«ما رأیت الا جمیلا» مرز بین حق و باطل است
کد خبر: 3991912
تاریخ انتشار : ۲۹ مرداد ۱۴۰۰ - ۱۴:۰۱
جان‌بزرگی:

«ما رأیت الا جمیلا» مرز بین حق و باطل است

استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه با بیان اینکه «ما رأیت الا جمیلا» پارادوکس بزرگی است، اظهار کرد: حضرت زینب(س) به صحنه کربلا نگاه متعالی دارند، به راستی ایشان چه نگاهی دارند و چگونه می‌توان این نگاه را به دست آورد؟ حضرت زینب(س) در کربلا زیبایی دیدند چون مرز بین حق و باطل کاملاً روشن شد.

«ما رأیت الا جمیلا» مرز بین حق و باطل استبه گزارش ایکنا از قزوین، مسعود جان‌بزرگی، استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، در وبینار تحلیل روان‌شناختی خطبه‌های امام حسین(ع) که شب گذشته، 28 مردادماه به همت گروه درمان چندبعدی معنوی خداسو از مرکز خدمات مشاوره و روانشناسی «طلیعه سلامت» برگزار شد، اظهار کرد: در خطبه‌های امام سجاد(ع) و حضرت زینب(س) می‌بینیم که به قرآن کریم، سخنان پیامبر(ص) و یا حضرت علی(ع) استناد می‌کنند؛ این برای ما درسی است که سخنان را بدون استناد نپذیریم و خودمان هم باورهایمان را با ایمان، اعتقاد، استدلال و استناد بیان کنیم چراکه این امر باعث می‌شود به سمت داده‌های یقینی و مطمئن حرکت کنیم، اعتقادات ما اگر بر داده‌های محکم باشد ایمان قلبی ما هم استحکام پیدا خواهد کرد.

وی ادامه داد: در کربلا یک جبهه با ایمان محکم و جبهه دیگر استحکام کاذب دارد که جبهه کفر بلافاصله وقتی با اثر عمل خود متوجه می‌شود فرومی‌ریزد. اتفاقی که از شب عاشورا به بعد در کربلا افتاده را بارها و بارها شنیده‌اید و بیانات مختلفی در این مورد در منبرهای مختلف و از زبان بزرگان شنیده‌اید و البته همیشه تازگی دارد، هر بار که می‌شنوید می‌بینید که این‌ها تکراری نیست چون نوعی تذکر بوده و در آن رشد وجود دارد.

جان‌بزرگی خاطرنشان کرد: آنچه از بیانات امام حسین(ع) آموختیم و پای درس این امام نشستیم به ما یاد داد که مراقب اعتقادات خود باشیم، اعتقاداتی که از دهان می‌شنوید کافی نیست چون به راحتی می‌توانند آن را از شما بگیرند، باید باورها و اعتقادات خود را تقویت و مستند کنیم، اگر قرار است مسلمان بمانیم باید باورهای ما به قرآن و سیره و کلام معصومین مستند باشد در غیر این‌ صورت به راحتی در کوران حمله‌هایی که امروزه از طریق شبکه‌های اجتماعی به دین و بنیان دین وارد می‌شود نمی‌توانیم مقاومت کنیم. شاید مأموران تبلیغ دین کم‌کاری کردند، «مساجد» نیروهای انقلابی را تربیت کرد چون در مسجد مستدلل سخن گفته می‌شود، اما وقتی که دین را از طریق آموزش‌های رسمی آموزش دادیم آن را طوری که باید و شاید منتقل نکردیم.

وی تصریح کرد: در صحنه‌های رویارویی ایمان و کفر اتفاقات عجیب و غریبی را می‌بینیم؛ در مقابل تمسخر ابن زیاد جملات حضرت زینب(س) و حضرت سجاد(ع) به مانند این است که گویا امام حسین(ع) سخن می‌گویند.

«ما رأیت الا جمیلا» پاردوکس بزرگی است

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه تشریح کرد: «ما رأیت الا جمیلا» پارادوکس بزرگی است یعنی مقابل خون و آتش ظلم و ستم حضرت زینب(س) چه دیده است که جمله «ما رأیت الا جمیلا» را بیان می‌کنند؟ حضرت زینب(س) به صحنه کربلا نگاه متعالی دارند، به راستی ایشان چه نگاهی دارند و چگونه می‌توان این نگاه را به دست آورد؟ حضرت زینب(س) در کربلا زیبایی دیدند چون مرز بین حق و باطل کاملاً روشن شد. امام حسین(ع) در تمام سخنرانی‌های خود به منشأ فساد و ظلم اشاره دارند، در زیارت عاشورا لعن می‌کنیم، امام حسین (ع) مدام تأکید دارند که عاشق خوبی و متنفر از بدی هستند. در واقع «گرایش انسان به کار بد» و «عدم تمایل به کار خوب» و «ندیدن نعمت‌ها» سه مانع رغبت ما رفتن به سوی خداست.

