لطفاً خودتان را معرفی کنید.
نام من ساجده کاکو و از شهر ونکوور کانادا هستم که در کرانه غربی کانادا قرار دارد. بیشتر مردم فکر میکنند که کانادا بعد از تورنتو متوقف میشود در حالیکه کانادا بعد از تورنتو هم وسعت دارد.
این اولین دیدار من از عراق است. من پرستار رسمی هستم و در بخش زنان و زایمان کمک میکنم. در حال حاضر به عنوان پرستار نوزادان و مادران بعد از زایمان خدمت میکنم.
چه احساسی در کربلا دارید؟
کاملا احساس میکنم به گرمی از من استقبال شده و این درحالی است که قبلاً در عراق نبودهام و این اولین دیدار من از عراق است و یکی از شگفتانگیزترین احساساتم را در اینجا دارم.
کربلا را چگونه شهری دیدید؟
گفتش سخت است زیرا در زمان اربعین به این شهر آمدهام و جمعیت بسیاری را در این شهر دیدم. تعداد زیادی زائر را که برای اربعین آمدهاند، دیدم. در هنگام پیادهروی از نجف به کربلا انسانیت و عظمتی را دیدم که هرگز ندیده بودم. مردم بسیار دوستداشتنی و بخشنده و بسیار گرم بودند.
آیا دوستی را برای حضور در این مراسم دعوت میکنید؟
حتما ! حتما ! حس میکنم به این شهر بسیار مقدس آمدهام و نجف و کربلا تاریخ و میراث بسیار غنی دارند و فکر میکنم هر مسلمان شیعهای باید به این دو شهر بیاید.
در مورد خدماتی که عراقیها فراهم کردند، چه نظری دارید؟
کودکان کوچک به شما دستمال و آب در طول پیادهروی اربعین تعارف میکنند. عراقیها میآیند تا خدمت کنند. هنگامی که از کانادا آمدم ذهنم چیز دیگری انتظار داشت و نگران بودم. در کانادا و کشورهای دیگر مردم فقط به دنبال به دست آوردن دلار هستند و همهاش صحبت پول است و پول.
به اینجا که میآیید میبینید که مردم همه چیزی که دارند را میبخشند و همه نام حسین(ع) را میگویند. همه شیعه هستند و کاملاً احساس برادری میکنید.
چه حسی داشتید وقتی که وارد حرم شدید؟
فکر نمیکنم که کلمات بتوانند احساسم را منصفانه بیان کنند. وارد میشوید و شخصیتی جذاب را احساس میکنید. تا آن زمان، این نام (حسین (ع)) فقط یک نام در ذهن شما بوده اما وقتی آنجا باشید فکر میکنم مردم دیگر هم همین احساس را داشته باشند.
فکر میکنید چرا همه مردم به خاطر یک نفر به اینجا میآیند؟
فکر میکنم به خاطر راه و روشی است که برای ما داشت. چیزی که فهمیدم این است که کربلا فقط جایی نیست که این اتفاقات سالها پیش در آن افتاده بود و امام حسین(ع) در آنجا به شهادت رسیده بود. پیامی که کربلا دارد برای بچههای ما و آینده ما است.
به دوستانت وقتی که به کشورت برگشتی چه میگویید؟
به آنها میگویم که دلم در کربلا مانده و حتما برمیگردم.
میخواهید دوباره به کربلا بیایید و چرا؟
بله. ان شاء الله. من اعتقاد دارم که هر شیعه باید این زیارت و آمدن به اینجا را تجربه کند و زمانی که بار دوم برمیگردیم باید مجددا تجدید پیمان کنیم و به امام خود متعهد شویم که ما به خاطر شما اینجا حضور یافتهایم.
اینجا احساس امنیت داشتید؟
بله
فکر میکنید تجمع میلیونی دیگری قابل مقایسه با این مراسم باشد؟
نه. در تمام مدت پیادهروی داشتم به این فکر میکردم که کجا میتوان این همه مردم را برای یک هدف دور هم جمع کرد. شاید فقط حج بتواند این تعداد افراد را با هم جمع کند و دلهای آنها را پاک کند.
چه چیزی انگیزه شما برای زیارت مرقد امام حسین(ع) بود؟
فکر میکنم همه ما در زندگی برخی از اوقات راه خود را گم میکنیم و به دنبال دستیافتن به رؤیاها و خواستههایی میرویم که میتواند پول یا ثروت باشد. اما برای من بزرگترین انگیزه این کار دخترم بود که چهار سال دارد. دخترم از من میپرسید که چرا به پیادهروی امام حسین(ع) نمیرویم. پس برای اینکه ایمانم را تازه کنم و به وی درس بدهم، آمدم.
پیام شما به جهان در مورد کربلا و این مراسم چیست؟
این یکی از زیباترین شهرهایی است که در آن بودهام. به نظرم هر مسلمانی برای اربعین باید اینجا بیاید تا مثل ما تجربه کند. پیادهروی را انجام دهد. به خانهاش صلح و آرامش برای باقی عمر ببرد. زیرا این تجربهای است که در هیچ جای دنیا نظیر ندارد. ویدئوهایی را میبینید از مردمی که در مورد تجربه خود میگویند و فکر نمیکنم به جز شیعیان مردم دیگر اینقدر با هم اتحاد و محبت داشته باشند.
چه پیامی برای عراقیها دارید؟
از اعماق قلبم از آنها تشکر میکنم و امیدوارم باز هم این فرصت خدمت به زائران امام حسین(ع) را داشته باشند.
انتهای پیام