفر از هنرمندان همدانی نیز در این پروژه فعالیت دارند، در حال حاضر به علت اوج گرفتن کرونا و آماده سازی لوکیشن‌های خارج از کشور در حالت تعلیق هستیم که البته اگر به دلایل مختلف ضبط در مناطق خارج از کشور با مشکل روبرو شود لوکیشن‌ها در خود ایران ساخته می‌شود.

ایکنا_از تجربه‌های کسب شده در عرصه هنر بگوئید و بیشتر در چه قالب‌هایی هنرنمایی داشته‌اید و به چه نوعی علاقه بیشتری دارید؟

در فعالیت‌هایی که تاکنون داشته‌ام به نمایش‌های ایرانی همچون نقالی، تعزیه، نمایش‌های تخته حوضی، روحوضی، چارپایه خوانی و کرسی‌خوانی که از قالب‌های نمایش‌های ایرانی است بسیار علاقه‌مند هستم و تمام آنها را تجربه کرده‌ام.

از این رو سریال سلمان را به‌عنوان یک نمایش ایرانی دوست دارم، در این سریال بازیگرانی مانند محمدرضا هدایتی، علیرضا شجاع نوری، پانته‌آ بهرام، هوتن شکیبا، فرهاد اصلانی حضور دارند، در مجموع در انتخاب بازیگر حساسیت بسیاری به خرج داده شده است. پیش از این در دو برنامه تلویزیونی ترنج از فیلم‌های جشنواره فجر و ملکه جیجانگو که از شبکه تهران پخش می‌شد نیز حضور داشتم.

ایکنا_از تجربیات برون‌مرزی که در اجرای شاهنامه‌خوانی، تعزیه و نقالی داشته‌اید بگوئید؟

از سال 97 به‌عنوان سفیر شاهنامه خوانی از سوی ایران در کشورهای مختلف به اجرای نمایش‌های آئینی پرداختم که این موضوع نیز با شیوع کرونا تحت‌الشعاع قرار گرفت، در این زمینه بیش از 20 اجرا در کشورهای مختلف داشتم.

بسیاری از کشورها در عرصه هنرهای نمایشی ایران را با نام تعزیه و نقالی می‌شناسند، در روسیه شاهنامه‌خوانی از سوی خود روسی‌ها اجرا می‌شود اما آنها نمایش‌ها را با اجرای ایرانی‌ها می‌پسندند؛ حسی که از اجرای یک ایرانی دریافت می‌کنند به قول خودشان بسیار متفاوت است.

20 نقال در کشور هستند که به‌عنوان سفیر فعالیت داشته‌اند، و بنده نیز سفیر منطقه غرب کشور از همدان انتخاب شدم که استاد چایانی نیز از همدان هم که خود را شاگرد غیرمستقیم او می‌دانم در این عرصه جزء پیشکسوتان است.

ایکنا_ عکس‌العمل سایر ملل نسبت به نمایش‌های ایرانی چگونه است؟

زبان فارسی در دنیا با فردوسی شناخته می‌شود و شاهنامه در دانشگاه‌های روسی تدریس می‌شود و حدود دو هزار دانشجوی روسی درسی با نام شاهنامه دارند و این دانشجویان از بسیاری از ایرانیان در شاهنامه خوانی و شناخت آن مسلط‌تر هستند. برای نمونه در اجراهای شاهنامه خوانی در این کشورها که با حضور مترجم برگزار می‌شد لحظه روایت مرگ سیاوش با وجود اینکه زبان فارسی را درک نمی‌کنند با گریه به من می‌گفتند که چرا او را کشتی؟ یکی از معتبرترین چاپ‌های شاهنامه با چاپ مسکو در موزه آنجا نگهداری می‌شود.

ایکنا_درباره فلسفه و تاریخچه‌ نمایش‌های ایرانی توضیح دهید.

لباس‌هایی که در هنگام نمایش‌های ایرانی به تن می‌کنیم دارای زیبایی‌شناسی رنگ است، برای نمونه یک نقال وقتی رنگ سفید به تن می‌کند از صلح و پاکی روایت می‌کند، رنگ آبی از پهلوانی می‌گوید و وقتی مشکی به تن می‌کند از سوگ می‌گوید و این رنگ شناسی از سوی مخاطبان در روسیه شناخته شده است بر خلاف ایران.

بسیاری از نمایش‌های ایرانی مانند تعزیه، اجرای قاشق‌زنی یا نمایش‌های مربوط به چهارشنبه سوری از سوی آنان مورد تقلید قرار گرفته و بازنمایی شده است و معمولاً پس از اجرا بازخوردهای خوبی از سوی مخاطبان دریافت شده و این تبادل فرهنگی دو سویه بین ایران و روسیه وجود دارد که اسباب رشد هنرمندان دو کشور را فراهم می‌کند.