جان‌بزرگی با بیان اینکه عبودیت بر عبادت مقدم بوده و روحیه تسلیم در برابر حق مهم است، اضافه کرد: منظور از تسلیم، تسلیم مبتنی بر یقین است. امام حسین(ع) می‌خواهند ذهن آدمی را به سمتی ببرند که مرز بین حق و باطل روشن شود تا شبهه و شکی باقی نماند. همه آن‌ها که در صحنه کربلا فریب خوردند فکر می‌کردند که کار درستی انجام می‌دهند و بعداً جمعیت کثیری از آنان و حتی همسر یزید علیه‌اش شورش کرد و مجبور شد موضعش را تغییر دهد. اینجا می‌بینیم که سمبل شقاوت و فساد با اثر عمل خود مواجه می‌شود.

وی تشریح کرد: حضرت زینب(س) و امام سجاد(ع) حرکت امام حسین(ع) را عیناً دنبال کردند و پرچم نیفتاد؛ گاهی برای ما این شبهه به وجود می‌آید که چرا افرادی که بد هستند زندگی خوبی دارند؛ چرا خداوند کاری به آنان ندارد! امام حسین(ع) در شب عاشورا زمزمه‌هایی دارند؛ شب عاشورا از طرف لشکر ابن سعد می‌آمدند، یکی از آنان می‌شنود؛ شب عاشورا بین لشکریان ابن سعد اضطراب و بین لشکر امام حسین(ع) شادی می‌بینیم. از ضحاک بن عبدالله نقل شده است آن شب هر چند لحظه سوارانی از ابن سعد برای بازدیدم آمدند که یکی از آنها صدای امام حسین(ع) را می‌شنود که آیه‌ای از قرآن کریم را می‌خوانند آیه 178 سوره آل‌عمران «وَلَا یحْسَبَنَّ الَّذِینَ کفَرُوا أَنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ خَیرٌ لِأَنْفُسِهِمْ إِنَّمَا نُمْلِی لَهُمْ لِیزْدَادُوا إِثْمًا وَلَهُمْ عَذَابٌ مُهِینٌ؛ آنان که به راه کفر رفتند گمان نکنند مهلتی که ما به آنها می‌دهیم به حال آنان بهتر خواهد بود، بلکه آنها را (برای امتحان) مهلت می‌دهیم تا بر گناه و سرکشی خود بیفزایند، و آنان را عذابی خوارکننده است». آیه 179 سوره آل عمران مَا کانَ اللَّهُ لِیذَرَ الْمُؤْمِنِینَ عَلَیٰ مَا أَنْتُمْ عَلَیهِ حَتَّیٰ یمِیزَ الْخَبِیثَ مِنَ الطَّیبِ وَ مَا کانَ اللَّهُ لِیطْلِعَکمْ عَلَی الْغَیبِ وَلَٰکنَّ اللَّهَ یجْتَبِی مِنْ رُسُلِهِ مَنْ یشَاءُ آمِنُوا بِاللَّهِ وَرُسُلِهِ وَإِنْ تُؤْمِنُوا وَتَتَّقُوا فَلَکمْ أَجْرٌ عَظِیمٌ؛ خداوند هرگز مؤمنان را بدین حال کنونی که برآنید وانگذارد تا آنکه (با آزمایش خود) بدسرشت را از پاک گوهر جدا کند. و خدا همه شما را از سرّ غیب آگاه نسازد و لیکن (به این مقام) از پیغمبران خود هر که را مشیّت او تعلق گرفت برگزیند، پس شما به خدا و پیغمبرانش بگروید، که هر گاه ایمان آرید و پرهیزکار شوید اجر عظیم خواهید یافت».

