به گزارش ایکنا از خوزستان، محمدرضا سنگری، محقق و مؤلف عاشورایی شب گذشته 23 مرداد همزمان با شب ششم محرم در برنامه مؤسسه فرهنگی هنری عاشورا در ادامه مبحث خانه و خانواده آرمانی براساس آموزههای عاشورایی گفت: سخنی از حضرت اباعبدالله(ع) طرح کردیم که ارکان پنجگانه زیست نشاطآور و رو به کمال و رشد را برای ما ترسیم میفرمودند و آن این بود: «خَمْسٌ مَنْ لَمْ تَكُنْ فِیهِ، لَمْ یَكُنْ فِیهِ كَثیرُ مُسْتَمْتَع : اَلْعَقْلُ وَ الدّینُ وَ الْأَدَبُ وَالْحَیاءُ وَ حُسْنُ الْخُلْقِ». هر کس این پنج ویژگی را نداشته باشد، ناکام خواهد بود و زندگی برای او تلخ خواهد شد.
وی اظهار کرد: در شبهای گذشته درباره عقل صحبت کردیم و امشب درباره دین به عنوان یکی دیگر از ارکان زندگی نشاطآور و پیشرو سخن میگوییم و خواهیم گفت یکی از سازهها و پایههای اصلی بهرهمندی از زندگی است و اینکه چطور فقدان دین زندگی را تلخ میکند.
سنگری درباره معنای کلمه «دین» گفت: کلمات میتوانند حوزههای معنایی گستردهای پیدا کنند. گاهی یک واژه ممکن است ده معنا تا هفتاد معنا داشته باشد. یکی از این کلمات که معانی چندگانه دارد کلمه دین است. مرحوم علامه طباطبایی ذیل آیه «لا يَدِينُونَ دِينَ الْحَقِّ» میفرماید دین اینجا به معنای اطاعت کردن و پیروی کردن است. در جاهای دیگر، انقیاد، پاداش، جزا، عزت و سرافرازی، خضوع، قهر، سلطه و مکتب به عنوان معانی دین نیز ذکر شده که البته این معانی به هم نزدیک هستند.
نویسنده کتاب «آیینه داران آفتاب» ادامه داد: در مجموع سه معنا برای دین گفته شده است؛ اولین معنا: فرمان، سلطه، حکم و الزام است که آیه «مَالِکِ یَوْمِ الدِّین» به همین معنا است. برخی در معنای دوم دین گفتهاند به معنای خضوع، انقیاد و اطاعت است و معنای سوم دین، قانون است. در قرآن کریم چند مورد واژه دین به کار رفته است. برای مثال در آیه ۹ سوره صف: «هُوَ الَّذِى أَرْسَلَ رَسُولَهُ بِالْهُدَى وَدِینِ الْحَقِّ لِیُظْهِرَهُ عَلَى الدِّینِ کُلِّهِ وَلَوْ کَرِهَ الْمُشْرِکُونَ» و آیه 2 سوره زمر: «إِنَّا أَنْزَلْنَا إِلَيْكَ الْكِتَابَ بِالْحَقِّ فَاعْبُدِ اللَّهَ مُخْلِصًا لَهُ الدِّينَ» دین به معنای توحید و یگانگی به کار رفته است.
وی افزود: خداوند در سوره کافرون به پیغمبر(ص) میفرماید به کافران بگو: «لَكُمْ دِينُكُمْ وَ لِيَ دِينِ»: دین شما برای خودتان و دین من برای خودم است. پس کفر هم دین است و دین همیشه معنای توحید را ندارد، بلکه به معنی قاعده، قانون و نگرشی است که فرد در زندگی دارد. شرط دینداری این است که اول کافر باشیم: «فَمَن یَکفُر بِالطّاغوتِ وَ یُؤمِن بِاللهِ»(بقره، 256) شرط ایمان به خدا، کفر است، یعنی اول باید نسبت به طاغوت کفر داشته باشیم. ما تا الهههای دیگر را نفی نکنیم، به الله نمیرسیم. بر اساس آیه «لَكُمْ دِينُكُمْ» معلوم میشود دین یعنی نوع باور و نگرشی که انسان ممکن است نسبت به جهان داشته باشد.
