به گزارش ایکنا از خوزستان، حامد صافی، مدرس دانشگاه و محقق در جلسه مجازی «متنشناسی انتقادی مقاتل عاشورا» با اشاره به کتاب «رَوضَةُ الْواعِظین وَ بَصیرَةُ الْمُتَّعِظین» نوشته فتال نیشابوری اظهار کرد: کتاب روضة الواعظین آخرین پیشمتن مقاتل در نسل اول است که با شعر خوانی امام حسین آغاز میشود. چنانچه این شعر خوانی در الفتوح ابن اعثم و تاریخ طبری هم بوده است که هر دو کتاب این موضوع را از امام سجاد نقل میکردند. امام سجاد جزو آن ۲۸ راوی و شاهدان عینی از سپاه امام حسین علیهالسلام بود. همچنین متن عربی کتاب در اینجا دقیقا شبیه به الفتوح ابن اعثم و تاریخ طبری است و مشخص میشود که خاستگاه آنها یکسان است. اگر صاحب روضة الواعظین از مقتل ابیمخنف روایت خود را نقل نکرده باشد احتمالاً این روایت را از راویان شفاهی نقل کرده است.
وی ادامه داد: روضه الواعظین به نقل از امام سجاد میگوید: «شبی که صبح آن پدرم به شهادت رسید، عمهام زینب کنار ما بود و مرا تیمار میکرد. غلام ابوذر غفاری هم نزد پدرم بود و پدرم شمشیرش را آماده میکرد و شعر میخواند. همچنین روایتی از ضحاک بن عبدالله مشرقی در این کتاب نقل میشود که امام بر اساس گفته او در صبح روز عاشورا این آیه را میخواند «وَلَا يَحْسَبَنَّ الَّذِينَ كَفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ خَيْرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِي لَهُمْ لِيَزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِينٌ»؛ «و البته نبايد كسانى كه كافر شده اند تصور كنند اينكه به ايشان مهلت مى دهيم براى آنان نيكوست ما فقط به ايشان مهلت مى دهيم تا بر گناه [خود] بيفزايند و [آنگاه] عذابى خفت آور خواهند داشت».
صافی با بیان اینکه پیشمتنهای نسل اول ساختار شبیه به هم دارند و حتی گزارههای روایتها هم با یکدیگر مقایسه کنیم این همسانی مشخص است، گفت: روضه الواعظین سپس به آرایش سپاه امام میرسد؛ که این کتاب هم میگوید همراه با امام ۳۲ سواره و چهل پیاده نظام بود. در پی رفت بعد امام برای حفر خندق به یارانش دستور میدهد.
این مدرس دانشگاه با اشاره به اینکه در برخی منابع گفته میشود که روز عاشورا شنبه بوده اما روضة الواعظین آن را جمعه ذکر میکند که البته با دانش امروز این موضوع قابل محاسبه است، اضافه کرد: پس از آن به آرایش سپاه عمر بن سعد میرسیم. پیرفت بعد، پیوستن حر به سپاه امام را بیان میکند؛ روایت پیوستن حر به سپاه اما در همه متون پیشمتنهای نسل اول مقاتل آمده و دارای اعتبار است. در روایت روضة الواعظین همچون دیگر متون بررسی شده همان جمله ««فَتَری لی مِنْ ذلِكَ تَوْبة» آمده که به عربی کهن بسیار نزدیک است اما «هل لي من توبة» عبارتی امروزیتر و به نوعی فارسیزده است. پس از آن به گفتوگوی تمیم و محمد بن اشعث با سپاه امام میرسیم. سپس گفتوگوی امام با سپاه عمربن سعد بیان میشود که میتوان از این گفتوگو یک فصل تربیتی باز کرد. امام در این گفتوگو خود را معرفی میکند و از سپاه عمر بن سعد اعتراف میگیرد و آنها هم اعتراف میکنند که امام را میشناسند که بعدها کسی نگوید من او را نمیشناختم. هرچقدر امام از آنها اعتراف میگیرد آنها قبول میکنند اما خودشان هم نمیدانند که چرا خون امام را حلال میدانند.
وی اظهار کرد: سپس روایت روضة الواعظین به نبرد حر میرسد او از امام اذن خواست. به میدان رفت. رجز خواند و طبق روایت ۱۸ مرد از سپاه عمربن سعد را کشت و کشته شد. اندکی روایت روضة الواعظین با کتب دیگر بررسیشده تفاوت دارد. ما در کتابهای دیگر دیده بودیم امام در لحظهای که حر توبه کرد به او گفت همانگونه که در دنیا نامت حر است در آخرت هم حر هستی اما بر اساس روایت روضة الواعظین این سخن پس از شهادت حر از سوی امام گفته شد.
