به گزارش ایکنا از خوزستان، حامد صافی، مدرس دانشگاه در جلسه مجازی «متنشناسی انتقادی مقاتل عاشورا»، گفت: در کتاب الارشاد شیخ مفید از متن اصلی مقتل ابیمخنف و از مقاتل دیگر در کنار آن استفاده کرده است. یعنی شیخ مفید مقتل ابیمخنف را با واسطه طبری مورد استفاده قرار نداده است بلکه مستقیم از مقتل ابیمخنف استفاده کرده است. طبری همه بخشهای مقتل ابی مخنف را نقل نکرده و گزینشی عمل کرده است بنابراین نکاتی که شیخ مفید از ابیمخنف استناد کرده و ما در تاریخ طبری نمیبینیم نشان دهنده این است که شیخ مفید مستقیم از مقتل ابیمخنف استفاده کرده و دسترسی کامل به آن داشته است.
وی گفت: بخشهایی در روایت شیخ مفید وجود دارد که در تاریخ طبری وجود ندارد و به مقتل ابیمخنف استناد نکرده است که نشان میدهد او در کنار روایت ابیمخنف از روایتهای دیگر هم استفاده کرده است.
صافی ادامه داد: الارشاد شیخ مفید منبع و پیشمتنی برای کتابهای دیگری مثل «کَشْفُ الغُمَّة فی مَعْرِفَةِ الأئمّة(ع)»، «مُثیرُ الأحْزان» و «رَوضَةُ الْواعِظین» بوده است. یعنی این سه کتاب بعد از قرن پنجم روایت عاشورا را از روایت الارشاد گرفتهاند.
این مدرس دانشگاه بیان کرد: روایتی که شیخ مفید در الارشاد نقل میکند در کتاب کشف الغمة و کتاب مثیر الاحزان بدون هیچ تغییری نقل شده است. یعنی نویسندگان این دو کتاب بدون هیچ تغییری روایت شیخ مفید را در کتاب خود انعکاس دادهاند که این موضوع از آنجا دارای اهمیت است که شیخ مفید در بین مورخان و نویسندگان پس از خودش تا آنجا معتبر بوده که این نویسندگان ترجیح دادند این روایت را بدون تغییر نقل کنند.
وی اظهار کرد: درباره روایت عاشورا در کتاب شیخ مفید باید بگویم اگر دنبال روایت معتبر از از روز عاشورا هستید این کتاب را بخوانید نه تنها برای روایت عاشورا بلکه برای زندگانی امام حسین(ع) هم این کتاب مفید است؛ شیخ مفید 1۰۹ صفحه از کتاب خود را به زندگی امام حسین(ع) اختصاص داده است. متأسفانه ما از زندگی ایشان فقط به همان یک روز و همان چند ساعت عاشورا میپردازیم اگرچه آن روز مهم است و به تاریخ اسلام جهت داده اما شیعیان امام حسین(ع) باید درباره این امام بیشتر بدانند.
صافی گفت: این کتاب برای شناخت همه ائمه مفید است چون شیخ مفید شخصیتی است که در بین علمای شیعه حائز اهمیت است. با بررسی متنی و انتقادی روایت شیخ مفید از عاشورا در الارشاد مشخص میشود که او از منابع معتبری برای این کتاب استفاده کرده است. روایت عاشورا در کتاب الارشاد با شعرخوانی امام و گفتوگوی امام با حضرت زینب(س) آغاز میشود که این روایت را شیخ مفید از زبان امام سجاد(ع) نقل میکند؛ «در شبی که در صبحگاهان آن پدرم به شهادت رسید نشسته بودیم و عمهام زینب از من پرستاری میکرد. غلام ابوذر غفاری آنجا بود و داشت شمشیرش را آماده میکرد برای صبح که در این حال پدرم این اشعار را خواند:
یا دَهرُ اُفّ لَکَ مِن خَلیلِ
کَم لَکَ بِالاِشراقِ وَ الاَصیـلِ
مِن طالب وَ صاحِب قَتیل
وَ الدَّهرُ لا یَقنَــــعُ بِالبَـــدیلِ
و کُلُّ حَیٍّ سالِکٍ سَبیل
ما اَقربَ الوَعدُ اِلَی الرَّحیــلِ
وَ اِنَّما الاَمرُ اِلَی الجَلیـــــــلِ
وی افزود: امام سجاد میفرماید پدرم این اشعار را دو یا سه مرتبه تکرار کرد که عمهام زینب و زنها مضمون ابیات را شنیدند و فهمیدند که بوی مرگ از آن به مشام میرسد و قرار است فردا اتفاقی بیفتد و شروع به گریه کردند. اینجا امام حسین(ع) با حضرت زینب(س) سخن میگوید و تلاش میکند او را آرام کند.