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه اظهار کرد: امام حسین(ع) در اینجا پاسخ این شبهه که چرا خداوند کاری به کار ظالمان ندارد را داده‌اند، چه می‌شود که حضرت زینب(س) متعالی‌بینی دارند، تعالی حضرت زینب(س) از جانب هرکس دیده نمی‌شود؛ شأن نزول این آیات مربوطه به جنگ احد است که مسلمانان ناراحت بودند، ببینید که خداوند متعال چگونه قلب آنان را شفا می‌دهد.  حضرت زینب در سخنرانی‌های خود به همین آیه اشاره می‌کنند، هر 2 شاگرد مکتب حضرت علی(ع) هستند و ذهنشان نزدیک به هم کار می‌کنند. وقتی که سوار ابن سعد شب عاشورا این آیات را می‌شنود می‌گوید به خدا سوگند  ببینید چقدر سپاهیان ابن سعد کور هستند که خود را خوب می‌پندارند، بعد مکالمه‌ای بین او اصحاب امام حسین(ع) رخ می‌دهد.

بیان صحنه آزمایش

جان‌بزرگی مطرح کرد: وقتی که امام حسین(ع) این آیه را قرائت می‌کنند در واقع می‌خواهند صحنه آزمایش را بیان کنند، ما وقتی که تفاسیر را نگاه کنیم آیه زیبایی است که امام حسین(ع) می‌خوانند، زمانی که این آیه نازل می‌شود مایه تسلی و دلداری به پیامبر(ص) بوده است. در این آیه سخن خداوند متوجه کسانی است که دچار سرنوشت شوم می‌شوند، این آیه به آن‌ها اخطار می‌کند که نباید امکاناتی که خداوند در اختیارشان قرار داده برای خود پیروزی تلقی کنند و اگر جبهه کفر در جنگ پیروز شد فکر نکنند که حتماً به خاطر درستکاری و عمل صالحشان بوده است. در تفاسیر درباره این آیه آمده است خداوند افراد گناهکار را در صورتی که خیلی آلوده نشده باشند با اثر عمل خود مواجه می‌کنند تا از این راه بازگردند.

وی توضیح داد: در خطبه‌ای که حضرت زینب(س) در شام در برابر حکومت خودکامه جبار ایراد می‌کنند به این آیات اشاره دارند، حضرت زینب(س) اشاره می‌گویند «حمد و سپاس مخصوص خداوندی است که پروردگار جهانیان است و درود خدا بر فرستاده خدا و بر خاندانش باد. خداوند راست گفت، آنجا که فرمود: «عاقبت آنان که اعمال بد مرتکب شدند، به جایی رسید که آیات خدا را تکذیب کردند و آن را به سخره گرفتند». ای یزید! آیا اکنون که زمین و آسمان را بر ما تنگ کردی و ما را همانند اسیران به هر سو کشاندی، می‌پنداری ما به نزد خدا خوار شدیم و تو نزد او عزیز و گرامی هستی؟ و تصور کردی این نشانه قدر و منزلت تو در نزد خداست؟ از این رو، باد غرور به بینی انداخته و به خود بالیدی و خرم و شادمان شدی از اینکه دیدی دنیا در کمند تو در آمده و امور تو سامان یافته و مُلک و خلافت ما در اختیار تو قرار گرفته؛ پس کمی آهسته‌تر! آیا سخن خداوند را فراموش کردی که فرمود: «آن‌ها که کافر شدند تصوّر نکنند اگر به آنان مهلت می‌دهیم، به سودشان است. ما به آنان مهلت می‌دهیم تا بر گناهان خود بیفزایند؛ و برای آن‌ها عذاب خوارکننده‌ای است».

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: حضرت زینب(س) در این خطبه آورده‌اند «آیا این از عدالت است که تو زنان و کنیزان خود را پشت پرده‌ها بنشانی، ولی دختران رسول خدا(ص) را اسیر کرده و به این سو و آن سو بکشانی در حالی که پرده حرمت آنان را دریده و چهره‌های آنان را در معرض دید مردم قرار داده‌ای، آن‌ها را توسط دشمنان در شهرهای مختلف بگردانی، تا مردم هر کوی و برزن به تماشای آنان بنشینند و افراد دور و نزدیک و پست و شریف به چهره‌هایشان چشم بدوزند، وقتی همراه آنان مردان و حمایت گرانشان نبودند؛ چگونه می‌توان به حمایت و مراقبت آن کس امید داشت که جگر پاکان را به دهان گرفته و گوشتش از خون شهیدان روییده؟! و چگونه در دشمنی ما اهل بیت شتاب نکند آن کس که به ما با غرور و با نفرت، خشمگینانه و کینه توزانه نگاه می‌کند آنگاه بی‌آنکه احساس گناه کند و ظلم و ستم خود را بزرگ بشمارد». حضرت زینب(س) همچنین فرمودند «اگر مصیبت‌های بزرگ روزگار، کارم را به اینجا کشانده که با تو سخن بگویم، ولی بدان من به یقین، ارزش تو را کوچک و ناچیز، و سرزنش تو را بزرگ می‌شمارم و فراوان تو را توبیخ می‌کنم، ولی چه کنم که دیده‌ها گریان و سینه‌ها سوزان است».

