حسن رحیمیروشن، عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا در گفتوگو با ایکنا از همدان، به تشریح وقایع کربلا پرداخت و اظهار کرد: واكنش مردم كوفه به واقعه كربلا تركیب جمعیتی، كوفی، قبیلهای بود، شیعیان در بین قبایل پراكنده بودند و علاقه قبیلهای به علایق عقیدتی و دینی برتری داشت.
وی افزود: اكثر شیعیان، شیعه سیاسی بودند نه عقیدتی یعنی در مسائل سیاسی همراهی نسبی با اهل بیت(ع) داشتند.
این مدرس دانشگاه اضافه کرد: شیعیان واقعی و عقیدتی بسیار اندک بودند که آنها نیز نتوانستند به كمک امام بشتابند، استبداد ابنزیاد نیز در چرخش فكری مردم كوفه نقش اساسی داشت، در عین حال اكثر كسانی که راهی كربلا شدند از نیمه راه فرار میکردند به همین دلیل همه راهها به طرف کربلا كنترل میشد كه افراد به امام حسین(ع) ملحق نشوند و در نهایت اهل عراق امام را به شهادت رساندند و هیچ سرباز شامی میان آنها نبود.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلیسینا به ارزیابی سفر امام حسین(ع) به عراق پرداخت و افزود: از آغاز حركت امام از مدینه به سوی مكه افرادی به امام(ع) توصیه كردند كه از سفر به عراق بپرهیزد.
وی تأکید کرد: پارادایم فكری امام، مخالفت با حكومت فاسد یزید بود حتی اگر منجر به شهادت شود، امام به دنبال پیروزی و كسب قدرت برای مقابله با فساد و اصلاح جامعه بود و در صورت عدم موفقیت، وظیفه امر به معروف و نهی از منكر را انجام داده بود و در نهایت با شهادت خویش راه را برای مبارزات بعدی هموار میکرد.
رحیمیروشن ادامه داد: حتی اگر امام به كربلا نمیرفت در مكه یا مدینه به شهادت میرسید بنابراین احتمال موفقیت در عراق بیشتر بود چراکه كوفه تنفر تاریخی از شام داشت و علاوه بر آن تنها كانون شیعه بود، از سوی دیگر نه امام كسی بود که بیعت كند نه یزید اجازه میداد امام بدون بیعت در جامعه آرامش داشته باشد.
وی بیان کرد: اگر امام به دعوت كوفه پاسخ نمیداد آنگاه این سؤالات مطرح میشد كه چرا پاسخ مثبت نداده است؟ بیراه نیست اگر بگوییم حركت امام به كوفه انتخاب بین بد و بدتر بود، هنگامی كه امام با سپاه حُر مواجه شد قصد بازگشت داشت اما موفق نشد، حُر نتوانست امام را به كوفه ببرد و امام نیز نتوانست بازگردد در نهایت با حرکت در بیراهه به صحرای كربلا رسیدند و كار روز به روز سختتر شد.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا گفت: اگر از جنبه غیبی به واقعه عاشورا بنگریم، اخبار و احادیث فراوانی از حضرت رسول(ص) و خود امام(ع) مبنی بر آگاهی از شهادت وجود دارد، همه پیامبران و ائمه در زندگی عادی و سیاسی از عنصر غیب استفاده نمیکردند مگر در مقام اثبات نبوت و امامت، شب عاشورا امام برای اصحاب سخنرانی كرد و گفت فردا جز شهادت چیزی دیگر نخواهد بود و اعلام كرد بیعت خود را از آنان برداشته هر كه میخواهد برود.
وی تأکید کرد: در جامعه اسلامی آن روز از زمان رحلت حضرت رسول(ص) تا واقعه كربلا انحرافات فكری و دینی فراوانی به وجود آمده بود كه در ایجاد آن جنایت نقش اساسی داشت.