صافی تصریح کرد: امام دستور میدهد اصحاب خیمهها را به هم نزدیک کنند و در بخش دیگر یاران امام نماز میخوانند، دعا و تضرع میکنند و از لحاظ روحی برای جنگ آماده میشوند. در پی رفت چهارم در روایت شیخ مفید آرایش سپاهیان امام را داریم که شامل ۳۲ سوار و 40 پیاده و زهیر در سمت راست و حبیب در سمت چپ و علم را به دست برادر(عباس) داده بود. این متن دقیقا همان متنی است که در تاریخ طبری آمده چون منبع آنها یکسان یعنی مقتل ابیمخنف است. همچنین آرایش سپاهیان عمر بن سعد هم در الارشاد اینگونه اشاره شده که در سمت راست سپاه عمر بن حجاج و در سمت چپ شمر بن ذی الجوشن قرار گرفت.
وی گفت: پس از آن شیخ مفید مناجات امام را از زبان امام سجاد نقل میکند. در پیرفت هفتم خیمههای امام توسط سپاهیان عمر به سعد محاصره میشوند و در پیرفت هشتم امام با سپاهیان عمر بن سعد گفتوگو میکند که این گفتوگو مفصل و دوطرفه بوده است که هم امام صحبت میکند و هم شمر پاسخ امام را میدهد.
صافی درباره پیوستن حر به امام گفت: پس از آن پیوستن حر به امام نقل شده است؛ در همه مقاتل درباره موضوع پیوستن حر به سپاه امام صحبت شده است همانگونه که گفته شد راویانی برای روایت حادثه کربلا حضور داشتند و طبیعتاً آنها مطالب افراد مهم را روایت میکنند. حربن یزید ریاحی یکی از سرداران سپاه عمر بن سعد بوده و طبیعتاً رفتار شخصیتی مثل او برای راویانی که که برای ثبت وقایع آنجا بودند مهم بوده و بنابراین این حادثه از همان روایتهای مکتوب اولیه به صورت جزئی ثبت شده است.
این مدرس دانشگاه اظهار کرد: روایت شیخ مفید که همان روایت ابیمخنف است درباره حر به عبارت «حتی قتلوه» به پایان میرسد. سپس دیگر یاران امام به شهادت میرسند تا اینکه هیچکس به غیر از اهل بیت امام باقی نمیماند؛ در الارشاد روایت نبرد علی اکبر با جزئیات نقل شده است چون علی اکبر به دلیل شباهتی که به پیامبر داشت و فرزند ارشد امام بود برای راویان اهمیت داشته بنابراین روایت او را با جزئیات نقل کردند.
وی خاطرنشان کرد: همچنین طبق روایات شیخ مفید عباس(ع) با امام حسین(ع) حرکت کردند که آب بیاورند سپاه عمر بن سعد بین آنها فاصله انداخت و عباس را احاطه کردند و با آنها جنگید تا این که کشته شد. بعد امام را محاصره کردند بعد عبدالله بن حسن به شهادت رسید. سپس امام لباس کهنه پوشید و بعد سپاهیان عمر بن سعد به امام حمله کردند. در پیرفت چهلم شهادت امام را میبینیم که شمر برای تحریک سپاهیان برای حمله به امام نقش بسیار زیادی داشت. او بر پیادهها و اسبسواران فریاد زد منتظر چه هستید از هر جهت به او حمله کنید. خولی به سمت امام رفت تا این که سر امام را از تن جدا کند خولی ترسید و نتوانست. طبق روایت شیخ مفید شمر وقتی دید خولی ترسید به سمت امام رفت و سر مبارک ایشان را جدا کرد و به خولی داد تا آن را به عمر بن سعد برساند. اینجا متوجه میشویم احتمال بسیار زیاد شیخ مفید این قسمت را از مقتل ابیمخنف ذکر نکرده است چون براساس آن سنان بن انس سر مبارک امام را جدا کرد. پس از آن بحث غارت لباسهای امام و زنده ماندن امام سجاد پایانبخش مقتل شیخ مفید است.
انتهای پیام