صافی ادامه داد: صاحب روضة الواعظین سپس به نبرد زهیر میرسد که او ۱۹ نفر از سپاه عمر بن سعد را میکشد و سپس حبیب بن مظاهر که ۳۱ نفر از سپاه عمر را میکشد و سپس نبرد عبدالله بن ابی عروه که ۲۰ نفر را میکشد پس از آن به نبرد بریر میرسیم که او ۳۰ نفر را میکشد پس از آن مالک بن انس ۱۸ نفر را میکشد و بعد نبرد زیاد بیان شده که ۹ نفر را میکشد و پس از آن به نبرد وهب میرسیم. صاحب روضة الواعظین نبرد وهب را با گستردگی بیشتری بیان میکند شاید به این دلیل که او نصرانی بوده است. او میگوید وهب و مادرش در ابتدا نصرانی بودند که به دست امام حسین مسلمان شدند. او سوار اسب شد. جنگید و هفت یا هشت نفر را کشت و بعد از شهادت مادرش شمشیر به دست گرفت اما امام حسین به او گفت بنشین خداوند جهاد را از زنان برداشته است. تو و پسرت همنشین جدم در بهشت خواهید بود.
این مدرس دانشگاه گفت: پس از آن به نبرد هلال بن حجاج میرسیم که ۱۳ نفر و عبدالله بن مسلم که سه نفر را میکشد. روایت روضة الواعظین از تعداد کشتگان سپاه عمر بن سعد به دست یاران امام اعداد معقولی هستند در برابر آنچه که گفته می شود برخی از یاران امام ۱۰۰ تا ۱۵۰ نفر را کشتهاند.
وی بیان کرد: سپس نبرد علیاکبر در روضة الواعظین روایت میشود به دلیل شباهت به پیامبر و فرزند ارشد امام حسین برای راویان دارای اهمیت است. در هنگام ورود علی اکبر به صحنه نبرد امام حسین اشک میریخت و خداوند را شاهد گرفت که شبیه ترین افراد به پیامبر به سوی این قوم میرود. علی اکبر به میدان رفت رجز خوانی کرد و ۱۰ نفر از آنها را کشت و سپس به سمت پدرش بازگشت و گفت تشنه هستم امام حسین به او گفت کمی صبر کن ای پسر عزیزم جدم تو تو را سیراب خواهد کرد. سپس به میدان جنگ بازگشت و ۴۴ نفر از آنها را کشت و کشته شد. عبارت «فقطعوه باسيافهم» یا «فَقَطَعُوهُ بسُیوفَهُم» در روضة الواعظین حذف شده است در متونی که نسبت به روضه الواعظین متقدم هستند این عبارت وجود دارد اما در این متن حذف شده است. و ما همچنان درباره عبارت «ارباً اربا» تشکیک داریم چرا که تاکنون در هیچ یک از این متون ذکر نشده است.
صافی گفت: پس از آن به نبرد قاسم فرزند امام حسن بیان میشود و مختصر درباره آن توضیح میدهد که سه نفر را کشت و به شهادت رسید. در پی رفت بیست و سوم ماجرای شهادت طفل امام بیان میشود؛ این روایت با روایتهایی که ما اکنون میشنویم در چند نکته تفاوت دارد اول این که امام به در خیمهها میرود و میگوید پسرم را به من بدهید یعنی که امام برای وداع با فرزندش میرود نه برای اتمام حجت با عمر بن سعد که به این طفل آب بدهید. همچنین نامی از تیرانداز به سمت فرزند امام حسین در روایتها نمیبینیم؛ در الارشاد شیخ مفید، تاریخ طبری و المنتظم نامی از تیرانداز ذکر نشده و فقط گفته شده مردی از بنی اسد. باید متون دیگر را بررسی کنیم تا متوجه شویم کسی که نام حرمله را به مقتل اضافه کرده از چه متنی استفاده کرده است.
این مدرس دانشگاه گفت: روضة الواعظین به نبرد امام میپردازد که بسیار مفصل آن را بیان می کند؛ در روایت نبرد و شهادت امام، خولی به سمت امام رفت تا سر امام را جدا کند اما ترسید و نتوانست و شمر این کار را انجام داد. روضة الواعظین هم همچون الارشاد شیخ مفید شمر را فردی معرفی میکند که سر امام را از بدن جدا میکند. روضه الواعظین روایتی را از امام باقر نقل میکند که بیش از سیصد و بیست و چند ضربه شمشیر، نیزه و تیر به بدن امام حسین اصابت کرد و این پایانبخش روضة الواعظین از روایت عاشورا است.
انتهای پیام