سنگری درباره معنای قانون برای دین گفت: گفته شده معنای دین، قانون است و مَالِکِ یَوْمِ الدِّین را برخی این چنین معنا میکنند؛ «روزی که امکان اجرای قانون الهی وجود دارد.» در این جهان امکان اجرای کامل قانون الهی نیست، برای مثال کسی که صد نفر را میکشد چگونه میتوان او را به صورت کامل مجازات کرد؟ گاه افراد جنایتکار در این جهان نه تنها مجازات نمیشوند، بلکه تأیید هم میشوند و برعکس گاهی افرادی عمل خوب انجام میدهند، اما تأیید نمیشوند. پس این جهان ظرف پاداش دادن نیست و قیامت «یوم الدین» است و در آنجا قانون حکومت میکند و دین کاملاً حاکم است. مرحوم طالقانی در معنای آیه «مَالِکِ یَوْمِ الدِّین» میگوید یعنی نتیجه با خدا است. تو وظیفهات را انجام بده. انتها مال خدا است.
این محقق عاشورایی در ادامه درباره دین در نگاه پیغمبر اکرم(ص) فرمود: ماجرایی در صحنه جنگ اتفاق میافتد و کسی را دستگیر میکنند. حکم او قتل است. پیامبر(ص) مأموریت را به امیرالمؤمنین(ع) میسپارند. حضرت، شخص را برای مجازات میبرد که پیغمبر(ص) به ایشان میفرمایند: دست نگه دار که جبرئیل پیامی رسانده است. پیام جبرئیل این بود که او را نکش، چون در میان قومش خوش اخلاق و با سخاوت است. گرچه به جنگ ما آمده است و سربازان ما را کشته است، اما این دو خصوصیت را دارد. وقتی مشرک این جمله را شنید، پرسید: واقعاً خداوند سخاوت و حسن خلق مرا به شما گزارش داده است؟ پیغمبر(ص) فرمودند: آری. مشرک گفت: من در قبیله خود با هیچ برادری از برادرانم ترشرویی نمیکنم و به لبخند و ارتباط عاطفی شناخته شدهام. همچنین با هیچ نیازمندی برخورد نمیکنم مگر از آنچه دارم به او میبخشم. شگفتا این را خدا به شما گزارش داده است؟ پس مرد شهادتین را گفت و همانجا ایمان آورد.
سنگری افزود: در آن حال که پیغمبر(ص) نشستهاند، این شخص تازه مسلمان کار عجیبی انجام داد. او جلوی پیامبر(ص) قرار گرفت و پرسید: یا رسول الله دین به چه معناست؟ پیغمبر(ص) فرمودند: «حسن الخلق». دین، حسن خلق است. سپس مرد از سمت راست پیغمبر(ص) آمد و دوباره پرسید: دین چیست؟ پیامبر(ص) فرمودند: «حسن خلق». بنا بر این سخن، هرکس در محیط خانواده خودش، خوش برخورد نیست، دین ندارد. هر کس با مردم بد خلقی کند، دین ندارد. مرد بار دیگر از سمت چپ آمد و سوالش را تکرار کرد. پیامبر(ص) بار دیگر فرمودند: «حسن خلق». بنابراین مرد تازه مسلمان از سه سمت، یک سوال پرسید و پیامبر(ص) یک پاسخ به او دادند. سپس پشت سر پیامبر(ص) قرار گرفت و پرسید: دین چیست؟ پیامبر(ص) به سمت او برگشتند. دقت کنید این یک نکته دارد وقتی کسی با شما حرف میزد به سمت او برگردید. در سیره پیامبر(ص) آمده است که وقتی کسی با پیامبر(ص) سخن میگفت، ایشان کاملا به سمت او برمیگشتند. برخی از ما در چنین مواقعی، جابجا نمیشویم. اگر پیغمبر(ص) بودند کاملاً برمیگشتند. پیامبر پرسید در پاسخ مرد فرمودند: «آیا دین را نشناختی؟ دین این است که غضب نکنی». به عبارتی تند نباشی، اخم نکنی، رفتارت فضای زندگی را تلخ و تیره و تار نکند و برخوردت، زیبا و جذاب و شیرین باشد.
