به گزارش ایکنا از خوزستان، حامد صافی، مدرس دانشگاه در جلسه مجازی «متنشناسی انتقادی مقاتل عاشورا»، با بیان اینکه کتاب تاریخ طبری از جمله پیش متنهای نسل دوم روایتهای عاشورا است، گفت: این کتاب از آفرینش جهان تا سال ۳۰۲ هجری قمری را روایت میکند.
وی بیان کرد: تاریخ طبری از دو منظر قابل اهمیت است؛ نخست اینکه روایت عاشورا در تاریخ طبری کاملترین بیشمتن برای مقتلالحسین ابیمخنف است؛ یعنی بیشترین حجم ابیمخنف از طریق تاریخ طبری به دست ما رسیده است. اگر بخواهیم بدانیم روایت ابیمخنف چه جزئیاتی داشته تاریخ طبری بهترین متن است. اهمیت دیگر روایت عاشورا در تاریخ طبری این است که «تاریخ بلعمی»، «مناقب» شهر آشوب و «المنتظم في تاريخ الأمم و الملوک» ابنجوزی جزو کتابهای پر اهمیت در روایت عاشورا هستند که سرچشمه این سه کتاب تاریخ طبری است یعنی تاریخ طبری حلقه وصل ابیمخنف با متون اشاره شده است.
صافی ادامه داد: تاریخ طبری از آرایش سپاه امام حسین(ع) آغاز میشود و میگوید چهل پیاده و ۳۲ سوار همراه امام بودند. زهیربن قین در سمت راست و حبیب بن مظاهر در سمت چپ سپاه امام قرار دارد و حسین(ع) علم را به برادرش عباس سپرد. خیمهها را در پشت سپاه قرار داد و دستور داد که هیزم جمع کرده و آنجا را آتش بزنند تا سپاهیان عمر بن سعد از پشت خیمهها حمله نکنند.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه طبری به صورت جزئی آرایش سپاه عمربن سعد را از ابیمخنف نقل میکند، افزود: تاریخ طبری همچنین در پیرفت سوم شرایط روحی یاران امام را نقل میکند و پس از آن دعای امام نقل میشود. در پیرفت پنجم گفتگوی امام و شمر نقل میشود. پس از آن امام با سپاه عمر بن سعد گفتوگو میکنند. بعد از آن گفتوگوی بسیار طولانی امام با عمر بن سعد انجام میدهد و اتمام حجت میکند.
وی به اشاره تاریخ طبری به ماجرای حر پرداخت و گفت: در پیرفت هفتم زهیر با یاران امام سخن میگوید. بعد از آن از ابیمخنف نقل میکند که حر رو به عمربن سعد میکند و میگوید آیا میخواهی با این مرد بجنگی؟ او پاسخ میگوید بله من میخواهم جنگی داشته باشم که سرها بیفتد و دستها قطع شود. در اینجا حر مطمئن میشود که عمربن سعد قصد جنگ با سپاه امام را دارد. یکی از مهمترین بخشهای روایت روز عاشورا پیوستن حر به سپاه امام است و این بخش تقریباً در همه متون ذکر شده است و طبری هم آن را مفصل نقل کرده است.
صافی ادامه داد: در تاریخ طبری آمده است که حر میگوید من خودم را مخیر بین بهشت و جهنم میبینم و بهشت را انتخاب کردم. پس به امام پیوست.
این مدرس دانشگاه گفت: در پی رفت یازدهم نبرد بین سپاه امام با عمر بن سعد شروع میشود که این نبرد را عمر با پرتاب تیر به سمت خیمههای امام آغاز می کند و به سپاهیان می گوید به امیر شهادت دهید که اولین کسی که به سمت خیمهها تیر پرتاب کرد من هستم. پس از آن عبدالله بن کلبی به امام می پیوندد، نبرد میکند و بعد از آن عمر بن حجاج و عبدالله بن حمزه کشتگان بعدی هستند. آنچه که در روایتها گفته میشود که حر به امام حسین گفته است من چون اولین کسی بودم که راه را بر تو بستم پس بنابراین میخواهم اولین کسی باشم که به میدان میروم اینگونه نیست بر اساس ابیمخنف به نقل از طبری میبینیم که 3، 4 نفر قبل از او به شهادت رسیدهاند.