جان‌بزرگی مطرح کرد: حضرت زینب(س) در این خطبه گفتند «جای شگفتی بسیار است که گروهی الهی و برگزیده، به دست حزب شیطان و بردگانِ آزاد شده، کشته شوند و خون‌های ما از این پنجه‌ها بچکد و پاره‌های گوشت ما از دهان شما بیرون بیفتد و شما گرگ‌های وحشی پیوسته به سراغ آن بدن‌های پاک و پاکیزه آیید و بچه کفتارها آن‌ها را به خاک بمالند؟ اگر امروز پیروزی بر ما را غنیمتی برای خود می‌دانی، به زودی آن را غرامت و مایه زیان خودخواهی یافت، در آن روز که جز محصول کرده خویش را نخواهی یافت. و هرگز پروردگار، به بندگانش ستم نخواهد کرد. من فقط به خدا شکوه می‌کنم و تنها بر او اعتماد می‌نمایم. ای یزید هر چه نیرنگ داری به کار بند و نهایت تلاشت را بکن و هر کوششی که داری به کار گیر؛ اما به خدا سوگند با همه این تلاش‌ها یاد ما را از خاطره‌ها محو نخواهی کرد و چراغ وحی ما را خاموش نتوانی نمود و به موقعیت و جایگاه ما آسیب نخواهی رساند. هرگز لکه ننگ این کار، از تو پاک نخواهد شد. رأی و نظرت سست و زمان دولت تو اندک است و جمعیت تو به پراکندگی خواهد انجامید در آن روز که منادی ندا دهد که لعنت خدا بر ظالمان باد».

وظیفه امام نجات جبهه کفر است

وی تصریح کرد: اینجا حضرت زینب(س) می‌خواهند بگویند شما 2 دسته هستید یک دسته آنان که خداوند فرصتی برای بازگشت داده اما به دسته‌ای دیگر فرصت می‌دهد تا گناهشان بیشتر شود. انسان‌ها به 2 دسته سعید و شقی تقسیم می‌شوند به همین خاطر روایت داریم افرادی که به مکه می‌روند 2 دسته هستند، آنانی که سعید هستند سعیدتر بازمی‌گردند، آنانی که شقی هستند شقی‌تر بازمی‌گردند. امام حسین(ع) برای جنگ نرفتند و تا لحظه آخر می‌گویند که قصد جنگ ندارند و ما آئین حق را می‌خواهیم، امام حکومت، دنیا و مال نمی‌خواستند آنان نجات کفار و جبهه مقابل را می‌خواستند، یعنی وظیفه امام نجات جبهه مقابل و کفر است.

این استاد روانشناسی پژوهشگاه حوزه و دانشگاه گفت: نهایت شقاوت را در کربلا مشاهده می‌کنیم، لشکریان یزید با ظاهر اسلام عین کفر بودند و کافر و شقی بودن را به بالاترین درجه خود رساندند؛ هیچ فاجعه‌ای در تاریخ بدتر از کربلا مشاهده نمی‌شود.

جان‌بزرگی در پایان متذکر شد: امام حسین(ع) در روز عاشورا 2 سخنرانی داشتند که وقتی مطالعه می‌کنیم می‌بینیم شمر بدترین سخنان را به امام حسین(ع) می‌گویند اما امام حسین(ع) با روایت پیامبر(ص) مستند سخن می‌گویند، از جدم شنیدم که خواب دیده بودند یکسری سگ، خون بچه‌های من را لیس می‌زنند و تو احتمالاً همان سگ هستی. شمر همان کسی بود که در جنگ صفین کنار حضرت علی(ع) می‌جنگید. تمام صحبت این است که نباید خدای ناخواسته پای ما بلغزد، باید روی اعتقادات خود کار کنیم، اما حسین(ع) به ما درس می‌دهد تا در لحظه مراقب باشیم. اگر ده‌ها سال کار تحقیقاتی روی سخنان امام حسین(ع) شود متوجه کلام امام خواهیم شد.

انتهای پیام
captcha