رحیمیروشن با بیان اینکه سه واژه اطاعت از حاکم، لزوم جماعت - وحدت و حرمت نقض بیعت، پارادایم سیاسی جامعه را تشكیل میداد، افزود: انحراف از این جهت بود كه در جامعه جا افتاده بود كه اطاعت از حاکم، حتی اگر فاسق باشد لازم است به طوری که اغلب سرشناسان نیز امام(ع) را براساس این سه اصل از قیام نهی میکردند از این رو بسیاری از اهل سنت حركت امام را یک شورش میدانستند.
وی افزود: لزوم وحدت جامعه با وجود ظلم حاكم تائید میشد و حرام بودن نقض عهد حتی در صورت انحراف حاكم از دین و انصاف و عدل لازم دانسته میشد.
این عضو هیئت علمی گروه علوم سیاسی دانشگاه بوعلی با بیان اینکه حادثه كربلا جدایی تاریخی شیعه را از سایر گروهها قطعی كرد، ادامه داد: این حادثه نهضتی مقدس و یک حركت سیاسی - انقلابی در فرهنگ سیاسی شیعه است كه هدف آن احیای دین و از بین بردن انحرافات و جایگزین کردن حكومتی علوی بود.
وی بیان کرد: واقعه کربلا در بُعد معنوی آرمانهای اصیل اسلامی را زنده و تثبیت كرد و موجب حرکتهای بعدی در تاریخ اسلام شد.
رحیمیروشن با بیان اینکه پس از واقعه كربلا تلاش سیاسی و نظامی برای كسب قدرت از سوی ائمه كنار گذاشته شد و امامان شیعه به كار علمی و تدریس و روشنگری دینی پرداختند، ادامه داد: پس از امام سجاد(ع) دو فرزند ایشان زید بن علی و محمد بن علی، دو روش جداگانه را در پیش گرفته امام باقر(ع) روش پدر را در دوری از سیاست و قیام دنبال كرد، اما زید منش و روش انقلابی و عملی در پیش گرفت.
وی ادامه داد: زید افرادی از گروهها و جناحهای مختلف را در اردوگاه خود داشت، اما جریان تشیع خالص، ضمن احترام به ایشان از دخالت در امور دوری میکرد در آن صورت لازم بود كه از چارچوب اعتقادی خویش فاصله بگیرد، در حالی که كربلا برای زید سرمشقی انقلابی از نوع نظامی آن بود و برای شیعیان امامی معنای دیگری داشت.
این عضو هیئت علمی دانشگاه بوعلی سینا با بیان اینکه جنبه عاطفی واقعه كربلا بسیار زود در جامعه اثر گذاشت، افزود: حركت توابین بدون هدف و بدون برنامه مشخص و صرفاً خود را در معرض شهادت قرار دادن یكی از نمونههای مهم بعد عاطفی کربلا در جامعه است.
وی بیان کرد: به مرور عزاداری جای خود را در میان شیعه باز كرد و روضهخوانی و مرثیهخوانی باب شد اما این برداشت نمیتوانست یک برداشت سیاسی از واقعه بدهد، برداشت سیاسی به این معنی كه به عنوان یک الگوی قابل تكرار تلقی شود.
رحیمیروشن اضافه کرد: این دوری از سیاست اثری بر جامعه گذاشت كه بر اساس آن شیعه برای سیاست موجود، اصالتی قائل نبود و در انتظار ظهور امام قائم بود، بدینجهت لزومی برای مداخله در سیاست نمیدید.
وی بیان کرد: شیعه از باب تقیه در بعضی مواضع به دستگاه خلافت نزدیک شد و کمکم رنگ عرفانی به خود گرفت و فقه آن از سیاست جدا شد، نگرش غالب در جامعه شیعه در آن زمان غیرسیاسی شد.
این مدرس دانشگاه افزود: با جدایی شیعه از سیاست بار روحی معنوی و مفهوم امام بیشتر شد و مفهوم ولایت مفهومی ماورایی پیدا کرد و امامت بحث كلامی شد نه بحث فقهی.
انتهای پیام