ایکنا_چه افتخاراتی را در جشنواره‌ها و اجراهای مختلف کسب کرده‌اید؟

پس از سال‌ها فعالیت در عرصه نمایش تندیس‌های مختلفی دریافت کردم، سال گذشته در جشنواره فیلم فجر در بخش نمایش‌های خیابانی با موضوع سردار سلیمانی 3 دیپلم افتخار و 80 تندیس مختلف را کسب کرده‌ام.

هم اکنون نقالی را به‌صورت تخصصی کار کرده و آموزش می‌دهم، اما از همه بیشتر در فضاهای مدرن و پست مدرن نمایش‌های ایرانی را می‌پسندم که بطن آن پر از تکنیک، ساختار، علم و تاریخچه است.

ایکنا_برای بقای نمایش‌ها و هنرهای ایرانی چه باید کرد؟

هیچ ارگان یا مکانی برای مراجعه فرد علاقه‌مند به هنر ایرانی، تعزیه، نقالی، نمایش‌های ایرانی و هیچ ارگانی برای حمایت از این هنر به‌صورت مشخص وجود ندارد در این شهر نیز دفتری در این رابطه وجود ندارد تا افراد علاقه‌مند و کار کرده در این عرصه در یک محل جمع شوند، در صورتی که در برخی استان‌ها این دفتر وجود دارد. در همدان و شهرهایی با این شرایط یک هنرمند کاری که می‌تواند انجام دهد این است که به تنهایی فراخوان دهد.

در زمینه آموزش هم بستری فراهم نیست خود بنده با دیدن تعزیه‌های شهر مریانج و اراک یعنی فقط با دیدن این هنر را فراگرفتم، در همدان استاد چایانی به‌عنوان پیشکسوت حضور دارد که از آموزش دور شده است.

در هر صورت مهم‌ترین خلأ همان نبود یک مرکز مشخص است که به همت مسئولان و بزرگان این مشکل رفع می‌شود که با تأسیس و راه‌اندازی یک مرکز و جذب افراد علاقه‌مند و توانمند و سپس ارائه آموزش‌های لازم این هنرمندان را پرورش داده و هنرهای ایرانی را زنده نگه دارند.

امروزه تعزیه بیشتر در قالب روضه ‌های نمایشی اجرا می‌شود اما تعزیه دارای چهارچوب مشخصی است که در استان همدان در روستای گراچقا و امامزاده کوه و شهر مریانج گروه توانمندی در این زمینه وجود دارد که به این چهارچوب قاغئل هستند، در شهر همدان فقط گروه ما به تعزیه  می‌پردازد فعالیت‌ها نیز محدود بوده علاوه بر اینکه هزینه لباس‌ها و اجرای تعزیه بسیار بالا است.

در شهرهایی که تعزیه پایلوت نیست مانند همدان این هنر بیش از سایر شهرها در خطر فراموشی است و این هنر تنها در شهرهایی که این هنر زنده است به‌صورت آموزش پدر به پسر می‌تواند به بقای خود ادامه دهد.

ایکنا_در این راستا فعالیت‌های قرآنی یا نمایش‌های قرآنی داشته‌اید؟

کلاس پنجم ابتدایی در رشته قرائت در سطح کشوری نیز در مسابقات شرکت داشتم و این انگشتر عقیق که در دست دارم را به‌عنوان هدیه از آیت‌الله نوری همدانی برای تلاوت قرآن دریافت کردم.

معمولاً قاریان قرآن صداهای خوبی دارند، من نیز در نمایش‌هایم از آیات قرآن بسیار استفاده کردم و در نقالی‌ها از خواندن با لحن آیات بهره می‌برم، سال گذشته یک نمایش قرآنی با موضوع غدیر داشتم با عنوان نمایش «چاه بئرالعلم» که حضرت علی(ع) در این چاه با جن‌ها می‌جنگند آیات بسیاری را تلاوت می‌کنند و من چون بهره‌ای از قرائت قرآن داشتم آیات را با قرائت تلاوت می‌کردم.

اگر ته صدایی در خوانش اشعار و نقالی‌های و مرثیه‌ها دارم آن را مدیون قرائت قرآن می‌دانم. پدر و پدربزرگم قاری قرآن بودند و من با گوش دادن به صدای آنها قرائت قرآن را آموختم و پس از آن نیز علاقه بسیاری به غلوش داشتم و صوت‌های این قاری را گوش می‌کردم، در کل در هیچ زمینه قرآنی و هنری از تعزیه و نقالی گرفته تا نمایش‌های خیابانی و صحنه‌ای مربی و استادی نداشتم و خود به تنهایی این حرفه‌ها را بر اساس علاقه دنبال کرده‌ام و حتی در سطح تخصصی اگر در حرفه‌ای وارد شدم نیز مربی و استادی به‌طور مستقیم نداشتم.