وی با بیان اینکه این خصوصیت در رفتار حضرت اباعبدالله(ع) در کربلا دیده میشود، گفت: برخی از سپاهیان عمربن سعد هر وقت در کربلا با حضرت مواجه میشدند، سعی میکردند دور شوند که مبادا تحت تأثیر حالت و نگاه امام قرار بگیرند. اگر شمر در کربلا از قفا، سر امام را جدا کرد، ریشه در نگاه امام و محبت امام دارد.
سنگری در ادامه به بیان مظاهر دینداری در روایات پرداخت و گفت: چند خصوصیت برای دینداری طرح شده است. اولین خصوصیت وفای به عهد است: «لا دِینَ لِمَنْ لا عَهْدَ لَهُ» کسی که به عهدش وفا نکند، دین ندارد. امام باقر(ع) فرمودند: « ثَلاثٌ لَم يَجعَلِ اللّه ُ عز و جل لِأَحَدٍ فيهِنَّ رُخصَةً : أداءُ الأَمانَةِ إلَى البِرِّ وَالفاجِرِ ، وَالوَفاءُ بِالعَهدِ لِلبِرِّ وَالفاجِرِ ، وبِرُّ الوالِدَينِ بِرَّينِ كانا أو فاجِرَينِ» سه خصوصیت است که خدا به هیچ کس اجازه نمیدهد آنها را رعایت نکند، یک ادای امانت به افراد چه نیکوکار و چه گنهکار. یعنی اگر عهدی با آدم پست و آلودهای بستید باید آن را ادا کنید. دیگری وفای به عهد است و پس از آن نیکی به والدین، چه نیکوکار باشند و چه گنهکار.
این پژوهشگر با اشاره به اهمیت وفای به عهد در زندگی گفت: به فرموده حضرت امیرالمومنین(ع) عهدها مانند گردنبندی به گردن انسان تا قیامت هستند، اگر به آنها وفا کند به خدا رسیده است و هر کس عهد بشکند، خداوند او را خوار میکند. مثلاً به همسرم قولی میدهم، اما عمل نمیکنم، به کودک یا فرزندم قولی میدهم اما انجام نمیدهم، عاقبت بد عهدی خواری است. گاهی ما با خود عهد میبندیم و آن را میشکنیم این عهدشکنی است و مجازات دارد.
سنگری با بیان اینکه در کربلا چند جا به کلمه دین اشاره شده است، گفت: یک مورد جایی است که امام میبینند سپاهیان میخواهند غارت کنند. در اینجا از کلمه دین استفاده میکنند و میفرمایند: «وَيْحَكُمْ يا شيعَةَ آلِ أَبي سُفْيانَ! إِنْ لَمْ يَكُنْ لَكُمْ دينٌ، وَ كُنْتُمْ لا تَخافُونَ الْمَعادَ، فَكُونُوا أَحْراراً في دُنْياكُمْ هذِهِ، وَارْجِعُوا إِلى أَحْسابِكُمْ إِنْ كُنْتُمْ عَرَبَاً كَما تَزْعُمُونَ»: (واى بر شما! اى پيروان آل ابى سفيان! اگر دين نداريد و از حسابرسى روز قيامت نمى ترسيد لااقل در دنياى خود آزاده باشيد، و اگر خود را عرب مى دانيد به خلق و خوى عربى خويش پايبند باشيد. با استفاده از این سخن امام میتوان به کسانی که میگویند امام حسین(ع) را شیعیان شهید کردند، پاسخ داد. اینان پیروان بنی امیه بودند. در جای دیگر، حضرت زینب(س) در تل زینبیه خطاب به عمر بن سعد، گفت: «آیا پسر پیغمبر(ص) را می کشند و تو نگاه میکنی؟ آیا در میان شما مسلمانی نیست؟» اینها در دادگاه حضرت زینب(س) متهم هستند به اینکه مسلمان نیستند و این بزرگترین دادگاهی است که روی یک تل برگزار شد و یک خانم در آن محاکمه میکند. در تاریخ طبری آمده است سعد بن عبیده میگوید: حسین(ع) را میکشتند و بزرگانی از کوفه روی تپهای ایستاده و گریه میکردند و میگفتند: خدایا نصرت خود را بر حسین نازل کن. به آنها گفتم: برای حسین(ع) دعا میکنید؟ شما دین ندارید. پس ممکن است کسی برای مسلمانها دعا کند، اما دین نداشته باشد چون در صحنه حاضر نیست.
انتهای پیام