وی گفت: پس از آنکه مسلم بن عوسجه به شهادت رسید، نوبت به حمله شمر به سپاه امام میرسد او از سمت چپ سپاه عمر بن سعد به سمت چپ سپاه امام حمله میکند و بعد سپاهیان عمربن سعد با هم گفتوگو میکنند که چکار کنیم جنگ به پایان برسد و شروع به تیراندازی به سمت سپاه امام میکنند. عمر بن سعد به ابنتمیم میگوید به خیمههای سپاه حسین نزدیک شو و آنها را تیرباران کن. تا اینکه در پیرفت سی و دوم طبری حمله به خیمههای امام را نقل میکند، شمر به خیمهها تعرض می کند و امام بر سر او فریاد می زند و او را لعن میکند؛ «یابن ذی الجوشن أنت تدعو بالنار لتحرق بیتی علی أهلی؟! حرقک الله بالنار».
صافی بیان کرد: شهادت حبیب بن مظاهر و قاسم بن حبیب که با حامل سر پدرش صحبت میکند به طور مفصل در تاریخ طبری آمده است. طبق روایت طبری یاران امام شروع به نبرد میکنند و اینجا نبرد تن به تن نیست. پس از آنکه نماز ظهر میرسد و امام نماز میخواند جنگ بسیار شدیدی بین سپاه امام و عمر بن سعد در میگیرد. پس از آن نافع بن هلال، حنظله، پسران سریع، دو جوان جابری، شوذب، عابس و... یک به یک به شهادت می رسند. تا چند پیرفت رفت تاریخ طبری روایت شهادت یاران امام را بیان میکند. تا نوبت به شهادت علی اکبر میرسد که یکی از بخشهایی که در اکثر متون عاشورایی با جزئیات موجود است. علی اکبر اولین کشته آل ابیطالب بود. در ماجرای شهادت علی اکبر آمده است: «يشد على الناس بسيفه، فاعترضه مره بن منقذ، فطعنه فصرع، و احتوله الناس فقطعوه بأسيافهم» در روایت طبری عبارت «اِرْباً اِرْباً» وجود ندارد. در مقتل لهوف که یکی از متأخرترین مقاتل است و از نظر زمانی با عاشورا فاصله دارد گفته میشود «فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم اِرباً اِرباً».
این مدرس دانشگاه بیان کرد: روایت عاشورا در بخش پنجاه و سوم تاریخ طبری مربوط به شهادت قاسم ابن حسن است که با جزئیات نقل شده و در آن خبری از عروسی قاسم و جزئیات دیگری که اکنون ما میشنویم نیست. روایت ابیمخنف از این موضوع از حمید بن مسلم یکی از راویان عینی نقل شده است او می گوید: جوانی به سمت ما آمد که صورتش مثل قرص قمر بود و در دستش شمشیر داشت و شروع به جنگیدن کرد و تا آنجا جنگید که با شمشیر به سرش زدند و با صورت به زمین آمد. پس از آن حسین مثل شاهین به سمت او آمد و کسانی که اطراف قاسم بودند را با شمشیر دور کرد و برای قاسم دعا کرد.
وی گفت: پس از آن تاریخ طبری به صورت مختصر به شهادت برادران عباس بن علی(ع) یعنی عبدالله، جعفر و عثمان اشاره میکند و پس از آن به شهادت پسری از خاندان امام که نامش مشخص نیست میپردازد و بعد نبرد امام آغاز میشود. طبری در پیوست شصت و هشتم بخش غارت لباسهای امام را به صورت جزئی با ذکر نام افرادی که این کار را انجام دادند را بیان میکند.
صافی گفت: طبق روایت طبری کسی که سر مبارک امام را جدا میکند سنان بن انس است که پس از آن از گودی قتلگاه بیرون میآید و رجز میگوید و اساساً اینجا ردپایی از شمر دیده نمیشود که به گودی قتلگاه میرود و روی سینه امام بنشیند در روایت طبری نمیبینیم. همچنین در پیرفت هفتاد و سوم گزارش تاختن اسبها بر پیکر امام در تاریخ طبری نقل میشود. طبق روایت طبری ۷۲ مرد از اصحاب امام شهادت رسیدند و پس از آن افرادی از بنیاسد آمدند و آنها را به خاک سپردند. اگر به دنبال مقتل نسبتاً معتبری از روایت عاشورا هستید تاریخ طبری را بخوانید.
انتهای پیام