ایکنا_شاخص‌ترین اثری که در نمایش‌های دینی و آئینی داشتید را نام ببرید؟

نمایش علی گندابی که در بیشتر نقاط ایران، در کربلا و نجف در اربعین سال 98 به اجرا در آمد. محمدجواد کبودراهنگی،کارگردان نمایش بر اساس سفارش استاد خود و پس از مرگ او دِینی به گردن خود برای ساخت این نمایش احساس می‌کرد بنابراین تحقیقات میدانی، زورخانه‌ای و قهوه‌خانه‌ای در مورد زندگی علی گندابی انجام دادیم اما هیچ اطلاعاتی دریافت نکردیم کسی را پیدا نمی‌کردیم که از او اطلاعاتی داشته باشد در نهایت یک ندیده دختری علی گندابی در کرج یافتیم که عکسی از او داشت و ما طراحی لباس‌ها را بر اساس آن عکس انجام دادیم.

ماجرای جالب در اجرای این نمایش این بود که تمام اتفاقاتی که برای علی گندابی در زندگی واقعی‌اش در سفر به کربلا اتفاق افتاد برای گروه نمایش نیز رخ داد، به این صورت که به‌صورت اتفاقی و بدون اینکه قصدی برای رفتن به عراق داشته باشیم به دعوت کوروش زارعی مدیر مرکز نمایشی حوزه هنری به نجف رفتیم و سپس به کربلا.

با آدرس‌هایی که از قبر علی گندابی در ورودی حرم حضرت علی(ع) داشتیم پیدا کردیم محدوده حدودی قبر او و قبری با نام کمرنک علی بعد از اجرای نمایش سر قبر او جمعیت بسیاری حضور پیدا کردند همه حال غریبی داشتند و گریه می‌کردند، این نمایش به‌عنوان معدود نمایش‌های جذاب و اثرگذار با لهجه همدانی است که به اجرا درآمد.


بیشتر بخوانید:


همچنین تمام نمایش‌های خیابانی من با موضوع شهدا به اجرا در آمده، نقش شهید صوفی را بازی کردم که در گریم بسیار شبیه به این شهید بزرگوار شدم و آن نقش را دوست دارم.

ایکنا_مهم‌ترین هدف شما در عرصه هنری که در آن قدم گذاشتید چیست؟ چه نقش‌هایی را دوست دارید بازی کنید؟

بیشتر به دنبال محبوبیت هستم تا شهرت، به لطف خدا این هدف را در همدان کسب کردم اما در سطح کشور نیز دوست دارم آن را به دست بیاورم، هم‌چنین دوست دارم به عنوان یک همدانی در این عرصه بدرخشم.

دوست دارم در نقش‌های مذهبی نقش حر را و در شخصیت‌های ایرانی نقش سیاوش را بازی کنم، در کل هر نقشی را که بپذیرم سعی می‌کنم خوب بازی کنم هرچند آن را دوست نداشته باشم.

ایکنا_از نظر شما مهم‌ترین اصلی که تازه واردان این عرصه باید به آن توجه کنند چیست؟

اخلاق و احترام به پیشکسوتان و بزرگترها از اصولی است که باید به آن توجه شود ما آغاز کار خود را به صورت پله پله پیمودیم از ابتدا به دنبال بازی در نقش اصلی نبودیم اما متأسفانه امروز تازه واردان در قدم اول دنبال نقش اصلی و تعیین دستمزد هستند.همچنین بزرگترین درد هنرمندان و به خصوص هنرمندان شهرستانی نداشتن مطالعه است تصور می‌کنند استعداد و تجربه کافی است.

این نکته را هم باید در نظر گرفت که اگر درست برای هدف خود تلاش کنیم و قدم برداریم به هدف خود می‌رسیم، خواستن یکی از اصول اولیه است اما در کنار آن مطالعه و اخلاق‌مداری را باید رعایت کرد و در نهایت تمرین بسیار، من امروز با داشتن بیش از 80 جایزه انتظارم از خودم بسیار بالاتر رفته و حداقل روزی دو ساعت تمرین در جلوی آینه را باید انجام دهم، زمانی که خیلی از دوستان مشغول در فضای مجازی و گردش و تفریح یا خواب هستند من زمانم را برای حفظ آیات و اشعار صرف کرده‌ام.

ایکنا_عامل موفقیت خود را در عرصه هنر چه می‌دانید؟

دعای مادرم را عامل اصلی می‌دانم و همیشه سعی می‌کنم رضایتش را نگه دارم، در این راه بسیاری از اتفاقاتی که دلی رقم می‌زنیم رشدی را برای هنرمند رقم می‌زند گاهی اجرا برای گروهی از معلولان، زندانیان و یا بیماران برکاتی را در کار به بار می‌آورد که بسیار قابل توجه است.

 

 

انتهای پیام
captcha